تربیت دینی در جامعه معاصر ایران، به دلایل فراوانی از جمله جهانیشدن و ورود گسترده فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی به زندگی روزمره افراد، دستخوش تغییر و تحول شگرف و در عین حال خطرناک شده است. تربیت در لغت، به معنای پرورشدادن است. تربیت که از اهداف بسیار مهم خلقت و ارسال رسل و انزال کتب از سوی خداوند است نمیتواند بدون هدف باشد. بر ماست که ضمن شناسایی اهداف تربیت در جهت تأمین آن برنامهریزی کنیم.
در همین خصوص، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی با حجتالاسلام والمسلمین حسن رشیدآبادی، پژوهشگر دینی، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم:
تربیت فرزندان تنها محدود به مدرسه و خانواده نیست، اما بیشک این دو نهاد اساسیترین نقش را در شکلگیری شخصیت و باورهای کودکان دارند. نخستین گامهای تربیت در محیط خانواده برداشته میشود و سپس در مدرسه ادامه مییابد. در تعالیم دینی نیز تأکید شده است که تربیت باید از سنین پایین آغاز شود، زیرا باورها و ارزشهایی که در کودکی در ذهن و دل فرزند نهادینه میشود، در سراسر زندگی او باقی خواهد ماند. کودکان در این دوران مانند زمین آمادهای هستند که هر بذری در آن کاشته شود، به بار خواهد نشست. از همین رو، انتخاب نوع کلمات، نحوه برخورد و فضایی که کودک در آن رشد میکند، اهمیت بسزایی دارد.
محیطی که فرزندان در آن پرورش مییابند، تأثیر مستقیمی بر شکلگیری شخصیت آنها دارد. حضور در مکانهای مذهبی مانند مساجد، هیئتهای دینی و جلسات قرآنی، باعث میشود کودکان بهصورت طبیعی با این فضاها آشنا شوند و نسبت به مفاهیم دینی علاقه و تعلق خاطر پیدا کنند. علاوه بر این، رفتار والدین در زندگی روزمره نیز الگوی اصلی فرزندان است. کودکی که احترام به والدین، مهربانی، صداقت و رعایت اصول دینی را در رفتار آنها ببیند، ناخودآگاه همین ارزشها را درونی خواهد کرد. بنابراین، والدین نهتنها باید فرزندان خود را به حضور در محیطهای مناسب تشویق کنند، بلکه خود نیز باید نمونهای عملی از تربیت اسلامی باشند.
دوره کودکی، بهویژه تا هفتسالگی، حساسترین مرحله در تربیت است. بسیاری از علما و روانشناسان تربیتی معتقدند که شخصیت انسان تا حدود بسیاری در این سالها شکل میگیرد. آنچه کودک در این دوران میآموزد، در تمام عمر با او باقی میماند. اگر والدین در این سالها به تربیت دینی فرزند توجه نکنند، تغییر باورها و رفتارهای او در سنین بالاتر دشوار خواهد بود.
از سوی دیگر، مدارس نیز نقش تکمیلی در این روند دارند. یک دانشآموز بخش قابل توجهی از روز خود را در مدرسه سپری میکند، بنابراین برنامههای آموزشی و فرهنگی مدرسه میتوانند تأثیر عمیقی بر تربیت او داشته باشند. برگزاری جلسات انس با قرآن، نماز جماعت، مسابقات فرهنگی و تشویق به انجام اعمال نیک، راهکارهایی هستند که میتوانند به تقویت باورهای دینی دانشآموزان کمک کنند.
در دنیای امروز، فناوری و رسانهها تأثیر فراوانی بر ذهن و نگرش کودکان و نوجوانان دارند. فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و بازیهای دیجیتالی به بخش جداییناپذیری از زندگی آنها تبدیل شده است. دشمنان نیز از همین فضا برای نفوذ در افکار نسل جوان بهره میبرند و با ارائه محتوای نامناسب، سعی در تغییر نگرش و هویت دینی آنها دارند. با این حال، بهجای حذف یا مقابله بیثمر با فناوری، میتوان از ظرفیتهای آن برای ترویج مفاهیم دینی و تربیتی بهره گرفت. تولید محتوای جذاب و آموزنده، راهاندازی پلتفرمهای اسلامی ویژه کودکان و نوجوانان، و استفاده از ابزارهای دیجیتالی برای آموزش ارزشهای اخلاقی و دینی، راهکارهایی هستند که میتوانند در مسیر تربیت اسلامی مؤثر باشند.
در نهایت، خانواده، مدرسه و رسانه سه ضلع مهم در شکلگیری تربیت دینی فرزندان هستند. تعامل و همکاری این نهادها میتواند زمینهساز پرورش نسلی آگاه، متعهد و پایبند به ارزشهای اسلامی باشد. اگر در این مسیر از روشهای خلاقانه و متناسب با نیازهای کودکان و نوجوانان بهره گرفته شود، میتوان آیندهای روشنتر برای جامعه رقم زد.
انتهای پیام