به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، يكی از مهمترين و جالبترين موضعگيریهای امام(ره) در جريان انقلاب اسلامی، در مقابل سخنان كارتر بود، رئيس جمهور آمريكا در يكی از سخنرانیهای خود ضمن محكوم كردن اغتشاشات در ايران آن را دلیل دموكراسی بخشی شاه قلمداد كرده بود و به قول حضرت امام(ره) گفته بود كه شاه دموكراسی تند به كشورش داده كه اسباب شورشهايی شده است.
حضرت امام(ره) در برابر اين گفته چند سخنرانی طوفانی كه حاوی طنزی متين و كوبنده بود، ايراد كرد كه برای هميشه قابل تأمل و درسآموزی است، از جمله ایشان در يکی از سخنرانیهای خود در نوفل لوشاتو گفتند: «آقاى كارتر، ديروز در روزنامه من خواندم، پيشتر هم بود اين؛ آقاى كارتر میگويند كه يک «دموكراسى تند» شاه به مردم داده است که مردم اينقدر داد میزنند؛ يعنى يک آزادى تندى داده كه مردم نمىتوانند تحمل اين آزادى را بكنند! اينكه میگويد... در روزنامه ديروز، يا اطلاعات، يا كيهان بود همين منشأ است از براى اينكه مردم دارند با او مخالفت میكنند. مخالفت چپ و راست با او براى همین معناست كه او يک آزادى تندى به مردم داده، اين همه مردم میگويند: آزادى به ما بده؛ منطقشان اين است كه بابا آزادى به ما نده، اينقدر آزادی كه بده! اين آزادى كه آقا داده ما همه میگوييم كه نده».
اين موضعگيری امام، با توجه به سابقه سخنان ايشان مبتنی بر قاعده الزام (اَلْزِموهُمْ بِما اَلْزَموا بِهِ أنْفُسَهُم) است، يعنی چون دشمنان انقلاب مدعی دموكراسی بودند، حضرت امام(ره) میخواست با طرح عملكردهای آنان چنين ادعايی را مردود اعلام كند و گرنه چنين موضعگيریهايی دليل پذيرش دموكراسی، يا لااقل همه موازين دموكراسی غربی نيست، در واقع اين موضعگيری حضرت امام(ره) مانند استناد ايشان به قانون اساسی زمان شاه در اوايل دوران انقلاب اسلامی است، نه اينكه قانون اساسى در نظر ما تمام باشد، بلكه اگر علما از طريق قانون صحبت كنند، براى اين است كه اصل دوم متمم قانون اساسى، قانون خلاف قرآن را از قانونيت انداخته است.
«و ّالا ما لَناوالْقانونَ» ماييم و قانون اسلام، علماى اسلامند و قرآن كريم، علماى اسلامند و احادیث نبوى، علماى اسلامند و احاديث ائمه اسلام، هر چه موافق دين و قوانين اسلام باشد، ما با كمال تواضع گردن مینهيم و هرچه مخالف دين و قرآن باشد، ولو قانون اساسى باشد، ولو الزامات بينالمللى باشد، ما با آن مخالفيم.
در عين حال میتوان سخنان امام(ره) درباره مقايسه دموكراسی و عملكردهای شاه و حاميانش را با عنايت به اينكه موضوع عمدتاً در فضای عمومی خارج از كشور مطرح شده است، نوعی بازتعريف دموكراسی نيز دانست كه با ذهنيت مخاطبان آن دوران مطابقت داشته است، زيرا امام(ره) با مخاطبان داخلی و مسلمان تنها سه بار از چنين مقايسهای استفاده كردهاند، همچنين با دقت در متن سخنان امام(ره) ممكن است اين معنی به نظر برسد كه ايشان، صرفنظر از عملكردها، مفهوم دموكراسی غربی را دارای معايب و خلل متعدد میدانستند و ساير جملات امام(ره) نيز چنين استنتاجی را تأييد میكند.
مقايسه دموكراسی در اسلام با دموكراسی غرب
در چنين موضعی امامخمينی(ره) در سخنرانیها و به ویژه در مصاحبههای خود در برابر پرسشهایی راجع به نظام جایگزين نظام شاهنشاهی يا درباره نظام جمهوری اسلامی بيشتر از اصطلاح «دموكراسی واقعی» يا «دموكراسی اسلام» سخن گفتهاند و همواره دموكراسی اسلام را بالاتر از دموكراسیهای غربی اعلام كردهاند.
برای نمونه ايشان در سخنرانی برای جوانان فرانسوی میفرمايد: «ما میخواهيم اسلام را، لااقل حكومتش را، به يک نحوی كه شباهت داشته باشد به اسلام اجرا كنيم، تا شما معنی دموكراسی را آنطوری كه هست، بفهميد و بشر بداند دموكراسی كه در اسلام هست، با اين دموكراسی معروف، اصطلاحی كه دولتها و رؤسای جمهوری و سلاطين ادعا میكنند، بسيار فرق دارد.
حضرت امام(ره) در مصاحبه با خبرنگاران خارجی در فرانسه درباره آينده انقلاب اسلامی میگويند: «برنامه سياسی ما، ابتدا، دموكراسی حقيقی و استقلال به تمام معنا و قطع ايادی دولتهايی كه تصرفاتی در داخل مملكت كردهاند».
امام(ره) درباره قوانين اسلام و نسبت آن با دموكراسی در مصاحبه با كانال يک تلويزیون فرانسه میگويد: «اسلام قوانين اساسیاش انعطاف ندارد و بسياری از قوانين آن با نظرهای خاصی انعطاف دارد و میتواند همه انحای دموكراسی را تضمين كند».
در اين موضعگيریها، حضرت امام(ره) صراحتاً اعلام كردهاند كه دموكراسی نه تنها در اسلام و مورد پذيرش و تضمين است، بلكه دموكراسی واقعی در اسلام است كه بالاتر از دموكراسیهای غربی است، كاربرد واژه دموكراسی با اين مفاهيم حداقل 26 بار در كلام امام آمده است كه اكثر موارد آن نيز در فرانسه بوده است، يعنی بيش از 30 درصد تكرار واژه دموکراسی به اعلام برتری دموكراسی اسلام نسبت به دموكراسیهای موجود تخصيص يافته است، امام حتی دموكراسیهای غربی را نوعی حكومت استبدادی میداند كه از محتوای دموكراسی خالی است.
ايشان طی یکی از سخنرانیهای خود در فرانسه میفرمايد: «ما میگوييم كه دموكراسی نيست ممالک شما، استبداد با صورتهای مختلف، رئيس جمهوریهايتان هم مستبدند به صورتهای مختلف، منتها اسمها و الفاظ خيلی زياد است و محتوا ندارد».
در واقع، امام(ره) هم عملكردهای مدعيان دموكراسی را مورد انتقاد قرار دادهاند و هم مفهوم آن را نارسا میدانند، ايشان از طرفی معنا و مفهوم دموكراسی را روشن نمیدانند و از سوی دیگر میفرمايند دموكراسی واقعی در دنيا وجود ندارد و تنها میتوان آن را در اسلام به دست آورد، بنا
بر اين، ايشان مفاهيم اساسی دموكراسی را كه در عالم نظر مورد قبول همگان است، به عنوان يک ارزش پذيرفتهاند و اين ارزش در سخنان ايشان تعريف شده است كه به آن اشاره خواهيم كرد.
اساساً در ذهنيت امام خمينی(ره) بدون اعتقاد به قادر متعال و روز جزا هيچ عمل فردی و جمعی به خير و صلاح نمیانجامد، ايشان در انتقاد به ادعای بشردوستی و حمايت از حقوق بشر، قدرتها، خصوصاً رئيس جمهور آمريكا و كاخ سفيد، میفرمايند: «اينها هرچه ادعا كنند كه ما بشردوست هستيم و ما میخواهيم حقوق بشر حفظ شود، ادعاست و هيچ واقعيت ندارد، تا آن نقطه اصلى كه نقطه اتكاست، خدا نباشد و خوف از او نباشد و خوف از مسئوليت روز جزا نباشد، اين بشر هرج ومرج میكند و به تباهى میكشد.
منابع:
ensani.ir
www.jamaran.news/Section-news-2/1475277-reasons-behind-imam-khomeini-migration-to-paris/www.reuters.com/article/us-iran-revolution-anniversary-france-idUSKCN1PP2OI
en.wikipedia.org/wiki/Ruhollah_Khomeini