کد خبر: 4262221
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۳:۰۷
یادداشت

اهداف بعثت پیامبر اکرم(ص) در سوره جمعه

سوره جمعه براساس گروه‏‌بندی سوره‎‌های قرآنی در تعلیم نبی اکرم(ص)، یکی از اعضای هفت‏‌گانه سامانه «مُسبِّحات» است که سوره‏‌های ۱۷، ۵۷، ۵۹، ۶۱، ۶۲، ۶۴ و ۸۷ را دربر می‌‏گیرد، محور موضوعی مشترک در همه سوره‌‏های این مجموعه، مقامات پیامبر اکرم(ص) به‌عنوان خاتم‌الانبیا و امتیازات قرآن کریم به مثابه خاتم‌الکتب است.

محمد رسول الله«جمعه»، نام شصت‏‌ودومین سوره قرآن کریم در ترتیب جاودانه مصحف شریف است، این سوره با 11 آیه مشتمل بر دو واحد موضوعی (رکوع) است: 1 تا 8 واحد اول، و 9 تا 11 واحد دوم.
 
سوره جمعه براساس گروه‏‌بندی سوره‎‌های قرآنی در تعلیم پیامبر(ص)، یکی از اعضای هفت‏‌گانه سامانه «مُسبِّحات» است که سوره‏‌های ۱۷، ۵۷، ۵۹، ۶۱، ۶۲، ۶۴ و ۸۷ را دربر می‌‏گیرد، محور موضوعی مشترک در همه سوره‌‏های این مجموعه، مقامات پیامبر اکرم(ص) به‌عنوان خاتم‌الانبیا و امتیازات قرآن کریم به‌مثابه خاتم‌الکتب است که در هریک از این هفت سوره جنبه‌ه‏ای خاص از آن به تفصيل طرح و شرح می‏‌شود.
 
سوره صف، زوج سوره جمعه و هم‌گروه با آن است، این دو سوره در متن مکتوب و جاویدان قرآن کریم با تعلیم خدا حکیمانه پشت سرهم قرار گرفته‌‏اند، از این رو پیوندهای معنایی فراوانی با هم دارند، از جمله پس از اینکه در آیه ششم سوره صف مژده حضرت عیسی بن مریم به بنی‌‏اسرائیل که پیامبر بعدی احمد خواهد بود بیان می‌‏شود: «وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ»، بی‌‏درنگ در آیات آغازین سوره جمعه، بعثت خاتم پیامبران محمد مصطفی بیان می‌‏گردد و خاطر نشان می‏‌شود که مهم‏ترین هدف بعثت و رسالت خاتم پیامبران این است که مردم قبل از اینکه بخواهند از طریق متن مکتوب با آخرین کتاب خدا آشنا شوند، بایسته است قرآن و کلام الله را با حالت فرقان‏‌شده‌‏اش (آیه به آیه و سوره به سوره) در قالب‏‌های موضوعی که ترکیبی حکیمانه از چند آیه (یک رکوع) است استماع کنند و پس از چندبار تکرار آن را در قلب خویش تثبیت نمایند (یتلوا علیهم) تا بتدریج بستر فراگیری حکمت‏‌های کتاب مبین برایشان فراهم آید و همه بتوانند در مسیر تزکیه و رشد و سعادت قرار بگیرند: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ» (جمعه، 2) و به این ترتیب، هر انسانی هماهنگ با همه مخلوقات خدا، مُسَبِّح و ذاکر خداوند بزرگ و بنده شایسته او شوند و از عزت و حکمت و فضل و مغفرت الهی برخوردار و سرشار باشند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ... و اذکروا الله کثیراً لعلّکم تفلحون» (جمعه، 1 و 10). 
 
پس از بیان این هدف مهم از رسالت پیامبر اکرم(ص)، همانند دیگر سوره‏‌های مسبِّحات پای مقایسه رسالت اسوه حسنه خاتم پیامبران با دیگر پیامبران الهی به‌ویژه رسالت حضرت موسی(ع) و سرگذشت عبرت‌‏آموز قوم یهود و بنی‏‌اسرائیل به میان می‌‏آید تا هم مسلمانان درس‌‏های لازم را از سرنوشت قوم یهود دریافت کنند، هم مثل آنان رفتار نکنند و هم از عقاید و باورهای نادرست آنها دوری و تبرّی بجویند و بدانند بیشترین تهدیدی که برای مسلمانان و جامعه بشری وجود دارد از ناحیه یهودیان خداستیز و انسان‏ستیز است. چند نکته برای تبیین بیشتر:
 
1. برای ترویج اسلام و تثبیت مسلمان‌‏زیستن، بایسته است قرآن را مطابق هویت و ماهیت آن و بر پایه روش پیامبر، شفاهی تعلیم دهیم، تعبیر قرآن در سوره اعلی، یکی دیگر از سُوَر مسبّحات، آن است که قرآن باید بر مردم «اِقراء» شود تا هیچگاه از ذهن و قلب و زبان آنها پاک نشود و آموزه‏‌های آن در زندگی فراموش نگردد: «سَنُقرِئُكَ فلاتَنسیٰ»(اعلی، 6)؛ در تبیین معنای اِقراء و بیان شیوه آن، در آیه هجدهم سوره قیامت می‌خوانیم: «فَاِذا قَرَأناهُ فَاتَّبِع قُرآنَه؛ هر گاه ما آیات قرآن را خواندیم، تو نیز  همان را بخوان». پس اِقراء یعنی، معلم هر آیه‌ای را که می‌خواهد آموزش دهد، آن را روشن و واضح و با صدایی رَسا و گویا می‌خواند و متعلم (قرآن‌آموز) پس از اِنصات (سکوت همراه توجه) و «اِستماع» (گوش فرادادن)، آن را تكرار می‏‌كند تا آیه مورد نظر از قلب و زبان معلم به قلب و زبان متعلم منتقل و متعلم نیز مانند معلم، حامل و معلم همان آیه شود. به این انتقال، «آموزش قرآن» گفته می‌شود.
 
اگر بر خلاف این روش عمل کنیم به همان نسبت از اهداف رسالت پیامبر(ص) دور شده‏‌ایم و چه بسا همانند یهودیان بهره ما مسلمانان از قرآن، در حد درازگوشی باشد که فقط بار سنگینی از کتاب را جابه‌جا می‏‌کند بدون آنکه از محتوای آن باخبر باشد یا بتواند از مضامین آن استفاده لازم را ببرد: «مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ» (جمعه، 5).
 
2. تحمیل یادگیری قرآن بر مردم چه به صورت شفاهی باشد و چه به‌صورت مکتوب، آسیب‏‌های جدی به شناخت مردم از قرآن وارد خواهد کرد و نه تنها زمینه استماع و تلاوت و انس و حمل قرآن در قلب و عمل به تعالیم قرآن را فراهم نمی‌‏آورد، بلکه به عکس موجب تکذیب عملی قرآن خواهد شد: «بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (جمعه، 5). این افراد به سبب سخن‏ گفتن بدون عمل، نزد خداوند بسیار منفورند: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ. کبر مقتاً عند الله ان تقولوا ما لا تفعلون» (صف، 2و3). و بنابر آیه نخست سوره منافقون که مجاور سوره جمعه است، این دسته از مسلمانان به سبب عُجب و خودبرتربینی منافق شده و در رسته کاذبان و دروغ‏گویان خواهند بود: « إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ» (منافقون، 1) و درست‌‏ترین سخن آن‌ها (شهادت به رسالت رسول خدا) مساوی با دروغ ارزشیابی می‏‌شود.
 
3. رسول خدا(ص) براساس اصولی همچون: «لَستَ عَلیهِم بِمُصَیطِر»، «وما اَنتَ علیهم بِجَبّار» و «وما اَناَ مِنَ المُتکلّفین» همواره با ابلاغ مبینِ قرآن که «بلاغٌ لِلناس» است، زمینه معارفه و آشنایی مردم را با قرآن فراهم می‏‌ساخت تا کسانی که خواهان استماع و فراگیری‌‏اند، به آسانی بتوانند آن را بیاموزند. آن‏ حضرت می‏‌فرمود: «لا اُکرِهُ أَحَداً مِنکم عَلى شَیءٍ، مَن رَضِی مِنکم بِالَّذِی أَدعوهُ إِلَیهِ فَذلِک، وَمَن کرِهَ لَم اُکرِههُ،... ؛ من کسی را وادار به کاری نمی‏‌کنم، بلکه دعوت من براساس رضایت و علاقه‌مندی اشخاص است، پس اگر کسی اکراه داشت، او را مجبور نخواهم کرد.»
 
4. «الذین هادوها» و بنی‌‏اسرائیل از اینکه سال‌ها خدا پیامبران را به سوی آن‌ها گسیل داشته بود (حضرت موسی، هارون، داود، سلیمان، زکرّیا، یحیی، عیسی) و صاحب کتاب تورات شده بودند خود را قوم برگزیده خدا و «ابناء الله» (فرزندان خدا) و «احبّاؤه» (محبوبان خدا) در روی زمین می‌‏پنداشتند و با استکبار و خودبزرگ بینی و غرور و نخوت خود را برتر از همه انسان‏‌ها و سرور آنها می‏‌دانستند و با این روحیه زشت انواع ظلم‌‏ها و ستم‌‏ها را درباره دیگر مردمان دنیا روا و جایز می‌‏دیدند و می‌‏بی‌نند: «قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ» (جمعه، 6). بنابراین، اگر مسلمانان هم بخواهند با همین روحیه، استکبار  بورزند و با دیگر مردمان دنیا برای حل مشکلات آن‌ها مشارکت نکنند و به یاری خدا و دین خدا به پا نخیزند، از فلاح و فوز عظیم خدا بی‏‌نصیب خواهند ماند و توان و توفیق غلبه بر دشمنان را نخواهند یافت: «یریدون لیطفؤا نور الله بافواههم ... یا ایها الّذین آمنوا کونوا انصار الله ... تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ... ذلک الفوز العظیم» ﴿صفّ،۱4-8﴾. و با فرارسیدن اجل، زمانی برای جبران کارهای انجام ‏نشده نخواهد بود و پشیمانی دیگر سودی نخواهد داشت: «یا ایها الّذین آمنوا ... وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ. و لن یؤخّر الله نفساً اذا جاء اجلها» (منافقون، 9-11).
 
5. بر خلاف شهرت موجود که برگرفته از عقاید نادرست یهود است، در اسلام روز جمعه و نه هیچ روز دیگری، روز تعطیلی نیست. در روز جمعه کسب و کار فقط به اندازه زمان برگزاری نماز جمعه تعطیل است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ.. فاذا قضیت الصلاة فانتشروا فی الارض و ابتغوا من فضل الله» (جمعه، 9-10).
 
6. مهم‏ترین برگ برنده مسلمانان برای تحقق اهداف رسالت خاتم پیامبران، اجتماع آنان در قالب نماز جمعه و همدلی و همکاری آنان برای رفع مشکلات بر اساس آموزه‌‏های قرآن و سنت نبی مکرم است. از این رو، نمازهای جمعه و جماعت که تمرین بندگی خدا و آمادگی برای مقاتله با دشمنان دین خداست، باید در صفی منظم و پولادین اقامه شود و فقط با پرشدن صف اول، صف دوم باید شکل بگیرد: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ» (صف، 4). و هیچ چیزی نباید موجب گسستگی و بی‏‌نظمی در صف نماز و وحدت مسلمانان اعم از شیعی و سنی در همه عرصه‏‌های زندگی اجتماعی شود و همان‏‌طور که در احادیث نبوی تأکید شده است که اگر میان مسلمانان در صف نماز که دوشادوش یکدیگر باید قرار بگیرند فاصله بیفتد جای آن را شیطان پر می‏‌کند.
 
7. منافقان به پیروی از یهودیان خداستیز به دنبال فتنه‌‏انگیزی در جامعه اسلامی و افتراق و عداوت و دشمنی هستند: «يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ» (منافقون، 8). از این رو، نمازهای جمعه و جماعت باشکوه مسلمانان با حضور همه مذاهب اسلامی و همراهی با مؤمنان به دیگر پیامبران و منذران به‌ویژه ایمان‌‏آورندگان به مسیح و مریم مقدس می‌‏تواند توطئه‏‌های جبهه شرک و نفاق را که سردمدار آن صهیونیسم انسان‏‌ستیز است را خنثی کند. 
 
محسن رجبی قدسی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
انتهای پیام
captcha