به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، جمیله علمالهدی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، امروز 14 مردادماه، در دوره دانشافزایی و توانمندسازی مسئولین و اعضای بسیج اساتید کشور، در محل مجتمع فرهنگی امامت، اظهار کرد: در تبیینهای قرآن کریم سه نظم اجتماعی تاکید شده، یک نظم سلطانی است که مبتنی بر فرد بوده و یک نظم تودهای است که مبتنی بر حاکمیت اکثریت بر جامعه و سومین مورد نظم ولایی است.
وی افزود: کشور ما مدتها در بحث حکمرانی به دنبال مجموعههای تحقیقی است و چند دانشگاه در این خصوص تاسیس شده و رشتههایی برای تشخیص جایگاه درست حکمرانی تعیین شده تا براساس آن عدهای را تربیت کرده و آموزش دهند. این کار مدتی است با عناوین مختلف در بحث حکمرانی کشور رواج یافته است.
علمالهدی بیان کرد: اما در خصوص نظمهای سهگانه قرآن کریم کمتر مورد توجه قرار گرفته است، در نظم سلطانی بر اساس دیدگاهی که جهان محل زندگی انسان است، سلاطینی میآمدند و با استخدام انرژی انسانی و انرژی طبیعت به ساماندهی زندگی انسان کمک کردند و پیشرفتهای بزرگی در طول تاریخ در این خصوص اتفاق افتاد. با پیشرفت علم و فناوری این نظام اجتماعی زیر سؤال رفت و امپراطوریهای جهان دچار فروپاشی شدند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: متاسفانه در تقابل با تفاسیر مارکسیستی و لیبرالیستی در خصوص اینکه چطور این اتفاق افتاد، تفکر اسلامی تفسیری از این فروپاشی ارائه نداده است. اینکه چطور نظامهای سلطانی موفق فرو پاشید و نظام اجتماعی به تودهها سپرده شد.
وی اظهار کرد: آنچه از قرآن مورد درک است، این است که همچنان که نظم طاغوتی مورد انتقاد و اعتراض ادیان بود و انبیاء به خاطر بیعدالتی و نبودن آزادی و انسانیت با آن در تقابل بودند، در نظم تودهای هم ادامه یافت. اگرچه آنجا هوای نفسانی یک فرد و یک خاندان حاکم بود، اما بعد آن هواهای نفسانی یک توده از مردم تعیینکننده نظام اجتماعی سیاسی جوامع شد و این وضعیت تا انقلاب اسلامی ادامه یافت.
علمالهدی گفت: تقریبا جهان به یک تعادل رسید و توافق کردند و روشنفکران و متفکران و فضاهای سیاسی سوسیالیستی و لیبرالیستی کاری از پیش نمیبردند. بر این اساس حکومت سلطانی در کشورهای مدعی پیشرفت مثل انگلستان و چه کشورهایی عربی که مدعی پیشرفت نبودند، همچنان با قوت ادامه یافت و در کشورهای دیگر که عموما ریشه تاریخی چندانی نداشتند نظامهای تودهای جریان یافت.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: دیدگاه اسلام انقلابی بر علیه کاپیتولاسیون شروع به حرف زدن کرد و ادعا کرد که میتوانم نظام سیاسی جدیدی را تعریف کرده و برای عدالت و انسانیت حرکت کنیم. امروز نظام سوسیالیستی و لیبرالی که با نظام سلطانی پیش میروند موفق در توسعه و فناوری هستند، اما سوال است بدون انقلاب این دستاوردها را میتوانستیم داشته باشیم؟ این به مبانی جهانبینی ما بازمیگردد.
وی بیان کرد: اگر جهانبینی ما سعادت دنیوی را صرفا مورد تاکید قرار دهد، بهترین حکومت، حکومتی است که بهشت طلایی در مملکت را برپاکند و این ادعایی بود که حکومتهای سلطانی و تودهای داشتند. اگر جهانبینی این باشد زندگی دنیوی آخر ماجرا است و لذا سعادت و توسعه تنزل پیدا کرده و دال مرکزی توسعه فقط به رفاه منجر میشود.
علمالهدی گفت: اگر به تعالیم قرآن بازگردیم ظاهر جهان این نیست، بلکه جهان یک رستگاری ابدی را دنبال میکند و رفاه ابدی در جهان دیگر است. بر این اساس رشد و تعالی و نه رفاه و آرامش مهم است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: پیشرفت معطوف به تعالی انسان است. دستاوردها و پیشرفتهای جمهوری اسلامی تنها پیشرفت در علم و صنایع و... نیست، بلکه پرورش عارفانی است که به مقام شهادت رسیدند که قابل مقایسه با تاریخ اسلام است دستاورد بزرگ جمهوری اسلامی پرورش این شهداست و جمهوری اسلامی یک سکوی بزرگی برای پرواز انسان فراهم کرد، کاری که انبیا به سختی آن را دنبال میکردند.
وی تصریح کرد: اینجا نظم ولایی در مقابل نظم تودهای به موقعیت معرفی در جهان رسیده است. همانطور که میدانیم اسلام اهل سنت با نظام سلطانی مخالفت نداشت و جبرگرایی که در حکومتهای سلطانی بود، در اسلام معاویهای هم بود. جریان ولایت از زمان امیرالمومنین(ع) تقابل اساسی با نظم سلطانی که بر جبر ملکوتی استوار بود و نظم تودهای داشت.
علمالهدی گفت: در نظم ولایی خدا ولی را تعیین و مردم باید متعهد به این ولایت بوده و اقامه حکومت و عدالت کنند، لذا در نظم ولایی عمده کار تربیت و ارتقای شهروندانی است که تعهد میکنند پای عدالت بایستند و برای اقامه حاکمیت تلاش کنند. نظم ولایی از پایین به بالاست یعنی از خانواده آغاز میشود و پرورش پیدا میکند و جمهوری اسلامی در این خصوص به برکت وجود خانواده موفقترین است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: ساحت تربیت سیاسی اهمیت بالایی دارد و لذا اگر فرد مفهوم پدر را در خانواده درک کند ولایت را درک میکند. بدون خانواده ارزشهای سیاسی معنادار میشود و ولایت در نهاد خانواده درک میشود که در این خصوص اگر مادر جایگاه پدر، خواهر و برادر را در خانواده به درستی تبیین کند، این تربیت ولایی به خوبی شکل میگیرد، لذا بحث خانواده در آیات قرآن پررنگ است.
انتهای پیام