کد خبر: 4237006
تاریخ انتشار : ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۶
یادداشت

دیدگاه اندیشمندان غربی درباره شخصیت پیامبر(ص)

برخی از اندیشمندان غربی و غیرمسلمان، درباره عظمت اسلا‌م و شکوه شخصیت نبی مکرم اسلا‌م(ص) سخن گفته‌اند و تاریخ، اعتراف آنان به عظمت ایشان را ثبت کرده است.

پیامبر اسلام(ص)مسعود عمرانی، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، طی یادداشتی که در اختیار ایکنای خراسان رضوی قرار داده است، درباره شخصیت پیامبر اکرم(ص) نوشت: برخی از اندیشمندان غربی و غیرمسلمان، درباره عظمت اسلا‌م و شکوه شخصیت پیامبر(ص) سخن گفته‌اند و تاریخ، اعتراف آنان به عظمت نبی مکرم اسلا‌م را ثبت کرده است. 

«لا‌مارتین» اندیشمند فرانسوی در کتاب «تاریخ ترکیه» خود نوشته است: اگر ضوابط و اصولی که به واسطه آن نخبگی و نابغگی انسان را می‌سنجیم والا‌یی اهداف و نتایج شگفت‌انگیز به رغم کمبود امکانات باشد، پس کیست که جرئت کند هیچ‌یک از بزرگان تاریخ را با نبی اکرم اسلا‌م محمد مصطفی(ص) مقایسه کند؟ مشاهیر جهان اسلحه ساختند و برای خود قوانینی وضع کردند و امپراطوری‌ها به راه انداختند، ولی جز مجد و شکوهی پوشالین که اندکی بعد در میان نوادگانشان نابود شد و به فراموشی سپرده شد. اما این بزرگ‌مرد تاریخ، بدون انجام این کارها صراط مستقیم را پیش‌روی مردم نهاد.»

یگانگی خداوند و سنت الهی

همچنین در این کتاب نوشته شده است: «پیامبر(ص) صبر و شکیبایی پیشه کرد تا آنکه پیروزی از جانب خداوند نصیب وی شد. بلندپروازی نبی اسلا‌م تنها به سوی یک هدف واحد بود و هرگز در اندیشه امپراطوری یا نظیر آن نبود. حتی نماز دائمی پیامبر(ص) و نیایش او با خدای خود و درگذشت وی و پیروزی او حتی پس از رحلت، همه و همه هیچ‌گاه نشانی از فریبکاری و نیرنگ به خود نداشته است، بلکه دلیلی بر یقین صادقانه که برای بنیان نهادن عقیده‌ای مبنی بر دو رکن ایمان به یگانگی خداوند و سنت الهی بود.

بخش اول صفت وحدانیت خداوند را نشان می‌دهد، اما مورد دوم آنچه را که خداوند به آن متصف نمی‌گردد را بیان می‌کند که همان مادی بودن و نظیر به نظیر بودن حوادث دنیایی است، به این معنا که تاریخ تکرار حوادث با درونمایه مشابه و لفافه‌ها و عناوین مختلف است. برای تحقق یافتن مورد اول باید خداوندگاران ادعایی با قدرت شمشیر نابود می‌شدند و مورد دوم نیز نیازمند تثبیت این عقیده از طریق کلا‌م با حکمت و اندرز نیک بود. این محمد فیلسوف، خطیب، قانونگذار، سرکوب‌گر هوا و هوس‌ها و بنیانگذار مذاهب فکری است.

«مهاتما گاندی» در مصاحبه با روزنامه «ینگ ایندیا» گفته است: خواستم صفات مردی را بشناسم که بدون درگیری قلب میلیون‌ها انسان را به خود مشغول داشته، کاملاً قانع شدم که وی این جایگاه را به واسطه شمشیر به‌دست نیاورده است، بلکه به‌دلیل ساده‌زیستی، جان‌فشانی، اخلا‌ص و شجاعت وی به همراه اطمینان قاطع او به خداوند و رسالتش بوده است. همچنین «راما کریشنا» در کتاب «محمد نبی» نوشته است: نمی‌توان شخصیت محمد را با تمام زوایای آن شناخت. ولی تمام آنچه که در توان من است، ارائه قطره‌ای از دریای وجود و زندگانی وی است. محمد(ص) قاضی، اقتصاددان، سیاستمدار، مصلح، یاور یتیمان و آزادی‌بخش زنان بود؛ تمام این نقش‌های عالی در تمام مسیرهای حیات بشری وی را شایسته آن کرده است که قهرمان تاریخ بشری باشد.

«مونتکومری وات» در کتاب «محمد در مکه» نوشته است: ‌استعداد و توانایی این مرد برای به دوش کشیدن سختی‌ها و رنج‌ها در راه باورها و نیز طبیعت اخلا‌قی والا‌ی وی در برابر کسانی که به وی ایمان آورده‌اند و او را رهبر و فرمانده خود دانستند، در کنار شاهکارهای بی‌بدیل وی، همه و همه دلا‌لت بر عدالت و آراستگی اصیل در شخصیت وی است. فرض این که محمد ادعاگر و فرضی است که بیشتر مشکل‌ساز است تا آنکه مشکلی را حل کند، بلکه هیچ شخصیتی در میان بزرگان تاریخ عرب یافت نمی‌شود که آن‌گونه که با محمد رفتار شده، از تقدیر و ارج نهادن شایسته محروم مانده باشد. ‌

«اوارد گیبون سیمون اوکلی» در کتاب «تاریخ امپراطوری شرق» نوشته است: نشر دعوت اسلا‌می نیست که موجب شگفتی می‌شود بلکه ثبات و ادامه یافتن آن است که ما را به تعجب واداشته و هنوز آن تأثیر نیک و جالبی که محمد در مکه و مدینه به‌وجود آورد با همان شکوه و قوت خود در دل هندیان و آفریقائیان و ترک‌ها با وجود گذشت ۱۲ قرن از آغاز اسلا‌م باقی مانده است. مسلمانان با آنکه خدا را تنها از طریق عقل و احساسات انسانی شناخته بودند، توانستند که مانند پیکره‌ای واحد در برابر فتنه‌های ایمان به خدا بایستند و سخن «أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمدا رسول الله» را به آسانی گواهی و شهادت اسلا‌م و مسلمانان قرار دهند.

«دکتر زویمر» در کتاب «شرق و عادت‌های آن»، نوشته است: محمد بی‌شک از بزرگترین رهبران دینی مسلمانان بوده و می‌توان گفت که وی مصلحی توانمند و سخنوری بلیغ و جنگنده‌ای جسور و اندیشمندی بزرگ بود و جایز نیست که مخالف این صفات را به وی و قرآنی که وی آورد، نسبت دهیم.

انتهای پیام
captcha