اگر چه دنیا تحت تأثیر تبلیغات منفی قرار گرفته است و تصویر روشنی از زن مسلمان ندارد و او را شخصیتی منزوی و تنها تحت ظلم و با حقوقی نابرابر نسبت به مردان معرفی میکند، اما در واقع در اسلام هیچگاه به مسائل براساس جنسیت نگاه نشده است، بلکه همواره نگاه انسانی به زنان و مردان وجود داشته است. در واقع هیچ تفاوتی در رسیدن به حیات طیبه بین زن و مرد نیست. همانطور که خداوند در بخشی از آیه ۹۷ سوره «نحل»، میفرماید: «مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَة؛ زن و مرد اگر عمل صالح کنند، ایمان داشته باشند، یکسانند.»
از این رو، خبرنگار ایکنای خراسانرضوی، با زهره صداقت، پژوهشگر در حوزه مطالعات زنان گفتوگویی انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
درباره جایگاه زن در اندیشه اسلامی باید گفت زن در اسلام، یک هویت مستقل انسانی و شأنی الهی دارد و ظرفیتهای عقلانی، اخلاقی و اجتماعی زن در اسلام برابر با مرد است، برای نمونه میتوان از زن نوح و زن لوط نام برد که این نشاندهنده شخصیت فرد است، لذا اسلام برای رشد انسانی، جنسیتمحور نیست، بلکه شخصیتمحور است.
رسانهها در دنیا، تصویری مخدوش و کلیشهای از زن مسلمان ساختهاند و هنوز هم این تصویر را ارائه میدهند و زن مسلمان غالباً در رسانههای غربی، فردی منزوی، تنها و بیصدا و تحت ظلم و ستم و محروم از حقوق اساسی به تصویر کشیده میشود، حالآنکه این تصویر ناعادلانه است و متون اسلامی را دچار سوء رفتار نسبت به زن نشان میدهد و برداشتهای انحرافی از اسلام نسبت به زن ارائه میدهد، در حالی که اسلام با چنین نگاههایی در تضاد است. زن اسلام در کنار حقوق طبیعی ـ انسانی که برخوردار است، جایگاههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد. بهطوری که نمونههایی از مشارکت فعال بانوان در صدر اسلام در فعالیت اقتصادی، در بیعت با پیامبر(ص)، در هجرت پیامبر(ص)، در تعلیم و تربیت، زنانی که قرآن را آموزش میدادند و مکتب اسلام را گسترش میدادند که تعدادشان زیاد است و در جنگهای فرهنگی ـ سیاسی، هم زنها در صدر اسلام حضور داشتهاند، زنان در پرستاری و ارائه مشاورههای سیاسی نیز نقشآفرین بودهاند.
تفاوت اصلی این است که اسلام به زن از منظر عدالت الهی نگاه میکند و در چارچوب خلقت، هر جنس دارای نقش و مسئولیتهای متناسب با طبیعت خود است. در حالی که رسانهها با معیارهایی گاهاً افراطی و تحقیرآمیز، زن قربانی شده است و او را در صورتی موفق میدانند که همانند یک مرد رفتار کند. زن موفق در جامعه دیده میشود که مردانه عمل کرده و کار میکند. به واقع آنچه رسانهها از زن بازنمایی میکنند، بازتابی از نگاه سکولاری، فردگرایانه و استعماری به زن مسلمان است. بهطور کلی رسانهها تصویری از زن مسلمان نشان میدهند که باید از فرهنگ سنتی خود عبور کند تا زنی آزاد باشد، در این میان اصلاً به هویت دینی و فرهنگی او احترام گذاشته نمیشود و چه بسا این هویت پایمال میشود.
از مهمترین کلیشههایی که رایج است و میتوان به آن اشاره کرد، این است که زن در اسلام تابع و مطیع مطلق مرد تعریف شده و این کلیشه رایج است، در حالی که در متون دینی زن و مرد به همکاری، همزیستی و مودت دعوت شدهاند. آیه21 سوره «روم» به همین موضوع اشاره دارد؛ بهطوری که هیچگونه سلطهگری مطلق برای مرد در زندگی مشترک تعریف نشده است، اگر چه این کلیشه ساخته شده است. اما در متون دینی اینگونه نیست، اسلام زن را از فعالیت اجتماعی و علمی منع نکرده است. در صدر اسلام نخستین زن مسلمان حضرت خدیجه(س) که ایشان تاجر بود و در کنار فعالیت اقتصادی نقش کلیدی پررنگی در تثبیت اسلام ایفا کرد، لذا اگر این نقش را در اقتصاد و فرهنگ نداشت، شاید برخی اتفاقات نمیافتاد، حتی بعدها هم این رویه ادامه مییابد و حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) نمونههایی از حضور و مشارکت زنان در امور جامعه بودهاند. در این میان برخی به موضوع جایگاه زن در اسلام در قوانین ارث و شهادت میپردازند و بنابراین موارد حکم به نابرابری حقوق زن دارند، حالی که این برداشت و نگاه سطحی و فاقد درک ساختاری است. به طوری که در اسلام زن نفقه و مهریه میگیرد و الزام مالی نسبت به خانواده به او تحمیل نشده است، در حالی که مرد مسئول تأمین کامل مسائل مالی خانواده است، لذا مسئله ارث بر پایه مسئولیتها، نه بر پایه ارزش انسانی افراد است.
در قرآن و روایات، سه عرصه نقشآفرینی برای انسان مشخص شده است که این عرصهها زن و مرد ندارد. یکی از این عرصهها نقش فردی است که در این حوزه، زن مانند مرد مکلف است که به رشد معنوی، تفکر، عبادت، علمآموزی و تعالی انسانی خود بپردازد. در قرآن زنانی مانند آسیه زن فرعون، مادر حضرت موسی(ع) و مریم و همسر عمران را بهعنوان الگو معرفی کرده است و آنها در رشد معنوی خود موفق بودهاند و رشد فردی کاملی داشتهاند. نقش دیگر خانواده است. زن ستون اصلی عاطفه، آرامش، مودت و تربیت در خانواده است، البته مرد در این میان مبرا از این موضوعات نیست و ملزم به همکاری است و موضوع «لباس» بودن زن و مرد برای یکدیگر «هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ»، بیانگر رابطهای صمیمانه و برابر بین زن و مرد و نشاندهنده این است که این دو یکدیگر را همپوشانی دارند. عرصه سوم نقش اجتماعی زنان است که هم در قرآن و هم در سنت برای زنان نقشهای اجتماعی در نظر گرفته شده است و زن محدود به محیط بسته و کوچک نیست که حق نداشته، در عرصههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حضور داشته باشد و از نقشآفرینی در این عرصهها محروم باشد.
در فقه اسلامی دیدگاههای متنوع و محدوده متفاوتی وجود دارد. اما در فقه امامیه در خصوص اصل مشارکت زنان در جامعه و سیاست پذیرفته شده است و فقیهان متأخر مانند امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، حضور فعال زنان را در آموزش، قانونگذاری، سیاست، نمایندگی مجلس، عضویت در شوراها و... تأکید داشتهاند و مناصب خاصی مانند قضاوت و ولایت فقیهی و اختلاف نظرهای فقهی وجود دارد. بهصورت اجمالی در دیدگاه اهل سنت هم مواردی وجود دارد، برخی مکاتب مانند ماکلی و حنفی مشارکت زنان را مجدود نمیدانند، اما حنبلیها و سلفیون در خصوص سپردن برخی نقشها به زنان منع دارند، با این حال علمای معاصر اهل سنت هستند، عدهای هستند که بر نقشآفرینی زنان در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تأکید دارند.
شبهه داریم که زن حق انتخاب در ازدواج ندارد، که این تصویرسازی رسانههای غربی است، حالآنکه در فقه شیعه، ازدواج بدون اذن دختر باطل است و در بسیاری روایات آمده نه تنها دختر باید رضایت داشته باشد، بلکه صراحتاً باید نظرش پرسیده شود. شبهه دیگر درباره حجاب است که حجاب نمادی از تحقیر زن بهشمار میرود، حالآنکه حجاب در اسلام پوششی برای حفظ کرامت، شأن و ارزش زن است و باعث میشود روابط اجتماعی با معیار اخلاقی تنظیم شود. این الزام بخشی از سبک زندگی دینی است، نه ابزاری برای محدودسازی زنان. لذا بهصورت کلی باید گفت، اسلام زنی را میخواهد که در ضمن حفظ هویت دینی، نقشآفرین در حوزههای مختلف، اندیشمند، شجاع و محترم باشد. اگر تصویر رسانهای که امروز از زن مسلمان داده میشود، خلاف این واقعیت است. بخشی از آن ناشی از کمکاری ما مسلمانان در تبیین آموزههای دینی است و بخش دیگر هم مربوط به پروژههایی است که رسانهها برای تحریف هویت اسلامی دارند. درواقع آنها بیکار ننشستهاند و در این زمینه مشغول کار هستند. از اینرو به نظرم بازگشت به متون اصلی اسلامی، بازخوانی فقه با نگاه به مقتضیات زمانی و الگوسازی از زنان برجسته که در صدر اسلام بودهاند، میتواند تصویری صحیح از زن مسلمان معاصر ارائه دهد.
انتهای پیام