کد خبر: 4252709
تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۱
همراه با نهج‌البلاغه/ ۶

غم فراق امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه

«آن وديعت بازگردانده شد و آن امانت به صاحبش رسيد و اندوه مرا پايانى نيست. همه شب خواب به چشمم نرود تا آنگاه كه خداوند براى من سرايى را كه تو در آن جاى گرفته‌اى، اختيار كند.»

نهج‌البلاغهفقط برای لحظه‌ای تصور کنید یکی از بستگان عزیزتر از جانتان را از دست داده‌اید، نه فقط کسی شما را دلداری نمی‌دهد بلکه باید به تنهایی این داغ را به سوگ بنشینید و چند کودک را نیز مرهم باشید. آه که چقدر سخت و طاقت فرساست آه که چقدر غیر ممکن و ناشدنی است.

بگو برای جهان رازی از وجودت را/سکوت می‌کنم انبوهی از نبودت را

ممکن است بگویید ایشان امیرالمؤمنین(ع) هستند و قیاسش نادرست است. می‌گویم درست است اما تا تصور نکنی، نمی‌توانی آن داغ را با وجودت لمس کنی و بزرگی امیرالمؤمنین(ع) را با گوشت و پوستت حس کنی و اینجاست که زیباترین عشق را در زندگی فاطمه(س) و علی(ع) می‌توان جست‌وجو کرد.

زمانی که کاری را با همه سختی اما فقط بخاطر آنکه کسی را دوست داری و براساس خواسته او که می‌دانی خواسته خداست قدم برداری، نهایت عشق خالصانه و صادقانه است. در واقع معشوق را فقط بخاطر خودش می‌خواهی و خواسته او خواسته تو می‌شود.

به درستی این پیوند عاطفی بسیار عمیق است به‌طوری‌که در زمان شهادت حضرت زهرا(س) و در زمان تشییع پیکر مبارک ایشان، امیر که سخت محزون و دلگیر از آنچه بر سر دخت پیامبراکرم(ص) آمده است، هستند در هنگام به خاک سپردن سيده زنان، فاطمه(س) بر سر قبر رسول اللّه(ص)، چنانكه گويى با او راز مى‌گويد، اینگونه بيان داشته است:

«سلام بر تو، اى پيامبر خدا. سلام من و دخترت كه اكنون در كنار تو فرود آمده و چه زود به تو پيوست. اى رسول خدا، بر مرگ دخت برگزيده تو، شكيبايى من اندک است و طاقت و توانم از دست رفته ولى مرا كه اندوه عظيم فراقت تو را ديده‌ام و رنج مصيبت تو را چشيده‌ام، جاى شكيبايى است. من خود تو را به دست خود در قبر خواباندم و هنگامى كه سر بر سينه من داشتى، جان به جان آفرين تسليم نمودى». «انا لله و انا اليه راجعون».

آن وديعت بازگردانده شد و آن امانت به صاحبش رسيد و اندوه مرا پايانى نيست. همه شب خواب به چشمم نرود تا آن‌گاه كه خداوند براى من سرايى را كه تو در آن جاى گرفته‌اى، اختيار كند.

به‌زودى، دخترت تو را خبر دهد كه چگونه امتت گرد آمدند و بر او ستم كردند. همه سرگذشت را از او بپرس و خبر حال ما از او بخواه. اينها در زمانى بود كه از مرگ تو ديرى نگذشته بود و تو از يادها نرفته بودى.

بدرود تو را و دخترت را. بدرود كسى كه وداع مى‌كند، نه بدرود كسى كه رنجيده و ملول است. اگر از اينجا بازمى‌گردم نه از روى ملالت است و اگر درنگ مى‌كنم نه به سبب آن است كه به وعده‌اى كه خدا به صابران داده است بدگمان شده‌ام.

این سخنان از یک سو عظمت برترین بانوی اسلام را نشان داده و از سوی دیگر نماینگر عمق ناراحتی حضرت زهرا(س) علیها بوده است.

«علاوه بر آن حضرت علی(ع) چه فردی را برای بیان این درد دل‌ها انتخاب کردند؟ رسول اکرم (ص) که بهترین و مناسب‌ترین مخاطب پس از این واقعه‌های جانسوز هستند.

این سخن با وجودی که دردل و شکوائیه است اما با درود بر ایشان آغاز شده است و حضرت(ع) در این خطبه بیان نموده‌اند با اینکه مصیبت از دست دادن حضرت زهرا(س) دردناک است اما مصیبت از دست دادن شما جانسوزتر از آن بوده و آن را توانستم تحمل کنم.

از اين تعبيرات و آنچه در نهج‌البلاغه آمده به خوبى روشن مى‌شود که حق‌نشناسان در زمان کوتاهى بعد از رحلت پيامبر (ص)، چه مصائبى بر اهل بيت(ع) او و عزيزترين عزيزانش وارد کردند مصائبى که على(ع) را که کوه شکيبايى و استقامت بود به لرزه درآورد و همچون مادر جوان مرده به گريه و ناله واداشت و عجب اينکه مدارک اين تهاجم بى‌رحمانه بر بيت وحى، در کتب اهل سنت نيز به صورت گسترده آمده است.» (پیام امام امیرالمؤمنین(ع)/آیت‌الله مکارم شیرازی)

هدیه ارجمند، کارشناس ارشد نهج‌البلاغه از دانشگاه قرآن و حدیث قم

انتهای پیام
captcha