روابط خانوادگی در قرآن و روایات جایگاه بسیار والایی دارد و بهعنوان یکی از پایههای اصلی سلامت فرد و جامعه شناخته میشود. قرآن کریم، خانواده را کانون محبت، آرامش و رشد معنوی معرفی میکند و حفظ حرمتها، صبر، صله رحم و احسان به والدین را از جمله وظایف اساسی در این نهاد میداند. در کنار آیات نورانی قرآن، روایات اهلبیت(ع) نیز بر اهمیت روابط خانوادگی تأکید ویژه دارند تا جاییکه خدمت به خانواده و اصلاح روابط با بستگان، عبادتی بزرگ شمرده شده است. از نگاه آموزههای دینی، خانواده نهتنها محل پرورش نسل آینده است، بلکه زمینهساز رشد اخلاقی و سعادت اخروی انسان نیز بهشمار میرود. در همین خصوص،
محمدجواد توکلی خانیکی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم مشهد، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسانرضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم؛
در سالهای اخیر، متأسفانه روابط خانوادگی در جوامع اسلامی تا حدی تحت تأثیر فرهنگ غربی قرار گرفته است. در فرهنگ غربی، خانواده به مفهوم عمیق و پیوستهای که در جوامع شرقی و اسلامی وجود دارد، معنا ندارد. آنجا هر فرد بیشتر به خودش فکر میکند تا به همسر، والدین یا فرزندان، اما در اسلام، خانواده بنیان جامعه است و رابطه افراد در آن، عمق روحی، عاطفی، دینی و اجتماعی دارد.
روابط خانوادگی را میتوان از دو منظر بررسی کرد؛ نخست، روابط درونخانوادگی مانند پیوند پدر و مادر با فرزندان و دوم، روابط میان خانوادهها، همسایگان، خویشان و دوستان. برخی از این روابط ریشه در اخلاق دینی دارند، برخی تابع عرفاند و برخی مستقیماً از قرآن و روایات گرفته شدهاند.
در قرآن کریم، آموزههای فراوانی برای حفظ، تقویت و اصلاح روابط خانوادگی وجود دارد. بهعنوان نمونه، در آیه ۲۰۰ سوره آلعمران میخوانیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! صبر کنید و دیگران را به صبر دعوت کنید و استقامت ورزید و آماده باشید و از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.»
این آیه، بهویژه در زمینه روابط خانوادگی اهمیت پیدا میکند. وقتی در خانواده مشکلی پیش میآید، اگر
اعضای خانواده به یکدیگر توصیه به صبر، همدلی و همراهی کنند، احساس آرامش و امنیت در دل فرد آسیبدیده شکل میگیرد از سوی دیگر، قرآن ما را به صله رحم توصیه میکند، نه بهعنوان یک توصیه اخلاقی ساده، بلکه بهعنوان عبادتی که بر طول عمر، برکت مال، آرامش روحی و حتی سلامتی جسمی اثرگذار است. در سوره نساء، آیه ۱ خداوند میفرماید: «
وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ...؛ و از خدایی پروا کنید که به نام او از یکدیگر درخواست میکنید و درباره خویشاوندان قطع رحم نکنید.»
این پیوند، ستون خیمه خانواده است. وقتی این رابطه تضعیف شود، خانواده فرو میریزد و با فروپاشی خانواده، جامعه نیز ضربه میبیند. خداوند در سوره حجرات، آیه ۱۰ میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ؛ مؤمنان با هم برادرند، پس میان دو برادرتان را اصلاح کنید و از خدا پروا نمایید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید.»
اصلاح روابط میان افراد که در خانواده نیز مصداق بارز دارد وظیفهای دینی است. بیتفاوتی به حال همسر، والدین، فرزندان، یا بستگان، بیتفاوتی به سرنوشت خود ماست. از منظر روایی نیز نکات بسیار ارزندهای وجود دارد. از امام حسین(ع) نقل شده است که: «حاجات مردم نعمتهای خدا بر روی زمیناند، قدرشان را بدانید.» یعنی اگر کسی برای کمک نزد شما آمد، این نشانهای از لطف خداست، نه زحمت!
امام صادق(ع) هنگام دادن صدقه، ابتدا پول را میبوسید، بعد به سائل میداد. وقتی علت را پرسیدند، فرمود: «این دست خداست که من صدقه را در آن قرار دادهام.» این یعنی کمک به دیگران و در حقیقت کمک به خود ماست.
اگر کسی برای تهیه جهیزیه دخترش از ما کمک میخواهد، ما فقط یک مشکل را حل نمیکنیم، بلکه در حقیقت مسیری به سوی بهشت را برای خودمان باز میکنیم. خداوند هم طبق وعدهاش جبران میکند، نه تنها برابر، بلکه چند برابر. در سوره بقره، آیه ۲۶۱ میفرماید: «مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ؛ مَثَل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همچون دانهای است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه صد دانه باشد و خداوند برای هر که بخواهد چند برابر میگرداند و خداوند گشایشگر داناست.»
از این نظر، روابط خانوادگی نه فقط به حفظ سلامت جامعه کمک میکند، بلکه اثر مستقیم بر روح، روان، و حتی جسم افراد دارد. تحقیقات روانشناسی نیز نشان داده است که بسیاری از بیماریهای جسمی، ریشه در اختلالات روانی و عاطفی دارند و این اختلالات، اغلب در نتیجه قطع ارتباط عاطفی با دیگران و تنهایی ایجاد میشوند.
در جامعه غربی که نهاد خانواده تضعیف شده، آمار افسردگی و خودکشی بسیار بالاست. چرا؟ چون افراد دیگر احساس پشتوانه نمیکنند. کسی نیست که غم آنها را بفهمد یا شادیشان را شریک شود، اما در یک خانواده گرم، وقتی افراد به یکدیگر اعتماد دارند، برای هم دعا میکنند، در گرفتاریهای هم شریکاند، نشاطی درونزاد شکل میگیرد که هیچ منبع مادی نمیتواند جای آن را بگیرد.
در نهایت، روابط سالم خانوادگی منجر به شکلگیری امید در انسان میشود. انسان امیدوار، منزوی نمیشود، پرت از جامعه نمیماند، برای زندگی هدفمند میشود و برای تلاش، رشد و رسیدن به رضایت خداوند انگیزه پیدا میکند. در مقابل، انسان منزوی، بیهدف و بیروابط، به سمت افسردگی، احساس پوچی و حتی خشونت کشیده میشود. بر این اساس، باید گفت که حفظ و تقویت روابط خانوادگی، نهتنها یک وظیفه دینی، بلکه یک ضرورت اجتماعی و درمانی است. جامعه سالم، از دل خانواده سالم زاده میشود.
انتهای پیام