احسان به والدین از دستورهای مورد تأکید قرآن است و در آیات الهی، همردیف فرمان پرستش خدا قرار گرفته است. مفسران قرآن این موضوع را نشانه اهمیت نیکی به پدر و مادر و جایگاه رفیع این دستور نزد خداوند میدانند. فقیهان نیز احسان به والدین را بر فرزندان واجب شمردهاند. در برخی منابع اخلاقی نیز از آن بهعنوان برترین عامل سعادت و نزدیکی به خدا یاد شده است.
در تفسیر نمونه ذیل آیه ۲۳ سوره اسراء آمده است که قرار گرفتن توحید در کنار احسان به پدر و مادر، بیانگر تأکید ویژه قرآن بر خوشرفتاری با آنان است. احسان به والدین بهمعنای نهایت تعظیم و احترام نسبت به پدر و مادر تلقی میشود و هرگونه نیکی درخور شأن آن دو را دربر میگیرد. همچنین مطلق بودن تعبیر «والدین» به معنای شمول آن بر هر پدر و مادری است؛ چه نیکوکار باشند و چه بدکردار، چه کافر و چه مسلمان.
خبرنگار ایکنای خراسانرضوی در همین زمینه گفتوگویی با حجتالاسلام سیدرضا عمادی، پژوهشگر دینی انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
مسئله احسان، فراتر از یک نیکی ساده است. در تعریف بنیادین، احسان یعنی نیکوکاری بدون هیچگونه انتظار در مقابل. متأسفانه گاهی کار نیک انجام میدهیم با این امید که در آینده سودی نصیبمان شود یا لطفی به ما بازگردد. این رفتار با مفهوم احسان فاصله دارد.
نکته مهم این است که نیکی به والدین گاهی به شکل یک بدهی دیده میشود؛ انگار در حال بازپرداخت زحمات آنان هستیم. آیات و روایاتی داریم که تأکید میکنند این رفتار در حکم ادای دین است. اما باید توجه داشت که احسان، مفهومی بالاتر از ادای دین دارد.
احسان واقعی فراتر از بدهی و قرض است. همانگونه که شاعر میگوید: «تو نیکی میکن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز.» احسان یعنی حتی انتظار جبران را هم نداشته باشید. ما نسبت به زحمات والدین بدهکاریم، اما نیکی خالص آن است که از سطح ادای دین فراتر برویم و هیچ چشمداشتی نداشته باشیم.
بله، روایت بسیار شنیدنیای از امام صادق(ع) نقل شده است. جوانی نزد پیامبر اکرم(ص) آمد که نذری غیرممکن کرده بود؛ گفته بود اگر حاجتش روا شود، دو کار محال انجام دهد: بوسیدن پیشانی عرش الهی و بوسیدن روی حوریان بهشتی. پیامبر(ص) لبخند زدند و راهحل نشانش دادند و فرمودند: «پیشانی پدرت را ببوس که معادل بوسیدن عرش الهی است و کف پای مادرت را ببوس که در حکم بوسیدن روی حوریان بهشتی است.» این یک جایگزینی روحانی برای نذری محال بود.
جوان گریه کرد و گفت پدر و مادرش از دنیا رفتهاند. حضرت(ص) فرمودند: «سرِ قبر پدرت بوسه بر خاک بزن که نذرت ادا میشود و خاک قبر مادرت را ببوس که معادل بوسیدن حوریان بهشت است.» اما جوان باز گریست؛ چراکه نشانی از قبور والدینش نداشت. پیامبر(ص) با چوبدستی خود دو نشانه بر خاک ایجاد کردند و فرمودند: «همین دو نشانه را ببوس که نذرت ادا خواهد شد.» این روایت نشان میدهد که احترام و نیکی به والدین تا چه حد والاتر و حتی جایگزین عملی امور غیرممکن قرار میگیرد.
روزی پیامبر(ص) با اصحاب از کنار قبرستان کفار عبور میکردند. یکی از اصحاب سخن ناروا درباره آن قبرها گفت. پیامبر(ص) بهشدت ناراحت شدند و فرمودند: «مگر نمیدانید پدران شما در اینجا دفن هستند؟» سپس دستور دادند از آن قبور عذرخواهی شود، با اینکه صاحبان آن قبرها کافر بودند. این نکته بسیار تأملبرانگیز است.
نمونه دیگر مربوط به عبدالله بن أُبی، سرکرده منافقین مدینه است. روزی در مسیر مدینه بر سر استفاده از چاه آب، درگیری کوچکی میان یک مهاجر و یک انصاری ایجاد شد و عبدالله با شیطنت، بذر اختلاف میان مهاجران و انصار را پاشید.
سوره منافقون نیز در همین رابطه نازل شد. پسر عبدالله بن أُبی که اسلام آورده بود، نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: «اجازه دهید پیش از رسیدن پدرم به مدینه، شمشیر بکشم و او را از ادامه تفرقهافکنی بازدارم.» نکته شگفتانگیز این است که پیامبر(ص) قاطعانه فرمودند: «اصلاً این کار را نکن» و حتی سفارش کردند که باید به پدرش احترام بگذارد.
حتی در مورد دیگری که پدری محکوم به اعدام یا قصاص بود و پسرش درخواست اجرای حکم داشت، پیامبر(ص) اجازه ندادند و فرمودند: «نه، تو این کار را نکن؛ تو باید حرمت پدر و مادرت را نگه داری.» این نشان میدهد سفارشهای دینی درباره حفظ حرمت والدین، حتی با وجود خطاهای بزرگ آنها، چقدر ریشهدار است.
امام صادق(ع) چهل خدمت را برای زمان حیات و چهل خدمت دیگر را برای پس از وفات والدین برمیشمارند. خدمات بعد از وفات شامل نماز خواندن، خیرات و… است؛ اموری که نشان میدهد رابطه و تعهد ما نسبت به والدین پس از مرگ آنان نیز ادامه دارد.
قرآن کریم صراحتاً بر حفظ حرمت والدین تأکید دارد، حتی اگر میان فرزند و والدین اختلاف نظری وجود داشته باشد یا والدین فرمان به معصیت دهند که اطاعت نمیشود. نقطه اصلی در آیات، حفظ حرمت است.
اما درباره نیت، این جمله معروف صدق میکند که: «از کوزه برون همان تراود که در اوست.» اگر محبت قلبی وجود داشته باشد، حتماً در رفتار بیرونی نیز اثر میگذارد. فرزندی که قلباً محبت دارد، در دوران پیری و ناتوانی والدین پای کار میایستد و از آنان مراقبت میکند. اما اگر احترام، صرفاً ظاهری و ناشی از ترس باشد، در مواقع سخت دوام ندارد. احترام قلبی، بیپایان است.
امام صادق(ع) توصیهای بسیار عمیق دارند: پس از وفات پدر و مادر، به سراغ دوستان و رفقای آنان بروید و به آنها خدمت کنید. ایشان میفرمایند: «اگر به دوستان والدینتان خدمت کنید، والدین از دنیا رفته شاد خواهند شد.» این روایت نشان میدهد که اهمیت نیکی به والدین تا جایی است که اطرافیان آنان را نیز شامل میشود.
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «اگر میخواهید کسی را به کاری نیک دعوت کنید، نخست با عمل خود آن را انجام دهید.» اگر ما به فرزندانمان احترام بگذاریم، آنها نیز به ما احترام خواهند گذاشت. انتقال این ارزش باید عملی باشد؛ نه صرفاً کلامی.
یکی از مهمترین جلوههای این عمل، «گوش دادن فعال» است. پیامبر(ص) الگوی سکوتهای طولانی و شنیدن دقیق بودند. ما نیز باید به سخنان فرزندانمان گوش دهیم، درخواستهایشان را تحمل کنیم و با احترام با آنان رفتار کنیم. این احترام متقابل، ارزش تکریم والدین را درونی و نهادینه میکند.
امام رضا(ع) در روایاتی بر حقوق متقابل تأکید میکنند. ایشان میفرمایند: «بر تو باد فرمانبرداری از پدر، مهربانی به او و پایین آوردن صدایت در برابر او.» بلافاصله نیز یادآوری میکنند که حقوق فرزندان هم باید رعایت شود. همانطور که در «رساله حقوق» امام سجاد(ع) آمده است، حقوق والدین even اگر سالخورده یا تندخو باشند و حقوق فرزندان هر دو معتبرند، اگرچه در حوزه عاطفی و نیاز به حمایت، مادر جایگاه ویژهتری دارد.
انتهای پیام