به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، امسال حرم مطهر رضوی پس از گذشت بیش از دو سال از شیوع بیماری کرونا، تاسوعا و عاشورای خاصی را به خود میبیند و بسیاری از افرادی که در مناسبتهای اخیر نتوانسته بودند به مشهد مشرف شوند اما برای این ایام خود را به مشهد رسانه بودند تا عرض تسلیتی به امام رضا(ع) خود داشته باشند.
از بست شیرازی وارد حرم میشوم و افراد زیادی را میبینم که با گویش، لهجه و اعتقادات خاصی که دارند دست روی سینه میگذارند و سلامی میدهند و وارد صحن میشوند. صحن و سرای حرم مطهر امام رضا(ع) سراسر سیاهپوش است و دستههای عزاداری از نقاط مختلف را در خود جای داده که هریک از این دستهها با سبکهای عزاداری مختلفی برای سیدالشهدا(ع) و یارانشان عزاداری میکنند.
هریک از افراد به سبک خود اشک میریزند و عزاداری میکنند. همانطور که خود را از میانه جمعیت به صحن انقلاب میرسانم، تصمیم میگیرم با افرادی که در این صحن هستند و خلوتی را برای خود انتخاب کردهاند و با امام مهربان خود صحبت میکنند، گفتوگویی داشته باشم. البته که جمعیت به اندازهای زیاد است که کار را برای تهیه گزارشم راحت کرده است، اما اینکه بخواهم خلوتشان را بر هم زنم کمی ناراحتم میکند.
اما بالاخره چند نفری را انتخاب میکنم که مشخص بود خانوادهای هستند که از شهر دیگری آمدهاند، به سمتشان میروم و وارد گفتوگو با آنها میشوم. مادر خانواده تمایل بیشتری برای مصاحبه دارد. خود را سمیه وفادار که بازنشسته آموزشوپرورش است و به همراه خانواده 6 نفره خود از سمنان آمده است، معرفی میکند.
وفادار در گفتوگو با ایکنا درخصوص حال و هوای خود در چنین شب عزیزی آن هم در جوار نورانی امام رضا(ع)، میگوید: نمیتوانم این حس حضور در جوار امام رضا(ع) را با چند کلمهای بیان کنم، من دفعات زیادی است که به مشهد میآیم، اما هر بار که میآیم و وارد حرم میشوم، همیشه برایم تازگی دارد و هر بار هم حس خاصی نسبت به این مکان دارم.
وی خاطرنشان میکند: اینکه توانستهام در این شب و روزهای عزیز در کنار امام عزیزم باشم، خداوند را بسیار شاکرم و با اینکه دلم پر میکشد که در این روزها در کربلا باشم، اما قسمت اینگونه رقم خورد.
این بازنشسته آموزشوپرورش در حالی که بغض دارد و سخن گفتن برایش کمی سخت میشود، بیان میکند: من در این شبهای عزیز از حضرت عباس(ع) که بزرگمردی را به ما آموختند، میخواهم که همه ما را در آن دنیا شفاعت کنند و همیشه در زندگی نیز دستگیر ما باشند و جوانان ما را هم یاری کنند.
از خانواده وفادار خداحافظی و جایی را برای نماز خواندن پیدا میکنم، نمازم را میخوانم و اطرافم را نگاه میکنم تا افراد دیگری را تا برای تکمیل گزارشم برگزینم و گفتوگویی با آنها داشته باشم. همانطور که سر میچرخاندم، زن و مرد مسنی را میبینم که با اینکه به لحاظ جسمی وضعیت مساعدی ندارند، اما باز هم خود را در این شبها به مشهد رساندهاند. به سمتشان میروم و با رویی خوش از من استقبال میکنند.
مرد خانواده که نامش محمد کارگری و بنای ساختمان است، در گفتوگو با ایکنا، میگوید: من 50 سال دارم و از روستای صفدرآباد شهرستان قوچان میآیم. همیشه دوست داشتهام که با همسرم به کربلا مشرف شویم، اما قسمت نبوده که برویم و برای همین است که در طول سال سعی میکنم که حداقل چند مرتبهای را به حرم مطهر رضوی بیاییم و امسال هم قسمتمان شد که در این شبهای عزیز اینجا باشیم.
وی اظهار میکند: در گذشته ایام محرم و صفر حال و هوای دیگری داشت. در روستایمان دهه اول را مراسم روضهخوانی و شبیهخوانی داشتیم، اما این سالها عزاداریها مانند گذشته نیست و بیشتر مردم این مراسمات را تجملاتی و تشکیلاتی کردهاند، اما آن زمانها هیچ اثری از این تجملات نبود و عزاداریها نیز خیلی با صفاتر از امروز بود.
کارگری عنوان میکند: من ویژگیهای زیادی در مورد امام حسین(ع) شنیدهام، اما یکی از این ویژگیها که بیشتر مرا به خود جذب کرده این است که ایشان بسیار اخلاقمدار بودند که البته همه اهلبیت ما اینگونه بودهاند، حتی زمانیکه ایشان در کربلا بودند، با آن فشار روحی و روانی که داشتند، باز هم با خانواده خود بسیار با اخلاق بودند و همین ویژگی ایشان باعث شده که من هم در زندگی از ایشان الگو بگیرم و تا جایی که توانستهام اخلاق را در زندگی رعایت کنم.
کارگری عنوان میکند: خدا خیرت دهد دخترم، چه کار خوبی داری، چراکه همیشه در همه مناسبتها میآیی حرم و گزارشت را تهیه میکنی و دعایت را میخوانی. مطمئن باش که امام رضا(ع) روزیات را میدهد و خصوصاً اینکه امشب آمدهای، حتماً حضرت عباس(ع) تو را از روزی و شفاعت خود بینصیب نمیگذارد.
از حرفش که اینگونه دعا و امیدوارترم کرد، خوشحال شدم و با انرژی بیشتری برای تهیه گزارش راهی صحنهای دیگر میشوم، تا تنوع بیشتری از مردم را ببینیم. از همه شهرها آمدهاند اهواز، ارومیه، تهران، گیلان و بسیاری از شهرهای دیگر کشور که در این ایام تسلیت خود نسبت به سیدالشهدا(ع) را به امام رضا(ع) عرضه کنند.
وارد صحن آزادی میشوم، اینجا هم شلوغ است و باز هم میتوان دستههای عزاداری با سبک و سیاق مختلفی که از شهرهای کشور آمدهاند را تماشا کرد. درست است که تمامی آنها از شهرهای مختلف با گویشها، لهجهها و آداب و رسوم خاصی آمدهاند اما تمامی آنها تنها یک هدف مشترک دارند و آن هم، عزادار امامی هستند که هنوز هم پس از گذشت بیش از 1400 سال نمیتوانند از این واقعه به راحتی عبور کنند و آن را نادیده بگیرند و همواره تلاش میکنند که تا جایی که میتوانند برای امام حسینشان سنگ تمام بگذارند.
عزاداری را میبینم که بدون آنکه دعایی بخواند، ایستاده است و فقط به مردم و دستههای عزاداری نگاه میکند. به سمتش رفتم، ابتدا از اینکه خلوتش را بر هم زدم از او عذرخواهی میکنم، اما جوابم را میدهد و میگوید اینجا هرکسی برای کاری آمده است و شما هم به واسطه شغل خود آمدهاید، پس باید اگر از من کمکی میخواهید، کمکتان کنم، مگر میشود برای امام حسین(ع) اینجا آمده باشم و کسی از من کمکی بخواهد و من به او کمک نکنم؟
خودش را حسین شریفی معرفی میکند و میگوید که از شهر ارومیه آمدهاست. وی در گفتوگو با ایکنا، عنوان میکند: من بارها به مناسبتهای مختلفی به مشهد آمدهام، اما قسمت نشده است که روزهای تاسوعا و عاشورا اینجا باشم و خدارا شکر که در این شب اینجا هستم.
شریفی بیان میکند: من به عنوان مسلمان باید اهل بیت(ع) را الگوی خود قرار دهم و اگر این الگوها نباشند، من نمیتوانم در آن مسیری که میخواهم قدم بردارم، این را میگویم چون من با الگوگیری از امام حسین(ع) که زیر بار ظلم نرفتند، حضرت زینب(س) که آنگونه جهاد کردند و بسیاری از شهدای کربلا و سایر اهلبیت(ع) توانستهام زندگیام را آنگونه که میخواهم داشته باشم.
وی میگوید: عاشورا درسهای زیادی برای ما دارد، اما هرکسی به نحوی این درسها را برای خود تعریف و از آنها استفاده میکند و سبک و سیاقش هیچ فرقی نمیکند و همینکه ما بتوانیم این واقعه را درک کنیم، میتوانم بگویم که راه اصلی را رفتهایم و ادامه راه را هم آن بزرگواران حتما کمکمان میکنند.
از او تشکر میکنم و به راهم ادامه میدهم و جمعی دوستانه دخترانهای را میبینم و به سمتشان میروم، خودم را معرفی میکنم و یکی از آنها اعلام میکند که تمایل دارد مصاحبه کند.
محدثه شهراد که کارشناس برق دانشگاه شهیدبهشتی و از تهران به حرم مطهر رضوی مشرف شده است، در گفتوگو با ایکنا میگوید: امسال با دوستانمان تصمیم گرفتیم که برای تاسوعا و عاشورای حسینی به مشهد بیاییم، البته هیچ یک از ما برای بار اول نیست که به حرم میآییم.
وی عنوان میکند: عاشورا برای ما درسهای بزرگی چون اخلاقیت، برادری و انسانیت دارد، زیرا به نظر من امام حسین(ع) با کسی وارد جنگ شدند که رفتارش غیراسلامی بود و با اینکه یزید نماز میخواند، اما از نظر امام حسین(ع) رفتار اسلامی نداشت و به همین دلیل باید بگویم که عاشورا واقعهای بود که تشخیص درست اسلام را به ما آموخت.
شهراد خاطرنشان میکند: همچنین درس دیگری که این واقعه برای ما داشته این است که همیشه بنا نیست که حق طرفی باشد که اکثریت جامعه آن طرف باشند، گاهی تشخیص حق و ناحق مانند تار مویی است و به نظر من این واقعه به ما نشان داد که همیشه رای با اکثریت نیست و نیازی به این نیست که همرنگ جماعت شویم.
وی بیان میکند: امام حسین(ع) تمامی اعضای خانواده خود را در این راه فدا کردند تا در آینده اسلام زنده نگاه داشته. اما امروز ما چه حرفی برای گفتن داریم برای زمانیکه امام زمانمان ظهور کند؟ و چگونه در این مسیر قدم برمیداریم و موانع را برطرف میکنیم؟
شهراد عنوان میکند: در واقع صبر حضرت زینب(س) در این واقعه ستودنی است، چرا که توانستند با صبر خود این واقعه بزرگ را بپذیرند و اگر ایشان نبودند ما هیچ اطلاعی از قیام عاشورا نداشتیم و همچنین اینکه ایشان در جمعی حاضر شدند و از دفاع و حق را بیان کردند نیز میتواند برای ما درس بزرگی باشد و من نیز در زندگی خود سعی داشتهام که ایشان را به واسطه همین ویژگیها سرلوحه زندگی خود قرار دهم.
نام و یاد حضرت سیدالشهداء(ع) هیچگاه از ذهن و قلب عاشقان آن حضرت کمرنگ نمیشود. این روزها و شبها، دیدن عزاداران که هریک با نیات و حاجتهای مختلف به امام حسین(ع) متوسل میشوند، ارادت و عاشقی خود را به نحوی گوناگون به امام حسین(ع) عرضه میکنند، نشان از اعتقاد راسخ و عمیق این دلسپردگان دارد.
گزارش از لیلا نیکذات خبرنگار ایکنای خراسان رضوی
انتهای پیام