سیدمحسن اصغری نکاح، مدیر فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد، در گفتوگو با ایکنا از خراسانرضوی، پیرامون اهانت به قرآن کریم و به آتش کشیدن این کتاب مقدس اظهار کرد: جای تسلیت دارد در عصری که مدعی پیشرفت علوم هستیم، شاهد رفتارهایی با یک کتاب دینی باشیم که ظاهر این کار با هیچ منطق، استدلال و عقلی قابل دفاع نیست، حقیقتاً چه کسی در جهان حاضر وجود دارد که بخواهد از کتابسوزی دفاع کند؟
وی تصریح کرد: چنین رفتارهایی که چندین سال است بارها شاهد آن بوده و هستیم و این روزها هم متأسفانه با فاصلههای نزدیکتری به واسطه مجوز رسمی یک دولت بهعنوان آزادی بیان صورت میگیرد، نشاندهنده انحطاط بخشی از فرهنگ بشری است و میتوان اهانت به قرآن را به فرصت مغتنمی برای معرفی ظرفیتهای علمی و فرهنگی مسلمانان تبدیل کرد.
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: البته با وجود اینکه از یکسو این موضوع مهم، ما را در عرصه فرهنگ بشری با انحطاط مواجه کرده و بسیار دردناک است، اما از طرفی نیز باید آن را معجزه قرآن دانست، زیرا این کتاب معجزه آخرالزمان پیامبری است و این کتاب بود که در آن دوران نه تنها افرادی که در مهد پیدایش دین اسلام بودند را مجاب کرد تا این کتاب را بپذیرند، بلکه امروز نیز همین کتاب که فرقان است، افراد جاهل و متعصب را در فضایی قرار میدهد که با واکنشهای غیرعقلانی، احساسی، افراطی و غرضورزانهای نسبت به این کتاب آسمانی میزان جهالت خود را آشکار کنند.
اصغری نکاح تأکید کرد: از اینرو باید گفت که معجزه بودن قرآن به این جهت است که افراد را از منظر شکست در مواجه علمی، فرهنگی، منطقی و بیان به جایی رسانده که دست به چنین رفتارهای سخیف و شیطانی میزنند تا بهنوعی ناتوانی و شکست خود را نشان دهند، به عبارت دیگر این مبحث یک موضوع دو طرفه است که یک طرف آن کتابی است که در سدههای مختلف افراد را به مناظره علمی دعوت کرده و اگر کسی مدعی اندیشهورزی و یک فعالیت فرهنگی و مبتنی بر آزادی بیان است باید به سمت تضارب آراء و ایدهها برود.
وی اظهار کرد: در این کار ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و معنوی نهفته است و افراد و یا گروههایی که دست به چنین اقدامی زدهاند، اغراض متعددی داشتهاند و شاید به نظر برسد که این اقدام توسط یک فرد و یا یک گروه انجام شده باشد، اما در پشت این اقدام با طرز تفکر افراطی، جمود فکری و قشرینگری یک جامعه مواجه هستیم که آتش زدن یک کتاب را بهعنوان روش آزادی بیان انتخاب کردهاند و بهصورت دولتی و رسمی از آن حمایت میکنند، در حالیکه در همان جامعه با نقد و اعتراض به رفتارهای حیوانی، غیرطبیعی و ضد خانواده و نقد یک رخداد تاریخی مانند هلوکاست به شدت مقابله میشود.
مدیر فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: در حقیقت این افراد و یا دستنشاندههای آنها احتمالاً اغراض مختلفی هم داشتهاند و علاوه بر عجز و ناتوانی که این افراد، گروهها و طرز تفکرها در برابر اندیشه بلند و فطرینگر قرآن کریم دارند این است که آنها با ادیان مخالف هستند، یعنی کسی که به سراغ دین اسلام میآید در اصل به سراغ همه ادیان رفته است و باید افرادی که دست به چنین کارها و رفتارهایی میزنند بررسی شوند که به لحاظ دینی چگونه هستند و آیا به دین خاصی پایبند هستند یا خیر؟
اصغری نکاح در ادامه تصریح کرد: متأسفانه فرهنگ غربی، رویکردی بهنام سکولاریزم ایجاد کرده که به تعابیر و معانی مختلفی در زندگی امروزه مدعی است که دین یک امر فردی است و باید در قالب فردی بماند و حق ورود به قالبهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را ندارد.
وی افزود: البته ممکن است که این افراد یک دین ظاهری هم داشته باشند، اما فردی که به سراغ اسلام و نماد مورد پذیرش همه مسلمانان که همان قرآن است میرود در اصل به سراغ جنگ با همه ادیان رفته است. این افراد احتمال اینکه دینستیزی و از طرفی نیز تقابل دینی بین اسلام و مسحیت یا یهودیت را مورد هدف قرار داده باشند، نیز وجود دارد و علاوه بر این نیز البته در برخی از مسلمانان و جوامع اسلامی که ممکن است دچار سوء برداشتهایی شوند تضاربی بین دین اسلام و یا دین دیگری از این نظر ایجاد شود که این هم ممکن است هدف دیگر آنها باشد و لازم است اندیشمندان جوامع آگاهیبخشی کنند و متدینین را از افتادن در تله ستیز دینی متقابل پرهیز دهند.
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: متأسفانه دشمنان با اینگونه فعالیتهایی که با هزینههایی نیز همراه است، هدفهای مختلفی از جمله سیاسی و... را برای خود در نظر میگیرند. از جمله اینکه این فعالیت در مقابل سفارتخانه یک کشور اسلامی صورت گرفته که این کشور مخالف پیوستن سوئد به ناتو است که در این راستا نیز یک کشاکش سیاسی هم وجود دارد و جالب است توجه شود که از نظر منطقی هم جسارت به قرآن در برابر کشاکش سیاسی دولتها بیمنطقی مدعیان آزادی بیان و جهالت مضاعف آنها را میرساند.
اصغری نکاح بیان کرد: در اینباره بُعد دیگری هم وجود دارد و آن این است که در آخرالزمان انحطاط دستاوردهای علوم انسانی و فرهنگی غرب بهنوعی باید آشکار شود، در حقیقت قرآن، هم برای افرادی که از قرآن استفاده میکنند و به سمت این کتاب آسمانی میروند و هم برای افرادی که با قرآن ستیز میکنند نقش تبیینکننده و روشنگری دارد.
وی تأکید کرد: بنابراین از طرفی شاهد این موضوع هستیم که در دورههای مختلف علوم انسانی در غرب که مدعی دموکراتیک بودن، لیبرال بودن، تسامح داشتن، آزادی بیان داشتن، تعامل فرهنگی و تمدنی داشتن بودهاند، با تمام نظریههای به ظاهر زیبایی که دارند، کارشان به جایی میرسد که بهصورت سیستماتیک، دولتی و... کارهای غیرفرهنگی و غیرعلمی انجام میدهند و اتفاقاً صدای آزاداندیشانی که در همانجا هستند نیز به گوش کسی نمیرسد.
مدیر فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: در این مورد با پارادوکس مواجه هستیم که این پارادوکس بهنوعی انحطاط این فرهنگ بشری را نشان میدهد و بهنظر میرسد که مسئله دو سویه است، از یک طرف جنبه دردناک این مسئله آن است که بهنوعی بیاحترامی به قرآن کریم و پیامبر اسلام و اولیای الهی شده و از طرفی نیز این مورد فرصتی است که وجدان افراد درگیر میشود که چگونه میشود در مهد فضایی که مدعی فرهنگ، آزاداندیشی و لیبرالگرایی است، اجازه و آزادی برای نقد و یا به چالش کشیدن یک پدیده تاریخی مانند هولوکاست وجود ندارد و یا حتی نمیشود بر روی بخشی از امور بسیار غیرانسانی بهنام حقوق انسانی موضعگیری و نقادی کرد، اما میشود به عنوان قانون آزادی بیان به کتابی که مورد پذیرش انسانهای بسیاری است جسارت کرد، بهراستی که وجدانهای بیدار، چگونه این تناقضهای آشکار را هضم میکند؟
اصغری نکاح اهانت به قرآن کریم را اهانت به بسیاری از حقایق هستی بهویژه اهانت به ادیان ابراهیمی دانست و افزود: اهانت به قرآن بهنوعی اهانت به پیامبران اعظم است، زیرا در قرآن شاهد هستیم که از پیامبران مختلفی به نیکی یاد شده و اگر پیروان ادیان ابراهیمی، مسیحیان و یهودیان بدانند که از پیامبران آنها با احترام و تکریم در قرآن یاد شده و مسلمانان علاوه بر پیامبر خودشان که مورد تکریم واقع میشود، پیامبران الهی ادیان مختلف را هم تکریم میکنند، شاید شاهد خیزش آنها در برابر این اقدام سخیف باشیم.
وی تصریح کرد: افرادی که به مقابله برمیخیزند این را میدانند، اما برخی از افراد هستند که صدای آنها را خاموش کردهاند و اجازه ندادهاند که حقایق قرآنی این کتاب که مؤید ادیان ابراهیمی است به گوش آنها برسد. 26 پیامبر داریم که نام آنها بهصورت مستقیم در قرآن کریم آمده و حضرت موسی(ع) یکی از پیامبرانی است که نامش 136 مرتبه در 36 سوره به همراه داستان زندگی و اتفاقاتی که برای قوم ایشان رخ داده همراه با تکریم در قرآن بیان شده و 25 مرتبه نام حضرت عیسی در قرآن با تکریم و احترام یاد شده است.
اصغری نکاح گفت: اگر یهودیان و مسیحیان بدانند که در مورد انبیای الهی در قرآن چگونه تکریم شده، در خواهند یافت که اهانت و جسارت به این کتاب الهی فقط یک رفتار اسلامستیزانه نیست، بلکه در ابتدا یک جهالت بزرگ و یک رفتار غیرفرهنگی است و افرادی که مدعی فرهنگ هستند هیچگاه کتابی را آتش نمیزنند و اگر این اتفاق در جای دیگری توسط فردی رخ دهد، ممکن است این رفتار او را بهدلیل مشکلات شخصیتی، انحرافات فکری و اعتقادی، غرایض اقتصادی و سیاسی و... بدانند.
وی تأکید کرد: بنابراین اگر آنها بدانند که این فرد با هر پیشینهای وقتی به کتاب قرآن که کتاب مسلمانان است اهانت میکند، به معنای اهانت به اندیشه انسانی، فرهنگ و بهویژه اهانت به ادیان مختلف است، این آگاهی میتواند کمک کند که هم متدینین جوامع اروپایی از این رفتارها متنفر شوند و هم خودشان از چنین رفتارهایی پیشگیری کنند.
اصغری نکاح تصریح کرد: البته در کنار جهان اسلام، قطعاً بیدار کردن فطرت متدینین ادیان ابراهیمی از جمله یهودیان و مسیحیان میتواند به دفاع از ادیان ابراهیمی و اندیشه و فرهنگ اصیل انسانی در مقابل فرهنگ منحط غربی منجر شود.
مدیر فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: در جوامع اسلامی و فضاهای دانشگاهی و فرهنگی جا دارد که این مسئله بارها به اشکال مختلفی مورد بررسی قرار گیرد و حتی فعالیتهای حقوقی، دیپلماتیک و بینالمللی نیز باید انجام شود، البته بنا به تجربهای که در دهههای اخیر از جهان غرب داریم بعید است که این رفتارها به صورت کوتاهمدت به ثمر برسد، اما آنچه را که قرآن میخواهد، جدایی بین نور و ظلمت، آگاه کردن مردم و تبیین و روشنگری برای انسانهاست تا در نهایت حجت بر اهل اندیشه تمام شود.
وی تأکید کرد: امروزه در جهانی زندگی میکنیم که بهنام آزادی بیان، کتاب مقدس دینی مورد جسارت قرار گرفته است که همزمان با این آزادی بیان، ترویج رفتارهای حیوانی بر خلاف طبیعت انسان و بنیان مقدس خانواده را نیز انجام میدهند و این در حالی است که در آخرالزمان با پشتوانه ابزار بسیار پیشرفته بشر ممکن است تحریفاتی در اذهان شکل گیرد که بهدنبال این تحریفات جابهجاییهایی صورت خواهد گرفت، مانند اینکه حق و باطل و زشت و زیبا جای خود را به یکدیگر میدهند و جابهجا میشوند.
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد گفت: البته ممکن است این افراد، رفتار واکنشی در مقابل رفتار داعشی انجام دهند اما در اینجا این سؤالها مطرح میشود که این داعشی که بهوجود آمده در کجا شکل گرفته است؟ ریشه اعتقادی آنها کجاست؟ داعش ریشه در کجا دارد؟ ریشه پیدایش پایگاه جغرافیایی آنها کجاست؟ پشتیبانیهای مالی و بهویژه رسانهای و همچنین حقوقی آنها توسط چه کسانی انجام شده است؟ آیا وقتی داعش ایجاد شده که بیشترین آسیب را به مسلمانان زده، جامعه اروپا و غرب واقعاً بهدنبال این بود که این موضوع را ریشهیابی کند یا خودشان هم قسمتی از این پیدایش بودند؟ آیا اگر اینها واکنشهایی در مقابل رفتارهایی مانند رفتار داعش است آیا داعش را محدود و با آن مبارزه کردند یا اینکه در مقابل، یکی از انسانهای وارسته و بسیار شایسته و دارای شخصیت چند لایه و بینظیری چون حاج قاسم سلیمانی را شهید کردند با عنوان اینکه با داعش مبارزه میکنند. به هر حال دشمن با تمام جهالتی که در مقابل حقایق دارد، اما براساس تکنیکها و راهبردهایی، حمله و از طرفی نیز حمله خود را توجیه و هم اسلامهراسی میکند و هم اینکه اغراض سیاسی را پیش میبرد.
وی اظهار کرد: همواره از قرآن آموختهایم که قرآن نور است و حتماً در طول دوران بشری عدهای خواهند بود که دارای قلوب بیماری هستند و بهعبارتی قلب معکوسی دارند، بدین منظور که قرار نیست همه افراد از زیباییها لذت ببرند، بلکه اتفاقاً افرادی هستند که از زیبایی و حقایق تنفر دارند، کما اینکه چند سالی است که در جهان، حیواناتی مانند خفاش از نور گریزان هستند و لذا به جنگ نور میآیند و یا اینکه قرآن بهعنوان گل زیبا و هدیه الهی برای اینکه بشریت از این منبع وحی الهی استفاده کند در اختیار آدمی قرار گرفته و ممکن است افرادی باشند که از این گل برای تولید اندیشههای غنی، رشد و توسعه فردی، اجتماعی و تعالی انسانی استفاده کنند.
مدیر فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: جهان اسلام و بهویژه مسلمانان، امروزه در موقعیت خاصی قرار گرفتهاند و باید بدانند که این رفتارها به احتمال زیاد ادامه خواهد داشت و دشمنان با این کار نشان دادند که غرضورزی، کینه، تنفر، جهالت و دشمنی آنها سیریناپذیر است و اگر با برخورد شایسته و قاطعانهای مواجه نشوند این رفتارها همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
اصغری نکاح گفت: در واقع این افراد منطقی ندارند و وقتی کسی به هیچ منطقی پایبند نباشد، رفتار غیرمنطقی انجام میدهد و آن رفتار را بهعنوان حقوق انسانی مطرح میکند، بر همین اساس باید گفت که این موضوع تنها با منطق حل نمیشود و باید کار رسانهای، علمی و فرهنگی انجام داد، اما متأسفانه امروزه در شرایطی هستیم که نوعی تحریم رسانه و یک جانبهگرایی رسانهای در غرب وجود دارد.
وی در ادامه تصریح کرد: این در حالی است که اگرچه بسترهای اساسی رسانهای وجود دارد و از همین فضای رسانهای شبکههای جهانی که وجود دارد، پیامهای صحیح و درستی منتقل میشود، اما در کنار این موضوع بهنظر میرسد که جهان اسلام باید واکنش بیشتری در مقابل رفتارهای دشمنان که با جهالت، تعصب و تنفر تمام این کار را انجام میدهند نشان دهد و اما به واقع این رفتارها بهنوعی رفتارهای بسیار خشونتآمیز در مقابل ایدهورزی و فرهنگ کتابسوزی است.
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد گفت: یکپارچه شدن جهان اسلام در برابر دشمن مشترک، بسیار اهمیت دارد، زیرا اینگونه حوادث نشان میدهد که جهان اسلام باید به خود بیاید و علما، اندیشهورزان، فرهیختگان دینی، علمی، فرهنگی و رسانهای جهان اسلام و امت اسلامی را یکپارچه و در مقابل این دشمن مشترک آگاه کند.
اصغری نکاح ادامه داد: بنابراین حداقل کاری که میشود در این راستا انجام داد آگاهسازی مردم برای تحریم اقتصادی کالاهای دولتهاست که از جسارت به مقدسات مسلمانان حمایت میکنند، زیرا زمانیکه جهان اسلام دشمن مشترک خود را تحریم اقتصادی کند که بهدنبال آن عدم خرید کالاهای آنهاست، میتواند پیام بزرگی برای دشمنان باشد.
وی بیان کرد: این در حالی است که جهان غرب آنچه که برایش مقدس و مهم است منافع اقتصادی است و جز این هیچ چیز مقدسی ندارد و همواره آنچه که برایش اهمیت دارد دنیایش است و با وجود چنین مقدساتی که دارد میتوان از طریق انجام اقدامات علمی، فرهنگی و رسانهای که عدم مصرف کالاهای آنها یکی از این اقدامات است، نوعی وحدت و یکپارچگی را میان جهان اسلام علیه دشمن مشترک ایجاد کرد.
مدیر فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: اما هر اندازه که جهان اسلام قوی و یکپارچه شود، بهدنبال آن نیز این جسارتها کاهش پیدا میکند و کنترل میشود و تا جهان، جهان است این ستیز بین حق و باطل وجود دارد و هرچند از راهبردهای پیچیدهای هم استفاده کنیم، اما نمیتوان انتظار داشت که باطل در مقابل حق ساکت شود و واکنش نشان ندهد، مگر اینکه جهان اسلام یکپارچه شود و رفتارهای یکپارچهای را در برابر دشمن مشترک از خود نشان دهد.
اصغری نکاح در پایان گفت: بنابراین اگر بشود این اتحاد و یکپارچگی را در مقابل دشمن مشترک ایجاد کرد، در این صورت میتوان با اقتدار از چنین رفتارهای غیرعقلانی، فرهنگی، منطقی و نظری که جسارت به قرآن مهمترین این رفتارهاست، پیشگیری کرد.
انتهای پیام