سبک زندگی انسان، بازتابی از باورها، ارزشها و الگوهای فکری اوست؛ بهویژه در جوامعی که دین نقش محوری در ساختار فرهنگی و اجتماعی دارد، آموزههای دینی تأثیری عمیق بر نحوه زیستن افراد میگذارند. اسلام، بهعنوان دینی جامع و راهبردی، نهتنها به عبادات و مناسک توجه دارد، بلکه برای تمام ابعاد زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان برنامهای روشن ارائه میدهد. آموزههای اسلامی با تأکید بر مفاهیمی چون عدالت، قناعت، اعتدال، معنویت و مسئولیتپذیری، زمینهساز سبکی از زندگی هستند که هم از ثبات درونی برخوردار است و هم با تحولات بیرونی دچار تزلزل نمیشود. در این راستا، بررسی چگونگی تأثیر این آموزهها بر ایجاد و تقویت یک سبک زندگی پایدار، میتواند در شناخت بهتر کارکردهای اجتماعی دین و دستیابی به زیستی متعادل و متکی بر ارزشهای الهی مؤثر باشد.
در همین خصوص خبرنگار ایکنای خراسانرضوی با حجتالاسلام والمسلمین مهدی شریعتیتبار، پژوهشگر دینی، گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
سبک زندگی، کیفیتی از زیستن انسان است که او در طول حیات فردی، اجتماعی و خانوادگیاش تجربه میکند. به عبارت دیگر، انسان زندگی خود را بر مبنا و اصولی بنا مینهد که این مبانی برگرفته از باورها، اعتقادات و اخلاقیاتی هستند که در شخصیت او ریشه دواندهاند. زمانیکه این اصول، فکری، اعتقادی و اخلاقی صحیح باشند، سبک زندگی نیز از پایداری برخوردار میشود.
سبک زندگی میتواند متغیر و تابع شرایط اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی نیز باشد، اما سبک زندگی پایدار آن است که مبتنی بر اصول و ارزشهای ثابت و ریشهدار عقیدتی و اخلاقی باشد، بهگونهای که در برابر تحولات بیرونی دچار تغییر و تزلزل نشود. چنین سبک زندگیای، از نظر آموزههای اسلامی نیز نه تنها ممکن، بلکه مطلوب و بایسته است.
در روایات اسلامی آمده است: «المُؤمِنُ کَالجَبَلِ الرّاسِخِ لاتُحَرِّکُهُ العَواصِفُ»؛ یعنی مؤمن همچون کوهی استوار و پابرجاست که طوفانها او را نمیلرزانند. این روایت، گویای مفهوم دقیق سبک زندگی پایدار از منظر اسلام است.
در قرآن کریم، آیات بسیاری به مفهوم پایداری اشاره دارند. برای نمونه، در سوره «هود» خطاب به پیامبر اکرم(ص) آمده است: «فَٱستَقِم كَمَآ أُمِرۡتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ»؛ یعنی ای پیامبر! همانگونه که مأمور شدهای، پایداری کن، و نیز کسانی که همراه تو توبه کردهاند نیز باید چنین باشند.
در حدیثی آمده که پیامبر(ص) فرمودند: «سوره هود مرا پیر کرد». وقتی از ایشان پرسیدند چرا، پاسخ دادند: بهخاطر آیه «فَٱسۡتَقِمۡ كَمَآ أُمِرۡتَ». پیامبر از بابت خود نگران نبود، بلکه دغدغهاش نسبت به امت بود که آیا آنها نیز میتوانند سبک زندگیای پایدار و مقاوم در برابر سختیها داشته باشند.
آیه دیگری نیز به زیبایی این مضمون را بیان میکند: «إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ...»؛ کسانی که گفتند: «پروردگار ما الله است» و سپس در این راه استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان فرود میآیند و به آنها نوید آرامش و پایان خوش میدهند.
همچنین آیه معروف «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» نیز به نقش ایمان در ایجاد آرامش قلبی اشاره دارد، که خود بستری برای پایداری در زندگی است. انسان مؤمن، با داشتن اطمینان درونی، زندگیای استوار و بهدور از تلاطم دارد.
در احادیث نیز، مؤمنان همچون کوه توصیف شدهاند که در برابر طوفانهای زندگی، متزلزل نمیشوند. چنین آرامشی، حاصل التزام به اصول اخلاقی و اعتقادی است و بیانگر سبک زندگی پایدار از منظر اسلامی است. البته پایداری، بهمعنای سکون یا رکود نیست، بلکه بهمعنای حرکت مداوم بر مسیر حق و ارزشها بدون انحراف یا عدول است.
عدالت و قناعت، دو مفهوم بنیادین در آموزههای اسلامی هستند که هر یک نقشی اساسی در تثبیت سبک زندگی پایدار دارند. عدالت، یعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خود و رعایت حقوق افراد. انسان باید هم در زندگی فردی و هم اجتماعیاش به عدل و انصاف پایبند باشد. قناعت نیز، به معنای رضایت از آنچیزی است که پس از تلاش مشروع بهدست میآید، در برابر حرص و طمعی که آرامش انسان را بر هم میزند. فرد قانع، در عین کوشش برای بهبود شرایط زندگی، اسیر حرص و زیادهطلبی نمیشود.
برای نهادینهسازی این مفاهیم در جامعه، دو مسیر ضروری است؛ ابتدا آموزش و فرهنگسازی و افزایش سطح آگاهی مردم از طریق رسانهها، نظام آموزشی، و تبلیغات دینی و دوم الگوی عملی و ارائه نمونههای عینی از عدالت و قناعت در رفتار مسئولان و مدیران جامعه. در سخنان حضرت علی(ع) میبینیم که میفرماید: «زندگی خود را با پایینترین سطح ممکن تنظیم میکنم، تا مردم عدالت و قناعت را بیاموزند». امام(ع) در عمل، سطح زندگی خود را با طبقات پایین جامعه هماهنگ کرده بودند.
وقتی الگوی عملی در سطح مدیران و حکومتگران فراهم باشد، مردم نیز تأثیر میپذیرند. چنانکه در روایت آمده: «اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِمْ؛»؛ یعنی مردم بیشتر از زمامداران خود تأثیر میگیرند تا از پدرانشان.
در جوامع امروزی موانع متعددی بر سر راه تحقق سبک زندگی پایدار وجود دارد. یکی از مهمترین این موانع، چشم و همچشمی و تجملگرایی است که باعث ایجاد رقابتهای منفی در مصرفگرایی میشود؛ این موضوع فشار روانی، زیادهخواهی و نارضایتی از زندگی را به همراه دارد. علاوه بر این، نظام ناعادلانه جهانی نیز با سلطه قدرتهای استکباری بر ملتها برای دستیابی به منابع بیشتر، عدالت جهانی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
در سطح داخلی نیز نابرابری و فساد، همراه با تبعیض و رانت، اعتماد مردم را به اصولی مانند قناعت و انصاف کاهش داده است. از سوی دیگر، فقدان الگوی عملی مناسب در میان مدیران و مسئولان که خود سبک زندگی ساده و عادلانهای ندارند، مانعی بزرگ برای تشویق مردم به پایبندی به این سبک زندگی بهشمار میآید. در نهایت، غفلت از معنویت و آموزههای الهی سبب شده انسانها در مواجهه با سختیها ناپایدار شده و به سمت راهحلهای صرفاً مادیگرایانه سوق پیدا کنند.
قرآن کریم هشدار میدهد: «وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ...»؛ به داراییهای دیگران با حسرت نگاه نکن. چنین نگاهی نه تنها انسان را مضطرب میکند، بلکه به بیثباتی سبک زندگیاش نیز منجر میشود. در مجموع، تحقق سبک زندگی پایدار اسلامی، نیازمند آموزش، آگاهیبخشی، حضور الگوهای عملی و فراهم بودن زمینههای عادلانه اقتصادی و اجتماعی است. در نبود اینها، پایداری سبک زندگی با موانع جدی روبهرو خواهد بود.
انتهای پیام