به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمد شهریار، سرکنسول پاکستان در ایران، امروز ۲۱ آبانماه، در همایش بزرگداشت اقبال لاهوری در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، اظهار کرد: اقبال در اشعار خود به واکاوی مضامین فلسفی و معنوی میپردازد در حالی که مولوی، حافظ و البته فردوسی به روحیه جانبخشی و مقاومتش در برابر یأس و ناامیدی عمیقاً اقبال را تحت تأثیر قرار داده بود، منبع اصلی الهامات وی بودند. اشعار اقبال همواره از بیداری سخن میگویند و افراد را به چالش میکشاند تا نقاط قوت هویت و میراث خود را کشف کنند.
وی با بیان نظریه «خودی»، ادامه داد: بنا بر این نظریه در واقع اقبال در اشعار خود دنیایی را متصور میشود که در آن هر فردی برای خود ادراکی و رشد فردی تلاش میکند، اما این تلاش در انزوا نیست. برای او، زمانی خود واقعی حاصل میشود که یک فرد زندگی خود را وقف بهبود جامعه کند.
شهریار اظهار کرد: اشعار مشهور اقبال این مفهوم خودی را چنان یادآور میشوند که باید انسان، آنچنان خود معنوی را ارتقاء دهد و خودشناسی، توان و رشد را چنان پرورش دهد که تا پیش از تعیین هرگونه سرنوشتی، خدا از او بپرسد که رضایت و خشنودی تو در چیست. این اشعار بسیار عمیقاند و در واقع فراخوانی برای عمل به شمار میآیند که ما را ترغیب میکنند تا کنترل سرنوشت خود را با عزم و اراده به دست بگیریم.
سرکنسول پاکستان در ایران ضمن ابراز خرسندی از برگزاری اینگونه همایشها، گفت: اکنون باید در کنار هم، با تمرکز و رشد از جهانی مبتنی بر خرد، شفقت و وحدت، میراث اقبال را گرامی بداریم. امید است که روحیه و عزم برای تبادلات فکری و فرهنگی بین ایران و پاکستان بیش از پیش شکوفا شود و گسترش یابد.
محمد رفیق الاسلام، رییس اتاق اقبال پژوهی دانشکده بهالپور پاکستان در ادامه افزود: اقبال ایران را رهبر جهان اسلام میداند.
وی در بخشی از سخنان خود به نقش آموزش و پرورش در نگاه اقبال پرداخت و افزود: اقبال نه تنها فیلسوف و شاعر بلکه یک مدرس در حوزه آموزش و پرورش بود که در دانشگاههای بزرگ دنیا تدریس داشت.
رفیق الاسلام در خصوص اندیشههای اقبال، بیان کرد: اقبال فلسفه اسلامی را به آموزش و پرورش معرفی کرد که یک بخش آن شامل فلسفه اسلامی با محوریت احترام به انسان و بخش دوم آن پرورش ذهن بود. برای اقبال دانشمندان جهان اسلام از ارزش و اعتبار بالا برخوردار بودند به تعلیم و تربیت زنان جامعه اسلامی اهمیت میدادند و معتقد بودند این اهمیتبخشی به این مجموعه به پیشرفت در جوامع اسلامی منجر خواهد شد.
رییس اتاق اقبال پژوهی دانشکده بهالپور پاکستان بیان کرد: در دیدگاه اقبال اساتید و معلمان سازنده و پیشرفتدهنده جامعه هستند، چرا که این افراد زمینه این پیشرفت را فراهم میکنند و این اساتید و معلمان هستند که نقش محوری در آموزش و پرورش دارند.
وی محققان و دانشمندان را باعث رشد و نشر علم در جامعه عنوان کرد و افزود: این دسته از افراد باید قرآن و سنت را بدانند و به علوم قرآن و حدیث واقف باشند، همچنین برنامه تحصیلی در آموزش و پرورش باید مورد توجه باشد و موارد تربیتی، قرآن و سنت، حدیث باید علاوه بر علوم اقتصاد و جامعه شناسی و... در برنامههای درسی قرار گیرد.
در ادامه حکیمه دسترنجی یک اقبالپژوه اظهار کرد: پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که اندیشه علامه اقبال بر ادبیات معاصر ایران کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و این همایش فرصتی ایجاد کرد که، به بررسی علامه اقبال و ادب فارسی در دوره معاصر بپردازیم.
وی گفت: ریشه اندیشه اقبال در ادبیات معاصر ایران را باید در وحله اول در طبقهبندی شعر جستجو کرد. یکی از ویژگیهای مهم شعر اقبال این است که شعر او حاوی مضامین اجتماعی دنیای معاصر است و صرفاً شعر بیمحتوا نیست. به ویژه در حوزه اندیشه و آرمانهای اجتماعی، ظلم ستیزی و بازگشت به خویشتن و نقد تمدن غربی را در شعر او میتوان مشاهده کرد.
این اقبالپژوه ادامه داد: بسیاری معتقدند که شعر اقبال با منظومههای اجتماعی و فلسفی تحت تأثیر نوعی بازسازی و احیاگری اندیشه دینی در ایران معاصر بوده است.البته این بدان معنا نیست که پیش از اقبال، شعر اجتماعی وجود نداشته است.
دسترنجی افزود: با رواج اندیشه علامه اقبال در ایران، کارشناسان به بحث درباره مفاهیمی چون خودی و بیخودی در ادبیات معاصر پرداختهاند و بر این باورند که منشا این اندیشه در ادب معاصر فارسی، تأثیر علامه اقبال است. جلال آل احمد با تألیف کتاب «غربزدگی» نقد غرب را مطرح کرد و این اندیشه در آثار نویسندگانی چون محمود دولتآبادی و صمد بهرنگی نیز دیده میشود.
این اقبالپژوه اظهار کرد: پیش از انقلاب اسلامی، اشعار و غزلهای شاعرانی چون معینی کرمانشاهی، گیلانی، علوی طباطبایی و دیگران به استقبال از اندیشههای اقبال پرداختند. حتی میتوان اشعار علامه دهخدا، ملکالشعرای بهار و بسیاری دیگر از بزرگان ادب ایران را به این فهرست افزود. اقبال و اندیشههای او تأثیر خود را بر نثر فارسی نیز گذاشت و در شعر شاعرانی چون سپیده کاشانی، سهراب سپهری، احمد شاملو و قیصر امینپور این تاثیرات به وضوح دیده میشود.
دسترنجی گفت: در نهایت، دکتر بقایی در کتاب «شاملو و عالم معنا» به این موضوع اشاره میکند که جلوگیری از تصویرسازیهای کلیشهای نمونهای از تأثیرپذیری شاعران ما از اقبال است. به عنوان نمونه، فریدون مشیری میگوید: «موج به خودت رفته رفت، ساحل افتاده ماند، این تن فرسوده را پای به دامن کشید، ساحل تنها به درد در پی او ناله کرد...»
انتهای پیام