به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجتالاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی، عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان، شامگاه گذشته 23 فروردینماه در نشستی با موضوع «سنتهای الهی و سرنوشت اجتماعی» که به همت مرکز فعالیتهای قرآنی جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: مبحث سنتهای الهی و تأثیر آن در سرنوشت اجتماعی مبحث مفصلی است، چرا که از یک جهت مربوط به مباحث فلسفه تاریخ و از جهتی مربوط به آنچه که به عنوان سنتهای اجتماعی در قرآن میشناسیم میشود.
وی در ادامه با اشاره به چیستی سنتهای الهی و ویژگیهای آن بیان کرد: شاید نخستین پرسش این باشد که سنتهای الهی و سنتهای اجتماعی در قرآن به چه کاری میآید و آیا این مبحث نظری صرف است و یا به لحاظ عملی، سودمند خواهد بود؟ به نظر من دو پاسخ میتوان برای این سؤال مطرح کرد: نخست آنکه معمولاً در حوزه اجتماعی ممکن است در دورههایی به دلایل فرهنگی دچار انفعال باشیم و دست خود را از تغییر سرنوشت کوتاه ببینیم و اینگونه تصور کنیم که نسبت به سرنوشت فردی در محدوده کم و نه چندان مهم، قدرت فعالیت داریم و اثرگذار هستیم و در حوزه اجتماعی به اندازهای این فرمولها پیچیده و جبر اجتماعی نیز بر این موارد حاکم است که عملاً راه به جایی نخواهیم برد.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان ابراز کرد: امیدوارم در این جلسات با توجه به مباحثی که طرح میکنیم، برای ما روشن شود که هم امکان این تغییر و اثرگذاری فراهم است و هم اینکه قوانین و سنتهایی برای این تغییرات نیز وجود دارد که در قرآن کریم به اصول کلی آنها اشاره شده است.
الهی خراسانی اظهار کرد: شاید بخشی از دلایلی که قرآن، سنتهای الهی را بر میشمارد و احوال امم را توصیف میکند این باشد که مؤمنان را به آخرین دین دعوت کند تا سرنوشت جامعه خود را خودشان به دست گیرند و از امکاناتی که در قوانین جامعه وجود دارد برای این تغییر استفاده کنند.
وی ادامه داد: پاسخ دوم این است که آشنایی با این سنتها که به مثابه قوانین حاکم بر ظهور جامعه تلقی میشوند به ما قدرت پیشبینی و دستور کاری ارائه میدهد. در تصویر قرآنی، سنتهای الهی سنتهایی دائماً جاری هستند و تنها مخصوص یک امت و یا ملت خاصی نیستند، به گونهای که از ابتدای پیدایش جوامع بشری بخشی از این قوانین بدون هیچ تغییر و استثنایی جاری بودهاند.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان با بیان اینکه در تعبیر قرآنی نسبت به سنتهای الهی آمده است که شما برای سنتهای الهی هیچ تبدیلی نخواهید یافت، افزود: قرآن در ذیل آیاتی که احوال امم را بیان میکند، بخشهایی دارد که به نوعی نقشه راهنما را برای ما توضیح میدهد. در واقع قرآن مفهومی به نام «عبرت» را مطرح میکند و ذیل داستانها و حکایتهایی که از امتهای مختلف ذکر میکند، تکرار میکند این جریانهایی که برای شما نقل میکنیم برای تذکر به افرادی است که دلی هوشیار و گوشی شنوا داشته باشند.
الهی خراسانی اضافه کرد: خداوند در آیه 9 سوره مبارکه روم توصیهای عام برای همه دارد و میفرماید که آیا اینها اهل گردش در زمین نیستند که ببینند سرنوشت افرادی که پیش از آنها بوده چگونه به فرجام ر سیده است؟
وی بیان کرد: این حکایتها انگیزهای برای تغییر و اثرگذاری بر سرنوشت اجتماعی است و هم نقشه راهی است که با استفاده از این راهنماییها میتوان فرمولهای اثرگذاری و مکانیزم تاثیرگذاری در سرنوشت اجتماعی را به دست آورد که عملاً میتوانیم قدرت پیشبینی تحولات اجتماعی را به صورت کلان داشته باشیم.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان افزود: سنت اگر چه در زبان عربی که به معنای راه و رسم است بیشتر راه و رسم نیکو را تداعی میکند، اما در مفهوم اسلامی دو کاربرد پیدا کرده است؛ یک کاربرد آن سنت پیامبر(ص) و راه و رسم پسندیدهای است که پیامبر(ص) بر جای گذاشتند و همانا کتاب است که همواره این سنت به سنت امامان اهل بیت(ع) نیز توسعه پیدا کرده است و به سنتی که به پیامبر(ص) نسبت داده میشود، سنت نبوی میگوییم.
الهی خراسانی ادامه داد: همچنین معنای دیگری از سنت وجود دارد مبنی بر اینکه سنت به معنای راه و رسم جاری و حاکم بر جهان هستی است که این، کاربرد قرآنی جدی درباره سنت است و در واقع به این راه و رسم بر جهان هستی که به خداوند نسبت داده میشود سنتالله گفته میشود.
وی تأکید کرد: بنابراین سنتالله یعنی روالی که خداوند برای جهان مقرر کرده و به عبارتی نیز در ادبیات و جهانبینی قرآنی، تمام آنچه که در تغییرات و تحولات جهان رخ میدهد همگی فعل خداوند تلقی میشوند و منشأ همه اینها خداوند است. از اینرو است که این سنت به خداوند نسبت داده میشود، اما در این سنت در عین حالی که به خدا نسبت داده میشود عملاً فرمولها و قوانین حاکم بر هستی به شکل لایتغیر است که البته این سنتها و فرمولها دستهبندیهایی دارد.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان «سنتالله» را یک واژه قرآنی خاص دانست و اظهار کرد: از این جهت گفته میشود سنتالله و این سنت به خداوند نسبت داده شده که دارای تکرارپذیری، استمرار، پایداری، دوام و آنچیزی است که مشیت خداوند آن را مقرر کرده است، بنابراین جنبه پایداری، استمرار و تعمیمپذیری آن باعث شده که کلمه سنت در اینجا به کار گرفته شود، اما از طرفی نیز از آن دست سنتهایی نیست که تغییر کند، چرا که مضافالیه آن که «الله» است نشاندهنده کسی است که این قوانین را وضع کرده و تحولات جوامع و تلاشهای انسانی را در سایه همین تحولات مدیریت میکند و مشیت آن اجازه میدهد که اراده انسانی در حوزه اجتماعی فعال بماند.
الهی خراسانی بیان کرد: البته اصطلاح سومی نیز وجود دارد که با اصطلاحات پیشین متفاوت است، بدینگونه که واژه معاصری از واژه سنت وجود دارد که از جهان غرب گرفته شده و آن، سنت به معنای امور کهن و آنچه که در بخش دیرینه فرهنگ توصیف میشود است که معادل این سنت را«تریدیشن» مینامیم که بر اساس این سنت، سنت الهی نه آن سنت نبوی و نه این سنت به معنای تریدیشن است.
وی اظهار کرد: اینکه آیا قوانین علّی بر جامعه و تاریخ حاکم است یا خیر، پرسشی است که در دهههای اخیر به عنوان پرسش فلسفی مطرح و پاسخهای متعددی نیز به آن داده شده است. شاید در دستهبندی پاسخها، آن دسته از پاسخهایی که به اصطلاح مدافعان فلسفه علمی که مارکسیستها را تشکیل میدادند قائل به یک نوع ماتریالیسم تاریخی بودند، بخشی از پاسخها را پوشش میداد و دیدگاه جامعهشناسان در یک سوی مقابل، دیدگاه کاملاً متضادی را تشکیل میداد.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان تصریح کرد: مشکل اینجاست که اگر ادعا کنیم یک نوع اصول علّی بر جهان حکمفرماست و تحولات اجتماعی، تغییرات جوامع، ظهور و افول تمدنها، ملتها و دولتها تابع قوانین علّی هستند، در اینجا اشکال این است که قوانین علّی کلیتپذیر هستند، بنابراین یک قانون زمانی قانون است که کلی و تعمیمپذیر باشد و استثنایی نداشته باشد و چون این قانونها کلیت دارند و عمومی هستند، آنها را قانون مینامیم، اما اگر بنا شد این قانون از جنس یک قانون علّی باشد مکانیزم علّی و معلولی این قانون تخلفناپذیر است و اشکال آن در اینجاست که پس اراده انسانها در این میان چه نقشی دارد؟
الهی خراسانی بیان کرد: در واقع اگر بنا باشد که قوانین کاملاً علّی معلولی بر جوامع حاکم باشند، در اینجا اراده انسانی از جامعه غایب میشود و در این صورت انسانها تنها بر سرنوشت فردی خود حاکم هستند و سرنوشت اجتماعی دور از دسترس آنها خواهد بود که این یک اشکال بزرگ است.
وی گفت: تصور من این است که شاید همین اشکال، عمدهترین دلیلی بوده که مارکسیستها را به سمت جبر تاریخی سوق داده و چون پاسخ مناسبی نیافتند قائل شدند که مکانیزم پیدایش و تحولات جوامع، یک مکانیزم علّی معلولی و جبری است و البته از نگاه آنها چون تمام جهان در ماده خلاصه میشد یک تفسیر مادی هم از این قوانین علّی معلولی داشتند و تفسیر آنها این بود که همه چیز بر پایه اقتصاد و ابزارها و محصولات تولیدی است و طبقهبندی تمام جوامع حتی حوزه فرهنگ و دین را بر اساس طبقهبندی اقتصادی میدانستند.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان اظهار کرد: در این نگاه کاملاً دچار یک جبر فلسفی در حوزه اجتماعی خواهیم بود، اما نگاه مقابل که میخواهد آزادی و اختیار انسان را محفوظ نگاه دارد و تلاش میکند که بگوید انسانها میتوانند موجب تغییرات اجتماعی شوند و در سرنوشت اجتماعی خود مؤثر باشند، نمیتواند به این سؤال پاسخ دهد که تکلیف این اصل علّی و کلیت تعمیمپذیر چه میشود که در این صورت ناچار هستیم از قوانین کلی عدول کنیم و بپذیریم که قوانین مقرر، ثابت و پایداری وجود ندارد که دست انسان را برای عمل باز بگذارد.
الهی خراسانی تصریح کرد: در این میان برخی از افراد تلاش کردهاند که بگویند چه اشکالی دارد که جبر تاریخی را در حوزه اجتماعی بپذیریم، اما در حوزه فردی بگوییم که دست انسان باز است و انسانها فردیت خود را میسازند، اما تغییرات اجتماعی به شکل هویت جمعی از کنترل آنها خارج است.
وی افزود: این در حالی است که مشکل از آن جایی شروع میشود که جامعهشناسان با دیدگاه مارکسیستی به تدریج به یک اشکال بزرگتری رهنمون شدند و آن هم این است که مکانیزم اثرگذاری انسان بر سرنوشت فردی خود نیز تا حد زیادی تحت تأثیر محیط اجتماعی است، بنابراین اگر راه حلی برای این قوانین فراگیر پیدا نشود فردیت انسان نیز در خطر است.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان تأکید کرد: از اینرو وقتی یکی از جامعهشناسان مارکسیستی میگوید که تمایلات مذهبی انسان تحت تأثیر طبقه اجتماعی اوست، بدین معناست که حتی فردیت او نیز متأثر از این فضای اجتماعی است. بر همین اساس این جبر تاریخی که ابتدا بنا بود حوزه اجتماعی را فرا گیرد عملاً تا درونیترین حوزههای فردی هم کشیده میشود و حتی باعث شده که در جامعهشناسی دین، حرفهایی زده شود که امروز برای بسیاری از افراد، هم به لحاظ دین و هم به لحاظ تاریخی نه تنها قابل اثبات نیست، بلکه حتی شواهد تاریخی بسیاری بر نقض آنها وجود دارد.
الهی خراسانی اظهار کرد: بنابراین این افراد مجبور میشوند هرگونه ندای عدالتخواهی را وابسته به یک طبقه خاص اجتماعی تلقی و حاصل جبر اجتماعی، تضاد طبقاتی و ادیان را منشأ یک طبقه خاص معرفی کنند و عملاً همه شعارهای اجتماعی مکاتب، بیشتر یک نوع سرابی است که توهم فاعلیت و اثرگذاری باعث این شعارها میشود و در واقع خود آنها هیچ اختیاری برای رهایی از طبقه خود ندارند چه برسد به آنکه در سرنوشت کلی اجتماعی تأثیر گذار باشند.
وی بیان کرد: یکی از راه حلهایی که یکی از متفکران اسلامی پیشنهاد داده است، عمیقتر شدن در نسبت فرد و جامعه است. در واقع تصویری که از حالت فردیها ارائه میدهند این است که جامعه چیزی جز ترکیب اعتباری قراردادی از افراد نیست و در این صورت جامعه هیچ هویت مستقل و مکانیزم اثرگذاری مستقل از افراد ندارد. در اینجا گفتنی است که در فلسفه اسلامی از اصطلاح ترکیب اعتباری استفاده میشود.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان اضافه کرد: در این صورت همه چیز فردیت انسانهاست و آنچه که به عنوان جامعه، ملت و امت میشناسیم یک توهم و خوانش ذهنی است و واقعیتی بیرون از ذهن ما مستقل از افراد وجود ندارد، اما اینکه بگوییم این ترکیب اعتباری نیست و در این نوع ترکیبیات افراد هویت استقلالی خود را حفظ میکنند و یک اثر مجموعی هم دارند که این اثر مجموعی حاصل جمع آثار فردی است، در این صورت تقریباً میتوان گفت که بیشتر از سرنوشت شخصیت خود، مالک چیزی نیستیم و در واقع جبری افعال ما در حوزه فردی اثر جمعی هم دارد که باز اثر جمعی نیست، بلکه مجموعه آثار فردی است.
الهی خراسانی گفت: از طرفی نیز نگاه دیگری که وجود دارد این است که این موضع را شبیه موردی فرض کنیم که بخشی از فیلسوفان ایرانی به این نوع نگاه گرایش پیدا کردهاند. در این شکل وقتی ترکیب صورت میگیرد هویت استقلالی افراد بخشی از اثر خود را از دست میدهد و جایگزین آن یک اثر مجموعی میشود. در این شکل، عملاً هم حوزه فردیت افراد محفوظ میماند و هم اینکه وقتی در یک شکل خاصی با یکدیگر ترکیب میشوند یک اثر جدید و شکل تازهای مانند ترکیبات شیمیایی به وجود آوردهاند.
وی تأکید کرد: در این نگاه فرهنگ، اندیشه، ارادههای انسانی و آنچه که ما به عنوان کنشها و فراوردههای انسانی تلقی میکنیم با یکدیگر ترکیب میشوند. در اینجا بخش مادی نیست که انسانها را میسازد، بلکه بخش غیر مادی و مرتبط با اراده، رفتار، هنجار، گرایشها، احساسات و باورهای آنها شکل میگیرد. بنابراین باید گفت که ما انسانها مالک سرنوشت فردی خود در خواص فردی و اثرگذار نیز هستیم، اما میتوانیم تصمیم بگیریم با یکدیگر ترکیب شویم و فرهنگ، اراده و نظام حاکمیت خود را به گونه خاصی مشترک کنیم و این ترکیب جدید موجب به وجود آمدن آثار جدیدی میشود.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان در ادامه با طرح این پرسش که چگونه بر روی این مفهوم و ماهیت جدید کنترل داریم؟ ابراز کرد: نگاه قرآنی و اسلامی دو مکانیزم اثر گذاری را نشان میدهد که یک مکانیزم همچنان فردیت افراد است، چرا که از طریق اراده فردی میتوانیم مقدار اشتراکپذیری و آن قاعده اجتماعی را افزایش، کاهش و یا تغییر دهیم و اثر گذاری دیگر هم این است که اگر سنتهای حاکم بر جامعه را بشناسیم این هویت مرکب افراد میتواند در موضعگیری و حرکت اجتماعی خود با استفاده از سنن، تغییراتی را رقم بزند و یا اینکه از وقوع برخی از تغییرات پیشگیری کند.
الهی خراسانی بیان کرد: در واقع ترکیب این دو نیز به سؤال فلسفی پاسخ میدهد و هم توضیح میدهد که تا چه اندازه بر روی مسئولیت فردی و اجتماعی تأکید دارد و نمیگوید مسئولیت اجتماعی همان مسئولیت فردی است، بلکه در نگاه قرآنی، جامعه یک هویت مستقل و متمایز دارد، به گونهای که جامعه مانند فردیت انسانها تولد و مرگ دارد.
وی افزود: این در حالی است که خداوند در آیه 34 سوره اعراف فرموده است که هر امت و جامعهای یک مدت و پایانی دارد و آنگاه که مرگ آن جامعه فرا برسد، ساعتی جلوتر نخواهد افتاد، بدین منظور که فرمولهای قطعی بر جامعه حکمفرماست. حتی در تعابیر قرآنی نیز حشر انسانها هم حشر فردی نیست، بلکه حشر اجتماعی است.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان بیان کرد: البته این آموزه که از تفاسیر اهل بیت(ع) به خوبی بر میآید توضیح دارد، اما این را بدانیم که بر خلاف تصور ما که گمان میکنیم انسانها در آخرت هر کدام به صورت تنها محشور میشوند، اعمالشان به صورت فردی سنجیده میشود و تنهایی وارد دوزخ و بهشت میشوند، تصور اشتباهی است و تصویر قرآنی این نیست، بلکه تصویر قرآنی این است که یک جامعه بهشتی و یا جهنمی هستند، به گونهای که اگر کسی عضوی از یک جامعه بهشتی بود لاجرم به بهشت و اگر عضوی از جامعه جهنمی بود لاجرم وارد جهنم خواهد شد. البته در این میان استثنائاتی هم وجود دارد و افرادی خارج از مکانیزم جوامع محاسبه میشوند که در اینجا مجال توضیح نیست.
الهی خراسانی گفت: پس هویت اجتماعی این جهان هویت مستقلی دارد و دارای مرگ و تولدی است و هم آن جهان هویت متمایزی دارد. شاید اینگونه بتوان گفت که هویت ما در قیامت بیش از آنکه فردی باشد سرنوشت اجتماعی ما در قیامت به یکدیگر گره خورده است و اگر عضوی از یک ملت باشیم یک «ما» خواهیم بود و سرنوشت آن ملت حتی سرنوشت تک تک افراد، رستگاری، بهشتی و جهنمی بودن آنها را مشخص خواهد کرد.
وی ابراز کرد: این در حالی است که برخی از نویسندگان تشبیه کردهاند مسئولیت اجتماعی که قرآن متوجه جامعه میکند اگر مجموعه جامعه را چیزی جز مجموعه افراد ندانیم، نمیتوانیم این آیات را تفسیر کنیم. خداوند در آیه 25 سوره انفال هیچیک از اینها را بر نمیتابد و به خوبی نشان میدهد که بخشی از مکانیزمهای مجازات ملتها و سرنوشت سقوط ملتها فراتر از هویت و عمل افراد عمل میکند. در واقع این آیه نسبت به عذابهای اجتماعی هشدار میدهد که بپرهیزید و بترسید از یک فتنه و بلایی که صرفاً به آن کسانی از شما که ستم کردهاند نخواهد رسید.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان اظهار کرد: در آیات دیگری نیز آمده که جامعه نسبت به رفتارها و ظلم این افراد بیتفاوت بودهاند و در یک دوره طولانی به تدریج اجازه دادند که نا آرامیها از سوی بخشی از جامعه انجام شود.
الهی خراسانی تصریح کرد: فرمول قرآنی نشان میدهد که اگر اتفاقی در ابعاد اجتماعی رخ داد صرفاً گریبانگیر مکانیزم عقاب و رحمت فردی نخواهد بود، بلکه این عقاب گریبانگیر کل جامعه خواهد بود و این جامعه، جامعهای ولنگار و ظالم تلقی میشود. البته وقتی از جامعه ظالم صحبت به میان میآوریم منظور ما این نیست که تمام افراد این جامعه اهل ظلم باشند، بلکه به دلیل وضعیتی که این جامعه پیدا کرده به یک جامعه ظالم توصیف و تبدیل میشود.
وی بیان کرد: خداوند توصیفاتی راجع به امم کرده و گفته است که از آنها عبرت گیرید، که در اغلب آنها که در روایات تفسیری وجود دارد نمیتوان گفت که تک تک افراد آن جامعه بدکاریها را داشتهاند، اما عذاب که بیاید همه افراد جامعه با یکدیگر میسوزند و از طرفی نیز اگر رحمتی شامل حال جامعهای شود در واقع این رحمت برای همه جامعه خواهد بود.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان ابراز کرد: اما در ارتباط با سنتها باید گفت که باید یک دستهبندی برای سنتها داشته باشیم. پس نسبت به سنتها و آنچه که به عنوان سنن الهی میشناسیم، خصلتهایی به عنوان ویژگی سنتهای الهی که بر جامعه حکمفرماست را میگوییم که بر گرفته از روایات هستند، اما برای اینکه این شکل یکپارچه به صورت شفافتر باشد با جزئیات بیشتری این ویژگیها را توضیح میدهد.
الهی خراسانی گفت: همانگونه که گفته شد سنتهای الهی پایدار هستند و به همین دلیل میتوان گفت تا حدی شبیه قوانین علّی معلولی هستند که ما در فیزیک با آنها آشنا هستیم و بسیاری از این خصلتها نتیجه خصلت علّی معلولی قوانین حاکم بر جامعه هستند و بخشهایی از آن را نیز سازگاری این قوانین با اراده انسانی نشان میدهد.
وی با اشاره به ویژگیهای سنتهای الهی بیان کرد: نخستین ویژگی این سنتها این است که در واقع همه چیز آغازگری دارد که آغازگر خلقت آسمان و زمین هم خداوند است. خداوند به عنوان کسی که جهان را کلمه «خد» میداند قوانینی که بر این کلمه حکمفرماست را سنتالله نام نهاده است. به گونهای که این عبارت «تمام جهان فعل و کلمه خداست» بارها در قرآن کریم از جمله آیه 38 سوره احزاب، آیه 43 سوره فاطر و... تکرار شده است. پس خلقت آسمانها و زمین توسط خداوند را میتوان نخستین ویژگی این سنت دانست.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان اظهار کرد: ویژگی دوم سنتهای الهی جنبه اجتماعی بودن آنهاست. به گونهای که خداوند در آیه 96 سوره اعراف آورده است که اگر اهالی قریهها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند برکات آسمان و زمین را برای آنها میگشودیم، پس این فرمول اجتماعی است و مربوط به افراد نیست و تمام جامعه را فرا میگیرد.
الهی خراسانی افزود: ویژگی سوم این است که سنن الهی صرفاً یک سنت جزا و پاداش اخروی نیست، البته که آن جزا و پاداشها در جای خود باقی هستند، اما این مکانیزمها در همین جهان کاملاً دنیوی و اینجهانی عمل میکنند. در آیه 59 سوره کهف به این موضوع اشاره دارد آبادیهایی که به دلیل ستمی که بر خدا روا داشتند را هلاک کردیم و برای زمان هلاکشان مدت مقرری تعیین کردیم. در واقع افول یک جامعه، تمدن، آبادی و ملت اینجهانی است و غیر از جزای اخروی آنهاست.
وی با اشاره به ویژگی چهارم سنتهای الهی بیان کرد: در واقع این سنتها تکوینی هستند، با فرمولهای اینجهانی شکل میگیرند و اراده تشریعی خداوند نیستند. معمولاً میگوییم که اراده خداوند تشریعی است و به نوعی از ما چیزی میخواهد و ما را به خیر دعوت میکند. صلاح اینها مداخلات تشریعی خداوند است که در شکل راهنمایی، دعوت، تبشیر، انزال و ارسال رسل خود را نشان میدهد، اما برخی مداخلات تکوینی هستند و جهان را میآفریند.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان ابراز کرد: سنن حاکم بر جوامع مداخله مستقم خداوند به شکل تکوینی است و جنبه تشریعی و اعتباری ندارد. در قرآن آمده است که بدانید و ندانید فرقی ندارد و مانند تکلیف نیست که اگر اطلاع داشته باشید تمایل پیدا میکنید و به تصمیم شما وابسته نیست و کسانی که به آیات ما تکذیب کنند از آنجا که اطلاعی ندارند درجه درجه به سقوط پیش خواهیم برد، بنابراین میتوان گفت که اینها فرمولهای کاملاً قطعی و تخلفناپذیر دارد.
الهی خراسانی ویژگی پنجم را مستمر، پایدار و تعمیمپذیر دانست و افزود: ویژگی پنجم نیز این است که طبیعتاً اگر این ویژگیها را داشته باشد در نهایت مستمر، پایدار و تعمیمپذیر است. خداوند در آیه 38 سوره احزاب میفرماید: اینهایی که گفتیم سنت خداوند است بر کسانی که پشت سر بودند و امر خداوند یک برنامه کاملاً تنظیم شده قطعی است.
وی اظهار کرد: در پرتو این آیات است که امیر مؤمنان(ع) در نهجالبلاغه آورده است که ای بندگان خدا، روزگار با باقیماندگان چنان میکند که با بندگان کرده است، آنچه که از آن روی تافته بر نمیگردد و آنچه که پایدار است باقی نخواهد ماند. بدین منظور که سرنوشت جامعه همواره تغییرپذیر است و وضعیتشان ابدی نیست. آنچه که الان رخ میدهد از ابتدا هم با همین فرمول رخ داده و وضعیت اینها دقیقاً همین است و نشانههای آن هم تأییدکننده یکدیگر است.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان گفت: ویژگی ششم سنتهای الهی تغییر و تحویلناپذیری است. در واقع فرمول جابهجا نمیشود و نه تنها استثناء ندارد، بلکه بنا نیست وضعیت تازهای بیاید که فرمولهای تازهای را ایجاد کند. به گونهای که خداوند در آیه 43 سوره فاطر در این باره دو وصف را بیان میکند و میگوید ّکه سنت خدا تعویض نمیشود، درون این سنت تغییری نیز حاصل نمیشود، این فرمول استثنای جدیدی پیدا نمیکند و در نتیجه موجب حتمیت علّی میشود. خداوند درباره حتمیت علی در آیه 34 سوره اعراف آورده است که هر امتی اجلی دارد که یک ساعت پس و پیش هم نمیشود و نتیجه این فرمولها قطعیت آثار است و اگر این فرمول در اینجا محقق و این مکانیزم فعال شود، دیگر کسی نمیتواند جلوی این مکانیزم را بگیرد و سر موعد مقرر اتفاق خواهد افتاد.
الهی خراسانی با اشاره به ویژگی هشتم سنتهای الهی ابراز کرد: اختیارپذیری در عین حتمیت ویژگی دیگر سنتهای الهی است. این ویژگی به این موضوع اشاره دارد که برخی سنن الهی، مطلق و برخی نیز مشروط هستند. در واقع این موضوع مانند قضیه شرطیه است.
وی اظهار کرد: خداوند آورده است که وضعیت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان ابتدا تغییراتی ایجاد کرده باشند، بنابراین فرمولهایی وجود دارد که به وضعیت جامعه وابسته است و اگر آنها مسیری را انتخاب کردند که فرمول سرنوشت سوء فعال شود، مسیر بیبازگشتی است و کسی نمیتواند مانع آن شود.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان تصریح کرد: ویژگی آخری که میتوان برای سنتهای الهی بیان کرد هدایت است. این سنت در عین حال که همه این فرمولها با شکل قطعی، حتمی، تعمیمپذیر و استثناءناپذیر جاری است، اما نکته این است که پس از سنت هدایت که یکی از سنتهای قطعی خداوند است، میفرماید آنکس را که خداوند هدایت کند راه یافته است و آنها زیان خواهند کرد، بنابراین اگر بخشی از این سنتها را برای ما تعریف و مقرر میکند برای این است که وارد مسیر زیان نشویم.
الهی خراسانی بیان کرد: در دستهبندی سنن باید توضیح داد که یکی از سنتهای عام الهی که بر فرد و جامعه حکم فرماست سنت رحمت است، یعنی خداوند در مورد انسانها یک جنبه رحمت دارد که همواره در تعارض با دو جنبه رحمت و سخت است با رحمت و خلقت انسانها، در اختیار دادن نعمتها پیش از درخواست انسانها بخشی از رحمت است.
وی اظهار کرد: فرمول هدایت نیز اینگونه است که انسانها چه بخواهند و چه نخواهند خداوند برای هدایت آنها کار میکند و در اینجا اراده ما انسانها نقشی ندارد و اگر خداوند ببیند که ابزارهای هدایت از انسانها دور شده اسباب هدایت را فراهم میکند.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان ابراز کرد: در واقع وقتی میبینیم که این مکانیزمهای عام قطعی و تخلفناپذیری مانند هدایت و رحمت وجود دارد، بدین معناست که کل این فرمولها یک نوع موازنه و تدبیر و صحنهگردانی به نفع انسانهاست. در واقع تسهیل به نفع خیر و ایجاد مانع و از کار انداختن شر اجتماعی است و چون بناست که سرنوشت بشریت به سمت خیر سوق داده شود، سقوط سرزمینها و ملتهای فاسد هم بخشی از این مکانیزم است تا جوامعی که نیاز به امنیت، معنویت و زمینههای بهتری برای بشریت دارند چوب آن ملتهای فاسد را نخورند، بنابراین برای آنها سقوط را رقم میزند تا از تأثیرگذاری حداکثری روی جوامع دیگر تا حدی پرهیز شود.
الهی خراسانی با بیان اینکه برخی از سنتها مطلق و وابسته به اراده ما نیستند و برخی نیز مشروع و وابسته به اراده جامعه است، بیان کرد: در واقع سنتهایی وجود دارد که جامعه در آن نقشی ندارد و خداوند انبیاء را فرستاده، رحمت خود را شامل حال همه کرده و تا جامعهای ستمکار نشود نعمتهای طبیعی را از آنها دریغ نمیکند، اما در عین حال سنتهایی هم هستند که وابسته به این است که جامعه چه میکند.
وی اظهار کرد: اگر جامعه اهل ظلم و انکار باشد یک سرنوشتی دارد و سرنوشت سوء گریبانگیر آنها خواهد شد. پس بخشی از این سنن، قضایای شرطیه است و باز هم در این قضیه شرطیه تخلفی وجود ندارد و اگر جامعهای ظلم کند این سرنوشت جامعه ظالم قطعی است و اگر جامعهای تبعیض طبقاتی، اقتصادی و... داشته باشد این تبعیض نتیجه قهری دارد و از این جامعه نمیتوان فرار کرد مگر اینکه جامعه خود را تغییر دهند.
عضو کمیسیون آموزش شورای برنامهریزی حوزه علمیه خراسان با بیان اینکه این کلید سازگاری قوانین علی حاکم بر جامعه اراده و اختیار انسانی است، بیان کرد: اگر انسانها با ترکیب ارادههای خود به شکل اراده اجتماعی تصمیم بگیرند، فرمولهای مشروط متناسب با آن تصمیم فعال میشود که در این جهت اراده فردی آنها موثر نیست و جامعه باید سرنوشتی بخواهد و از یک سرنوشتی آزاد کند و اگر جامعه بخواهد، فرمول مشروط به سراغ جامعه میآید.
الهی خراسانی افزود: معمولاً سنتهای اجتماعی در قرآن را باید توضیح داد که از سنتهای مطلق هستند یا مشروط که اگر مشروط است، شروط آن چیست و آنها را باید پیدا کنیم و ببینیم که چگونه میتوانیم از سرنوشت سوء رهایی یابیم و چگونه به سمت خیر حرکت کنیم.
انتهای پیام