انقلاب اسلامی ايران و جنبشهای اسلامی معاصر، خواهان برچيده شدن ظلم و فساد و اجرای قوانين اسلام و استقرار حكومت اسلامی در جامعه مسلمانان و به اهتزاز درآوردن پرچم «لا اله الا الله» در سراسر جهان از طريق نفی قدرتها و تكيه بر قدرت لايزال الهی و تودههای مردماند.
در پاسخ به اين سؤال كه انقلاب اسلامی ايران، چه تأثيراتی بر حركتهای سياسی اسلامی معاصر گذاشت، به موارد متعدد و متنوعی میتوان اشاره كرد.
در اين بخش به پارهای از بازتابهای سياسی سه مقوله «انتخاب اسلام به عنوان ايدئولوژی مبارزه»، «تلاش برای دستيابی به حكومت اسلامی» و «نقش انقلاب اسلامی بر حيات سياسی جنبشهای اسلامی» میپردازيم، يكی از مهمترين دستاوردهای انقلاب اسلامی ايران، تجديد حيات اسلام در جهان است. مقام معظم رهبری در اينباره فرمودند: با وجود گذشت بيش از صد و پنجاه سال از برنامهريزی مدرن و همهجانبه عليه اسلام، امروز در سراسر دنيا يک حركت عظيم اسلامی به وجود آمده است كه به موجب آن اسلام در آفريقا، آسيا و حتی در قلب اروپا، حيات جديدی را بازيافته و مسلمانان به شخصيت و هويت واقعی خود پی بردهاند.
به بيان ديگر، عمر دورهای كه اعتماد به نفس در ميان مسمانان، به ويژه در قشر تحصيل كرده آن از بين رفته و شمار فراوانی از آنان، خواهان هضم شدن در هويت جهان بوده و گذشته خود را به فراموشی سپرده و اگر توجهی به گذشته میكردند، از باب تفنن و سرگرمی بود، به پايان رسيد و انقلاب اسلامی، آن اعتماد به نفسی كه روزگاری پشتوانه تمدن بزرگ اسلامی بود را احيا و بارور كرد.
اين تجديد حيات اسلام، آثار مختلفی را برای جنبشهای اسلامی به ارمغان آورد، يكی از اين آثار، انتخاب اسلام به عنوان بهترين و كاملترين شيوه مبارزه است.
سخنگوی جهاد اسلامی فلسطين در ملاقات با امام خمينی(ره) در اينباره گفت: انتفاضه بارقهای از نور و در حالی بازتابی از پيروزیهای بزرگ انقلاب شماست، انقلابی كه بزرگترين تحول را در عصر ما بهوجود آورد.
انديشههای غيرمذهبی بهويژه ناسيوناليسم، ليبراليسم و كمونيسم و دور ريختن انديشه جبری بودن سرنوشت انسان بود كه همگی در نجات ملل اسلامی از چنگال استبداد داخلی و خارجی ناتوان بودند، به عقيده شيخ عبدالله شامی، يكی از رهبران مبارز فلسطينی، پس از انقلاب اسلامی ايران، مردم فلسطين دريافتند كه برای آزادی، به قرآن و تفنگ نياز دارند، اين در حالی است كه برای چند دهه حركتهای انقلابی، اغلب در اختيار گروههای ماركسيستی بود، به هر روی، انقلاب اسلامی، تأكيدی بر بعد سياسی اسلام بود و از آن پس، در برخی از كشورها، سازمانهای مخفی شكل گرفت و مبارزه مسلحانه بر پايه اسلام، ساماندهی شد.
روی آوردن به مبارزه براساس اسلام، تنها نتيجه تجديد حيات اسلام كه آن را برخی اصولگرايی يا بنيادگرايی اسلامی مینامند، نيست. بلكه در گرايش جديد اسلام تنها راهحل برداشت نوين و تازهای از اسلام صورت گرفت كه در آن مسلمين به ايستادگی، مقاومت پافشاری برای نيل به حقوق خويش تشويق شدهاند، روزگاری اين كار، از سوی حسنالبناء و سيد قطب در جنبش اخوان المسلمين انجام میشد، اما انقلاب اسلامی، اسلام انقلابی را به صورت جدیتر درآورد و مطرح ساخت، البته اين ستيزهجويی انقلابی، تنها به معنای روی آوردن به اسلحه نخواهد بود، چون در آن شيوههای مسالمتآميز، مشابه آنچه حزب اسلامگرای رفاه در تركيه برگزيد، نيز ديده میشود.
نظام اسلامی كه پس از پيروزی انقلاب اسلامی در ايران شكل گرفت، بهصورت بهترين الگو و مهمترين خواسته سياسی مبارزان مسلمان درآمد، يكی از رهبران مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در اينباره گفت که ما در آن موقع میگفتيم اسلام در ايران پيروز شده است و به زودی به دنبال آن در عراق نيز پيروز خواهد شد و بنابراين بايد از آن درس بگيريم و آن را سرمشق خود قرار دهيم.
به بيان ديگر، انقلاب اسلامی، حدود 1.5 ميليارد مسلمان را برانگيخته و اين رويكرد، در اساسنامه، گفتار و عمل سياسی آنان را برای تشكيل حكومتالله در كره زمين به حركت درآورد، جنبشهای اسلامی سياسی معاصر به شكلهای مختلفی مشاهده میشود.
علاقه جنبشگران مسلمان به ايجاد حكومت اسلامی به صورت زير ابراز شده است؛ برخی از گروههای اسلامی در جهان تسنن به صورت آشكار، هراسی از مخالفت با دولتهای نامشروع ندارند و به احاديثی كه اطاعت از حاكم اسلامی را در هر شرايط لازم دانسته، چندان توجهی نمیكنند، بلكه خواهان استقرار حكومت اسلامی و يا نظام مصطفی(ص) در كشورشان شدهاند و آن را برخی از گروهها در اساسنامه مانند مجلس اعلای انقلاب عراق و يا در اعلاميههای خود مانند حزبالدعوه و... مطرح كردهاند، البته برخی از جنبشهای اسلامی مانند كشمير و افغانستان دستيابی به استقلال سياسی را اولين هدف سياسی خود، قبل از تأسيس حكومت اسلامی قرار دادهاند.
بعضی از گروههای اسلامی ديگر با طرح لزوم اجرای شريعت اسلامی مانند نهضت جمعيت ارشاد اسلامی مصر و يا با ترجمه كتاب حكومت اسلامی امام خمينی(ره) مانند اليسار الاسلامی مصر و يا با تأكيد بر جمهوری اسلامی ايران، علاقهمندی خود را برای برپاكردن يک حكومت اسلامی ابراز كردهاند.
آيتالله محمدباقر صدر هم قبل از شروع جنگ تحميلی در تلاش بود رژيم عراق را سرنگون و يک حكومت اسلامی به شيوه حكومت ايران يعنی جمهوری اسلامی بر پايه ولايتفقيه به وجود آورد. در قيام سال 1370ش و 1991م شيعيان عراق، ميل به تأسيس حكومت اسلامی در راديو صدای انقلاب عراق به گوش میرسيد.
برخی از حركتهای ديگر اسلامی، خويش را از دايره تنگ ناسيوناليسم خارج كرده و خواهان برپايی يک نظام اسلامی بر پايه امت واحد مسلمان از خلیجفارس تا اقيانوس اطلس شدهاند مانند رابط الدعوه الاسلاميه در الجزاير و يا اين كه براساس اصل ولایتفقیه و قبول آن، از رهبری انقلاب اسلامی ايران پيروی میكنند، اين دسته از گروهها، دو گونهاند: دستهای كه از لحاظ عقيدتی و مذهبی خود را مقلد رهبری انقلاب اسلامی ايران میدانند مانند جنبش امل در لبنان و دستهای كه هم از لحاظ سياسی و هم مذهبی از رهبری انقلاب اسلامی ايران تبعيت میكنند.
گروهها و سازمانهای اسلامی مذكور، برای نيل به يک نظام مبتنی بر اسلام، شيوه و روشهای مختلفی را در پيش گرفتهاند، برخی تنها از طريق اقدام قهرآميز و مسلحانه و كودتا درصدد نابود كردن رژيم حاكم هستند، در نقطه مقابل، گروههايی قرار دارند كه شرايط فعلی را برای دست زدن به اقدامات مسلحانه مساعد نمیدانند و با توسل به شيوههای مسالمتآميز از قبيل شركت در انتخابات پارلمانی در پی تغيير نظام موجود هستند مانند حزب اسلامگرای رفاه، اما گروههای ديگر هم وجود دارند كه به هر دو روش پايبندند، جنبش حزبالله نمونهای از اين گروه است كه در مصاف با اسرائيل و حكومت مارونی لبنان و به منظور استقرار حكومت اسلامی به دو روش متمايز و در عين حال مكمل هم يعنی جنگ با اسرائيل و شركت در انتخابات مجلس روی آورده است.
انقلاب اسلامی ايران در تولد و تحرک سياسی بسياری از جنبشهای اسلامی سياسی نيز نقش داشته است، چنين تأثيری با مروری بر پرونده سياسی جنبشهای اسلامی دهههای اخير به روشنی ديده میشود.
برخی از گروههای اسلامی سياسی، تولد و موجوديت خود را مديون انقلاب اسلامیاند، اين گروهها دو دستهاند، دستهای كه از يک جنبش اسلامی غيرفعال پيشين منشعب شدهاند، بعضی ديگر از گروهها و جنبشهای سياسی اسلامی به تأثير از تجديد حيات اسلام كه از ثمرات انقلاب اسلامی ايران در قرن اخير است، از حالت ركود، رخوت و انفعال خارج شدهاند و با نيرو و سازماندهی جديدی به مبارزه نظامی و سياسی عليه حكومت و دولتهای حاكم پرداختهاند.
منابع:
ensani.ir
https://en.wikipedia.org/wiki/Iranian_Revolution
https://www.britannica.com/event/Iranian-Revolution
https://www.jstor.org/stable/4327917?seq=1
انتهای پیام