کد خبر: 3953119
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۷

نقش الگوی شیعی در پیروزی انقلاب ایران

با پيروزی انقلاب مردم ايران در بهمن‌ماه 1357، جهان شاهد تحولی عظيم در تاريخ ايران بلكه جهان اسلام و حتی جهان بشريت بود که انديشه‌وران زيادی را به حيرت واداشت، شگفتی جهانيان به دليل غلبه تمدن شيعه بر تمدن غرب بود كه به عنوان يك حادثه سياسی- اجتماعی، بر معادلات جهانی تاثیر گذاشت.

نقش الگوی شیعی در پیروزی انقلاب ایراندر مورد انقلاب‌اسلامی، متفكران غربی با چالشی روبه‌رو هستند كه از يك‌سو، نمی‌توانند نامی جز انقلاب را بر اين حركت مردم ايران بگذارند و از سويی، پديده‌ای به نام مذهب، نقش اصلی اين حركت و انقلاب را ايفا كرد که در نگاه آنها  نماد مذهب سکون و عقب‌ماندگی است.

بسياری از متفكران غربی، پس از پيروزی انقلاب، به نقش مذهب شيعه به عنوان یک عنصر مؤثر پی بردند و انقلاب ايران را با چنين ديدگاهی مطالعه كرده‌اند كه آيا از ميان متغيرهای انقلاب مانند تئوری‌های توطئه، مشكلات اقتصادی، مدرنيزه كردن ايران و...، بحران‌های دينی و مذهبی اساسی‌ترين عامل اين پديده اجتماعی است، يا اين كه عوامل ديگر نيز مؤثر بوده‌اند؟

سنخ‌شناسی آرای خاورشناسان در مورد ابعاد گوناگون انقلاب اسلامی، با مقياس‌هايی كه از خطوط فكری، اهداف و روش‌های كاری آنان در دست داريم، بسيار سهل و ساده است، اين آراء از سه مقوله سكوت و كتمان، اظهارات معاندانه و مجعول و اعترافات ضمنی محتاطانه تجاوز نمی‌كند، البته حساب معدودی از خاورشناسان آگاه كه به صداقت علمی خود پای‌بند هستند، از اين خيل عظيم جداست كه خود آنان نيز از اين كج‌انديشی‌ها در فريادند. همانگونه كه پروفسور آن ماری شيمل، دانشمند و خاورشناس برجسته آلمانی که بيشترين همدلی و صداقت را با اسلام نشان داده است، فرياد می‌زند: «آنچه مرا خيلی ناراحت كرده و آزار می‌دهد، اين است كه شخص نبی گرامی‌ اسلام(ص) در غرب بسيار ناشناخته است. عده كمی در اروپا هستند كه می‌دانند ايشان حلقه عشق ميليون‌ها مسلمان است.

در دنيای غرب، ماكس وبر، نخستين متفكری بود كه به نقش دين و مذهب در انقلاب‌ها توجه كرد. او در ديدگاه خود، به نقش نظام عقيدتی و تأثيری كه بر كنش افراد دارد، تأكيد می‌كند. از نظر وی، بهره‌كشی طبقه حاكم از طبقه محروم و محكوم در جامعه، در بستر انديشه و تفكر در جامعه معنا می‌يابد. در برداشت وبر، دين و نظام‌های عقيدتی بر نحوه ادراک نيز تأثير می‌گذارد؛ بنابراين، در جوامع غرب آنجا كه مذهب پروتستان مسلط است و ارزش‌های طبقه كارگر براساس آموزه‌های مذهبی شكل می‌گيرد، احتمال بروز انقلاب جامعه‌گرايانه كم است.

به نظر وبر، نقش انديشه‌ها در كنش و بی‌كنشی جوامع متفاوت است، انقلاب‌ها با داشتن وجوه مشترک، تفاوت‌های زيادی نيز با يكديگر دارند، از اين‌رو، در پيدايش هر انقلاب، عوامل و متغيرهای مختلفی وجود دارد كه دارای نقش و جایگاه متفاوتی هستند، به اعتقاد بيش‌تر متفكران غربی، مذهب نيز می‌تواند تحت شرايط خاصی در برخی از انقلاب‌ها نقش داشته باشد كه اين نقش مذهب می‌تواند در مراحل گوناگون متفاوت باشد، گروهی از نويسندگان كه انقلاب اسلامی و ويژگی‌های آن را تحليل و تبيين نموده‌اند، به نقش شريعت در اين پديده، توجه ويژه‌ای داشته و در تفسيرهای خود به آن پرداخته‌اند.

پيروزی انقلاب را می‌توان گوشه‌ای از قدرت اسلام و تشيع دانست و بر آن مباهات كرد كه نظر اغلب تحليلگران انقلاب اسلامی ايران را به خود جلب كرده و ناظران خارجی را به حيرت انداخته است.

آرنولد توين. بي، تاريخ‌نويس معروف انگليسی، تنها كسی است كه در دنيای غرب، تجديد حيات و عظمت تمدن اسلام و برقراری حكومت اسلامی را با عنوان پاناسلاميسم از ديدگاه خود پيش‌بينی كرده بود.

تعبیر آرنولد توين بی، همان تعبيری است كه ديليپ هيرو، نويسنده هندی بيان داشته است: كه «بسياری از مفسران، ايران را نمونه‌ای از احياء اسلامی كه جهان اسلام را در طول دهه‌های گذشته در برگرفته بيان می‌كنند، او درباره موفقيت و پيروزی انقلاب اسلامی می‌گوید: «شگفتی (حتی) برای انقلابيون بود، همانطوری‌كه برای شاه و حاميان خارجی‌اش بود. «ظهور امام‌خمينی(ره) به عنوان رهبر بلامنازع حركت انقلابی و شگفتی عمده ديگری بود».

منصور معدل، استاد دانشگاه انگلستان نیز می‌گويد: ويژگی اصلی انقلاب، ايدئولوژی است، تصور انقلاب ايران بدون توجه به نقش اسلام شيعی در ايجاد و تداوم جنبش انقلابی 57 و تأثير آن در شكل‌گيری پيامدهای انقلابی بسيار مشکل است.

انقلاب ايران نخستين پيروزی مسلمين بر غرب، از قرن شانزده به اين طرف محسوب می‌شود و نكته اينجاست كه اسلام، عامل هدايت‌كننده اين انقلاب بوده و هيچ‌يک از اسم‌های غربی در آن نقشی نداشتند، در واقع اين انقلاب، عظمت خود را از اسلام و مكتب تشيع دارد و اين همان امری است كه حتی ناظران غربی هم نمی‌توانند آن را انكار كنند؛ از جمله پروفسور ويليام بيمان معترف است كه امام «با عقايد مذهبی كه غرب آنها را كهنه و قرون وسطايی می‌دانست، جهان را تكان داد.

موضع اصلی خاورشناسان در برابر اسلام و بالتبع انقلاب اسلامی و بالاخص ابعاد درخشان حضرت امام‌خميني (ره) روشن است، اما اثرگذاری ايشان بر روند احيای تفكر دينی چنان عميق، گسترده، ريشه‌دار و واضح است كه گريزی جز اعتراف ولو نيم‌بند و ضمنی و يا صريح ندارند، به‌نظر می‌‌رسد، گذشت زمان گواه صادقی برای آشكار شدن حقايق انقلاب اسلامی باشد و جريان اعترافات را قوی‌تر و گسترده‌تر كند. 

منابع:

https://www.jstor.org/stable/4327917?seq=۱

ensani.ir

انتهای پیام
captcha