سوره انسان هفتادوششمین سوره قرآن در ترتیب جاودانه مصحف شریف است. این سوره با 31 آیه به دو واحد موضوعی تقسیم میشود: آیات 1 تا 22 واحد اول و آیات 23 تا 31 واحد دوم. «هَل اَتیٰ»، «دَهر» و «اَبرار» از دیگر نامهای مشهور سوره در میان مسلمانان است. آیات 5 تا 22 سوره انسان «إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا ... إِنَّ هَٰذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاءً وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا» را به قول بزرگ معلم قرآن عصر حاضر، زندهیاد دکتر محمدعلی لسانی فشارکی میتوان سوره ابرار نامید که در دل سوره انسان از سوی متکلم عزوجل خداوند حکیم جایگزاری شده است. در این زیرسوره یا سورهواره، خداوند رحمان، ابرار و عبادالله را که در زمان نزول سوره انسان، مصادیق اتم و کامل آن، رسول خدا(ص)، ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری(س)، مولاعلی(ع) و حضرت زهرا(س) هستند را به سبب آنکه که نسبت به مشکلات و مسائل اطراف خود بیتفاوت نیستند و برای رفع آنها بدون هیچگونه چشمداشتی و فقط برای رضای خدا داوطلبانه اقدام میکنند (یوفون بالنذر) میستاید و شکرگزاری بینظیر و کامل خود را از آنان و ابراری که همانند آنان عمل میکردند و در آینده عمل خواهند کرد را به تصویر میکشد «وَجَزاهُم بِمَا صَبَروا جَنَّةً وَحَريرا...» تا با حقیقت و ماهیت واقعی شکر آشنا شویم و بدانیم خداوند که از ما شکر میخواهد (آیه 3)، خود بهترین شاکران است (وکان سعیکم مشکوراً). در همین خصوص محسن رجبی قدسی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم مشهد یادداشتی در اختیار ایکنای خراسانرضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم؛
در سبب نزول آیات «يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا ﴿٧﴾ وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا ﴿٨﴾ إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا» ﴿٩﴾ دست کم دو روایت نقل شده است.
1) در روایت مشهور ولی نادرست که از طریق شعیب بن واقد از ابن عباس و نیز از طریق حسن بن مهران از امام صادق ـ علیه السلام - با سلسله رجالی که همگی مجهول و ناشناختهاند، آمده است: حسن و حسين - عليهما السلام - در کودکی مریض شدند. پیامبر اکرم(ص) به همراه صحابه و ابوبکر و عمر به عیادت آمدند. آن دو به مولا علی - علیه السلام - پیشنهاد کردند تا برای بهبود فرزندان خود نذری کند. علی ـ علیه السلام - سه روز روزه نذر کرد، فاطمه - عليها السلام - نیز نذر نمود، حسن و حسین و به دنبال آنان فضه هم چنین نذر کردند، پس از شفا یافتن به نذر خود وفا نموده روزه را آغاز کردند. روز اول برای افطار چون چیزی در بساط نداشتند علی ـ علیه السلام - نزد همسایه خود، «شمعون» یهودی آمد که در کار پشم بود و از وی مقداری پشم خواست تا فاطمه ـ سلام الله علیها ـ آن را بریسد و از مزد آن طعامی فراهم کنند.
علی(ع) در برابر تعهد به ریسندگی پشمها، سه صاع جو از او گرفت و به خانه آورد و حضرت فاطمه - عليها السلام - پذیرفت و برای همان روز یک صاع (سه کیلو) را آرد و سپس پنج قرص نان تهیه نمود. على - عليه السلام - پس از نماز مغرب که در مسجد گذراند به خانه آمد و همگی بر سر سفره نشستند، در آن هنگام مسکینی (بینوایی) آمد و درخواست طعام کرد. آنان هر آنچه در سفره بود یکجا به فقیر دادند و آن شب را همگی (پنج نفر) گرسنه خوابیدند و جز آب چیز دیگری نخوردند. 
در روز دوم نیز پنج قرص نان بر سر سفره برای افطار نهاده شد و علی ـ علیه السلام - اولین لقمه را برداشت، یتیمی به پشت در آمد و تقاضای طعام نمود. اینان آنچه در سفره بود همگی را به یتیم دادند و آن شب را همگی گرسنه خوابیدند و جز آب به چیز دیگری افطار نکردند.
در روز سوم نیز به همین گونه یک سوم پشم باقی مانده را حضرت زهرا رِشت و بقیه جو را آرد کرد و پنج قرص نان تهیه نمود و برای افطار سر سفره آورد که در این هنگام اسیری به در خانه آمد و تقاضای طعام نمود. ایشان هر آنچه در سفره بود به اسیر دادند و همگی با آب افطار کرده، شب را گرسنه خوابیدند (أمالی صدوق، ص۲۲۷ – ۲۳۱).
صبح هنگام که مولا علی(ع) با دو فرزند خود حسن و حسین خدمت حضرت رسول اکرم(ص) رسیدند، حضرت آن دو کودک خردسال را در حالی دید که از شدت گرسنگی همچون جوجه میلرزیدند و رمق در تن نداشتند! پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: يا أبا الحسن کاملاً ناراحت شدم! شما را چه میشود؟ آنگاه پیامبر(ص) رو به خانه فاطمه آمد تا از ماجرا آگاه شود. همینکه وارد خانه شد زهرا سلام الله علیها را در حالی دید که چشمها گود افتاده، پهلوها تهی گشته، شکم به کمر چسبیده، نه به چشم سوئی و نه به تن رمقی دارد. حضرت به دخترش فاطمه(ص) گفت دخترم این دو کودک گرسنهاند، برای آنان طعامی فراهم کن! حضرت زهرا - سلام الله عليها - شرح ماجرا را گفت و عرض کرد: پدر، در خانه چیزی نداریم؟!( بحار الانوار، ۳۵/ ۲۵۲)
هنگامیکه پیامبر وضع را چنین دید، دست به دعا برداشت و از درگاه خداوندی درخواست «نزول مائده» نمود. دعا به اجابت رسید و جبرئیل با قدحی پُر از گوشت و نان ترید نازل گشت. همگی خوردند و سیر شدند و از مقدار طعام چیزی کم نشد. در این موقع که حسین ـ علیه السلام - کودک خردسالی بود تکه استخوانی که بر سر آن گوشتی بود به دست گرفته میخورد و از خانه بیرون رفت. در این هنگام دخترکی یهودی حسین را با استخوان و گوشت دید و گفت: «يا أَهْلَ بَيْتِ الجُوْع !! مِنْ أَيْنَ لَكُمْ هذا ؟؟ أطعمنيها....؟»؛ ای خانواده گرسنه!! این را از کجا آوردهاید؟؟ قدری به من بدهید؟! امام حسین - عليه السلام - دست خود را دراز کرد تا به او بدهد که در این هنگام جبرئیل نازل گشت و استخوان را از دست حسین گرفت و آن قدح طعام بهشتی - بهطور کل - برگرفته شد و به آسمان بازگشت. پیامبر اکرم(ص) فرمود: چنانچه حسین(ع) آن استخوان را به دخترک یهودی عرضه نکرده بود، آن قدح طعام همچنان بدون کاستی تا قیامت باقی میماند و اهل بیت(ع) از آن بهره میگرفتند (مناقب ابن شهر آشوب، ۲/۱۲۴).
2) در حدیث صحیح به نقل از امام صادق(ع) آمده است که حضرت زهرا(س) با آرد کردن جو، حلوایی خوشبو و لذیذ به نام «عصیده» درست کردند و هنگامی که بر سر سفره نهادند، بینوایی آمد و درخواست طعام کرد، مولا امیرمؤمنان(ع) یک سوم آن را به وی داد، سپس یتیمی آمد و یک سوم دیگر را به او عطا کرد و یک سوم پایانی را به اسیر بخشید. با این ایثار و گذشت، خود از چشیدن و خوردن آن چشم پوشیدند. در ادامه حدیث که علی بن ابراهیم قمی آن را در تفسیرش آورده، آمده است که 18 آیهای که در سوره انسان در وصف ابرار آمده است، برای هر مؤمنی که مانند مولا علی(ع) برای خدا عمل کند، صادق و جاری است: «وَ هِیَ جاریةٌ فی کلِّ مُؤْمِنٍ فَعَلَ مِثْلَ ذلِک لِلّهِ عَزَّ وَ جَل» (تفسیر قمی، 2/398).
آیتاللّه معرفت مفسر و قرآنپژوه معاصر با بررسی سند و محتوای اخبار موجود، فقط روایت علی بن ابراهیم قمی به نقل از امام صادق(ع) در تفسیر قمی را صحیح میداند («حدیث ایثار»، درج شده در کتاب شاخههای شوق، ج1، ص573-580، تهران: نشر قطره، 1386).
دقت شود که در حدیث دوم که تنها همین حدیث درست است سخنی از بیماری حسنین(ع) و نذر مولاعلی(ع) و حضرت زهرا(س) به سفارش عمر بن خطّاب، و ناداری مولاعلی(ع) و قرض از شمعون یهودی و بخشش همۀ آنچه در سفره است وجود ندارد و این حادثه در یک روز اتفاق افتاده است.
محمّد بن ادریس شافعی (د204ق)، امام و پیشوای فقهی شافعیان در دو بیت شعر به زیبایی جایگاه اهل بیت(ع) در این سوره را مطرح کرده است: 
اِلامَ اُلامُ و حتّی متی                                                اُعاتِبُ في حبِّ هذا الفَتیٰ
فهل زوّجت فاطمةُ غيره                                          و فی غيره هل اَتیٰ، «هل اتیٰ»
 «اِلامَ = الی ما: تا چه زمانی»؛ «لا فتی الّا علیٌّ»