کد خبر: 4232758
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۴

یکی از جلوه‌های مشهد‌شناسی، مسئله ویراستاری است

استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: می‌خواهم به کسانی که دغدغه مشهد‌شناسی دارند بگویم کار شناخت یک شهر ابعاد مختلفی دارد، به خصوص یک شهر تاریخی و مذهبی و پر رفت و شد مانند مشهد که جنبه غریبانه‌ای دارد و به لحاظ جغرافیایی نیز در گوشه نقشه قرار گرفته است. یکی از جلوه‌های مشهد‌شناسی، مسئله ویراستاری است.

نشستی با حضور جمعی از اساتید و پیشکسوتان زبان و ادبیات فارسی، ویراستاران مشهدی و علاقه‌مندان این حوزهبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، شامگاه 29 مرداد نشستی با حضور جمعی از اساتید و پیشکسوتان زبان و ادبیات فارسی، ویراستاران مشهدی و علاقه‌مندان این حوزه، با هدف معرفی کتاب «خطه ویراستاران» در سالن شورا مجتمع دکتر علی شریعتی برگزار شد. در این کتاب سید جواد رسولی، از دریچه تاریخ شفاهی به جهان گسترده ویراستاری که بخشی از هویت شهر مشهد به شمار می‌رود، پرداخته است. خطه ویراستاران با دیباچه‌ای از گلی امامی آغاز می‌شود، سپس با یادداشت‌ها و مصاحبه‌های متنوعی درباره لذت‌ها و مصائب ویراستاری، پیشگامان درست‌نویسی در خراسان، سیر تحول در آماده‌سازی و چاپ و نشر در شرق کشور، رسم‌الخط فارسی و بسیاری موضوعات دیگر ادامه پیدا می‌کند و در نهایت با نمایه نام‌ افراد، اماکن، مطبوعات و موسسات مختلفی در زیر یک سقف مشترک، به اتمام می‌رسد.
 
در ابتدای این نشست، محمدجعفر یاحقی، محقق، نویسنده و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد با تاکید بر اهمیت موضوع مشهدشناسی، خاطر نشان کرد: یکی از جلوه‌های مشهد‌شناسی، مسئله ویراستاری است که خوشبختانه در این کتاب به شایستگی اجرا شده و سزاوار تمجید و تشکر است.
 
وی ادامه داد: خرسندم از تجدید دیدار دوستان و ساختمان دانشکده ادبیات سابق که ۳۵ سال از زندگی من در فضای آن گذشته است. می‌خواهم به کسانی که دغدغه مشهد‌شناسی دارند بگویم، کار شناخت یک شهر ابعاد مختلفی دارد، به خصوص یک شهر تاریخی و مذهبی و پر رفت و شد مانند مشهد که جنبه غریبانه‌ای دارد و به لحاظ جغرافیایی نیز در گوشه نقشه قرار گرفته است. مفاهیم و موضوعات بسیاری در شهر مشهد می‌تواند هویت ساز باشد، این همه هنر که در این شهر دنبال می‌شود و هنرمندان مختلفی که در جهات مختلف فعالیت می‌کنند، تاریخچه عکاسی، تئاتر، اماکنی مانند قهوه‌خانه‌ها، انجمن‌های ادبی و کسانی که در موسسات و انتشارات دغدغه‌هایی دارند، همه این ها می‌تواند موضوع پژوهش‌های موثری باشد که ما باید آن‌ها را در کانون توجه قرار بدهیم و به آن‌ها بپردازیم. یکی از ابعاد مختلف شناخت این شهر نیز، مسئله ویراستاری، چاپ، نشر، مطبوعات و روزنامه‌ها است که گوشه‌ای از این موارد در کتاب دکتر جواد رسولی به خوبی آمده است.
 
یاحقی اضافه کرد: همانطور که در کشور، تهران حق شهرستان‌ها و شهرهای دیگر را ضایع می‌کند در استان‌ها هم مرکز استان‌ها این کار را با شهرهای دیگر می‌کند، چه بسا ما در شهرهای کوچک‌تر از مشهد در خراسان بزرگ، فعالیت‌هایی داریم که قابل بحث است و خوب است که این کار در شهرها هم در مقیاس خود انجام شود که هویت شهرهای تاریخی و سابقه‌دار مانند نیشابور، سبزوار و بیرجند مشخص گردد، چرا که مسئله ویراستاری هم در آن جا می‌تواند تاریخچه‌ای داشته باشد. مرکزگرایی حق دیگران را تضییع می‌کند، ما وقتی به خورشید چشم می‌دوزیم، ستاره‌ها، ماه و اجرام دیگر آسمانی به چشم نمی‌آید و ما باید سعی کنیم که آن اجرام دیگری که این مجموعه فرهنگ و مفهموم اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد، شناسایی کنیم. لذا که در این جهت هم باید کوشش‌هایی در مشهد و شهرستان‌ها صورت گیرد.
 
این استاد دانشگاه افزود: من هم تعجب کردم که این همه اطلاعات در مورد ویراستاری در خراسان وجود داشته و من مطلع نبودم، لذا حق بود که در این جایگاه افراد مطلع تر، آگاه‌تر و ویراستارتر از من حضور پیدا می‌کردند و حرف می‌زدند. . من ویراستار به معنای تخصصی کلمه نیستم اما به هرحال کدام معلم انشا است که ویراستار نباشد؟ ۵۰ سال معلم بودم و هزاران صفحه از نوشته‌های دانش‌آموزان و دانشجویانم را غلط گیری و ویراستاری کرده‌ام، گاه خود دست به قلم شده و کارهای دیگری هم در این مسیر انجام داده‌ام. در اولین سال‌های تاسیس موسسه انتشارات آستان قدس رضوی یعنی سال‌های 1362_ 63 قرار براین شد که یک گروه ادبیات داشته باشیم که چند تن از اساتید نیز دعوت شدند و در آن‌جا پیشنهاد کردند که ما شیوه نامه‌ای از نگارش تنظیم کنیم که حاصل آن، شیوه‌نامه ویراستاری انتشارات آستان قدس شد. در سال‌های بعد هم  ویراستاری کتاب هایی را خود به عهده گرفتم.
 

بعضی نویسندگان از ویراستاری بیم دارند

 
یاحقی ادامه داد: بعضی از نویسندگان از ویراستاری بیم دارند و تصور می‌کنند ویراستاران قصد خراب کردن کار آن‌ها را دارند، اما کسانی که انصاف علمی داشتند باشند معمولاً از ویراستاران تشکر هم می‌کنند. بگذارید خاطره ای تعریف کنم، من در همان سال‌های اول فعالیت انتشارات آستان قدس به دعوت دوستان کتاب زعفران آقای ابریشمی را ویراستاری و در واقع جراحی علمی کردم. در آن کتاب تغییرات زیادی مثل جابه‌جایی فصل‌ها، حذف مطالب، ترمیم مطالب و غیره انجام شد. نویسنده کتاب سخت از این ویرایش برآشفته شد، اما بعد از برقراری ارتباط و گفت‌وگوی دقیق فنی با ایشان، بسیاری از پیشنهادات ویرستاری من را به حق دانسته و آن‌ها را اعمال کردند و همین زمینه دوستی 40 ساله ما را فراهم آورد.
 
وی گفت: نام من در کتاب « خطه ویراستاران» آمده است. من 50 سال رساله‌ها را دانشجویانم را زیر و رو کرده و گاهی آنقدر جراحی کردم که دانشجو متعذر شده و به فکر ترک تحصیل افتاده است ولی باز تشویقشان کرده‌ام که تلاش کنند. دستاورد ویراستاری من، همین دانشجویانی هستند که خود آن‌ها ویراستاران دقیق و سخت‌گیری شده‌اند. ما باید این ظرافت‌‌ها و کارهای ارزشمند افراد در این حوزه را به دیگران بشناسانیم و این اتفاقی است که در کتاب خطه ویراستاران افتاده است. در حوزه چاپ هم باید چنین اقداماتی صورت بپذیرد.
نشستی با حضور جمعی از اساتید و پیشکسوتان زبان و ادبیات فارسی، ویراستاران مشهدی و علاقه‌مندان این حوزه
 
همچنین سیدجواد رسولی، دکتری زبان و ادبیات فارسی و گردآورنده این کتاب اظهار کرد: خوشحالم از اینکه این کتابی که الان در اختیار دوستان قرار دارد در حوزه‌های متنوعی بحث ویرایش را در برگرفته است، یعنی سابقه ویراستاری در مؤسسات دولتی مثل دانشگاه فردوسی و جهاد دانشگاهی را تا قبل از سال ۷۰ بررسی کرده و به این حوزه در آستان قدس رضوی، مطبوعات خراسان، مجله مترجم، ویراستاداران صدا و سیما و همچنین ویراستاران آزادکار پرداخته است، علاوه بر این‌ها با توجه به اینکه مشهد سال‌ها میزبان هم‌زبانان افغانستانی ما بوده در بخشی از کتاب به یکی از این ویراستاران با سابقه در مشهد نیز اشاره داشته‌ام.
 
وی ادامه داد: اینکه چرا مشهد را انتخاب کرده‌ام به علت تفاخر یا تمایز خاصی نبوده، بلکه بیشتر به این دلیل بوده که بخشی از فرهنگ این خطه را مکتوب کنیم و کمک کنیم تا تاریخ شفاهی نشر و ویرایش در شرق کشور با مرکزیت مشهد برجسته شود و در متون بعد از این به رشته تحریر بیاید. بعضی از دوستان هم پیام داده‌اند که چرا نام بعضی از افرادی که ویراستار نیستند در کتاب آمده است، علت آن است که این افراد از ویراستاری و تاریخچه ویراستاران در حوزه ی کاری خود مطلع بوده‌اند و این در مسیر کتاب حائز اهمیت بوده است.
 
رسولی با تأکید بر ضرورت ادامه این نوع پژوهش‌ها، خاطر نشان کرد: تولیداتی از این جنس را می‌توان در حوزه حفظ میراث فرهنگی ناملموس، قلمداد کرد. نه به معنی اینکه من کار بزرگی کرده باشم، بلکه افرادی هستند که بخشی از این میراث فرهنگی را در حافظه دارند و ما باید میدان‌داری کنیم تا این ها جمع آوری شود، به انتشار برسد و در حافظه کتابخانه‌ها و منابع در دسترس، قرار بگیرد. به عبارتی هم گردآوری و پژوهش در این حوزه و هم در معرض آموزش قرار دادن آن، یک ضرورت است. یاد بیت فرخی یزدی می‌افتیم که می‌گوید، در دفتر زمانه فتد نامش از قلم   هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت . مردم این خطه اگر خودشان آنچه را که کرده‌اند مکتوب نکنند احتمال دارد عده دیگری پیدا بشوند و ناآگاهانه حرف هایی بزنند که شاید بعدا قلمداد شود تاریخ را تحریف کرده اند .
 
وی افزود: به نمونه‌ای اشاره می‌کنم که شاید بتوان گفت برای تدوین این کتاب به من انگیزه داد، در کتابی که ابوالفضل طریقه‌دار با عنوان انواع ویرایش نوشته اند و چاپ های متعددی هم از آن به بازار آمده هیچ نام و نشانی از سابقه ویراستاری در شهرهای ایران به غیر از قم و تهران نمی‌بینیم، بخش عمده‌ای از این کوتاهی هم به خود ویراستاران خراسان برمی‌گردد که تاریخ فعالیت خود و همکارانش را گردآوری و منتشر نکرده اند.
 
رسولی ادامه داد: گلی امامی از مترجمان برجسته ایرانی که مدتی از کودکی و نوجوانی خود را نیز در خراسان سپری کرده‌ است، مقدمه‌ای بر این کتاب نوشته‌‌ که در آن اشاره می‌کند به این موضوع که شگفت زده شده‌‌ از اینکه در فضایی غیر از پایتخت، این همه فعالیت فرهنگی صورت گرفته است. پس ما باید خوشحال باشیم که توانسته ایم قسمتی از این سوابق را مکتوب کنیم و در معرض دید دیگران قرار بدهیم و این به همت عزیزانی بوده است که یاری کرده اند و به دعوت من برای گفتگو ها پاسخ مثبت داده اند.
 

ویراستاری در حقیقت یک جراحی علمی است

 
در ادامه این گفت‌وگو، علی خزاعی‌فر، مترجم، نویسنده و دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد به منظور بیان اهمیت کتاب خطه ویراستاران به نکاتی اشاره کرد: در خلق آثار ادبی، هنری و یا در سیاست‌ورزی، شیوه زندگی، دین‌داری و بسیاری از حوزه‌های دیگر، سه دیدگاه کلی وجود دارد؛ دیدگاه جهانی فکر کردن، ملی فکر کردن و محلی فکر کردن. در انجام در هر پروه‌ای مهم است که  دیدگاه ما کدام‌یک از این دیدگاه‌ها باشد و نمی‌شود پاسخ مشخصی خارج از بافت به این سوال داد. هر سه این دیدگاه ها می‌توانند خوب و یا بد باشند که بستگی به شرایط دارد و باید از افراط و تفریط در به کار بستن ان‌ها دوری کرد. به‌جز این سه دیدگاه، دیدگاه چهارمی هم وجود دارد. در فرهنگ جهانی شدن، اصطلاحی به نام گلوکالیزم وجود دارد که ترکیبی از جهانی و محلی شدن است که تلفیقی بین نگاه جهانی و محلی پیشنهاد می‌کند که حاصل این‌ها است. در اصل صحبت از ادغام فرهنگ و از میان بردن مرز فرهنگی بین ملت‌ها است. اما دیدگاهی که من از آن صحبت می‌کنم دقیقا این نیست بلکه بسیار شبیه به این است. اگر بخواهیم این موضوع را در قالب یک جمله شعارگونه بیان کنیم، این طور می‌شود که جهانی فکر کنید و محلی عمل کنید.
 
خزاعی فر ادامه داد: : من فکر می‌کنم مشکلی که در ایران با آن در همه عرصه‌ها مواجه هستیم، فقدان این دیدگاه است، به خصوص در حوزه ادبیات و هنر. بر اساس این دیدگاه ما از روش‌ها و ایده‌های جهانی الهام می‌گیریم، با ملاک و معیارهای جهانی آشنا می‌شویم و با این معیارها و تکنیک‌ها به طرح موضوعات و داستان‌ها و روایت‌های محلی برای مخاطب جهانی و یا حداقل با معیارهای جهانی می‌پردازیم. اگر شما به خراسان یا مشهد طی ۵۰ سال اخیر نگاه کنید، متوجه می‌شوید که فقدان چنین دیدگاهی در اثر غلبه دیدگاه سیاسی چه آسیب‌های فرهنگی یا ادبی به ما وارد کرده است، البته ما در مشهد شاهد نمونه‌های خوبی هستیم مانند رمان کلیدر که به یک داستان محلی می‌پردازد، اما در سطح ملی یا حتی جهانی این رمان می‌تواند انعکاس پیدا کند. خردسرای فردوسی نیز یک حرکتی مشهدی است اما با معیارهای بسیار بالا است.
 
این دانشیار دانشگاه فردوسی با اشاره به اهمیت این دیدگاه، افزود: افرادی که از پایتخت دور و شهرستان‌نشین هستند باید چنین دیدگاهی را برای شناسایی هویت خود به کار گیرند، من هم از همین منظر به این کتاب نگریسته‌ام و مهم‌تر از محتوای کتاب برای من اسامی افرادی است که زیر سقف این کتاب گرد هم آمده است و این باور را برای ما ایجاد می‌کند که ما هستیم.
 
خزاعی فر ادامه داد: در رابطه با لفظ ویرایش بر روی عنوان کتاب آورند باید گفت ممکن است این دیدگاه را به‌وجود آورد که خراسان ویراستارخیز است. البته خراسان خطه ادیبان و هنرمندان و ویراستارن نیز هست. آنچه که ما این روزها بیشتر درباره ویرایش می‌بینیم  این است که آن را یک فن قابل آموزش می‌بینیم، این نگاه ناقص است و مشکل مارا حل نمی‌کند. آن نگاه جامع که مورد نظر من است. نگاه به ویرایش به عنوان جزئی از هنر نویسندگی است، ویرایش هنری و خلاق است که قابل آموزش نیست و از جنس نویسندگی است. به این دلیل بهترین نویسندگان ما ویراستار بودند و بالعکس. صنعتی که این دورا از هم جدا می‌کند، به ویرایش در درازمدت آسیب می‌رساند و اگر قرار است ما ویراستار تربیت کنیم، بهتر است طوری عمل کنیم که نویسنده تربیت شود.
 
در این نشست کتاب «خطه ویراستاران» به همت «چهار سوی مشهد» و با همکاری «مکتب بافت» و جهاد دانشگاهی خراسان رضوی  رونمایی شد.
انتهای پیام
captcha