کد خبر: 4256371
تاریخ انتشار : ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۸:۳۱
صاحب تفسیر مشکاه:

چه ارتباطی بین جهل و ارتکاب گناه وجود دارد؟

محمدعلی انصاری گفت: در قرآن کريم به دو نوع جهل اشاره شده است که مورد اول، نادانی و ناآگاهی که نقطه مقابل علم است و معنای دوم جهل، نادانی و ناآگاهی نيست، بلکه ناديده گرفتن علم و آگاهی و عمل نکردن به آن و استفاده نکردن از عقل است.

محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاه و مفسر قرآن کریم، در نشست مجازی که امروز ۶ دی‌ماه، در خصوص «ارتباط جهل و گناه» برگزار شد، اظهار کرد: در قرآن کريم به دو نوع جهل اشاره شده است که مورد اول، نادانی و ناآگاهی که نقطه مقابل علم است. وقتی آدمی از گناه‌آلود بودن کاری بی‌خبر باشد، به خود اجازه می‌دهد که آن کار را انجام دهد. جهل به احکام الهی باعث می‌شود که انسان جاهل حدود اين احکام را رعايت نکند و دچار گناه شود.

وی بیان کرد: از سوی ديگر، هنگامی که آدمی مرتکب گناه می‌شود و در انجام آن اصرار دارد، اندک‌اندک علم و آگاهی خود را به احکام الهی از دست می‌دهد و در زمره نادانان قرار می‌گيرد. بنابراين علم و آگاهی می‌تواند به آدمی در انجام وظايفی که دارد کمک کند و مانع کارهای ناپسند گردد. برای نمونه، انسانی که می‌داند ماده‌ای سمّی در ظرفی وجود دارد، هرگز به آن دست نمی‌زند و خويشتن‌داری می‌کند. اما چه بسيار افرادی که به خاطر ناآگاهی از کيفيت يک غذای مسموم، آن را خورده‌اند و سپس دچار بيماری‌های دشوار شده‌اند. بنابراين جهل و نادانی زمينه‌ساز ارتکاب کار نادرست است.

انصاری افزود: معنای دوم جهل، نادانی و ناآگاهی نيست؛ بلکه ناديده گرفتن علم و آگاهی و عمل نکردن به آن و استفاده نکردن از عقل است. جهل در اين معنا، نقطۀ مقابل عقل است. بر اين مبنا، انسان جاهل کسی نيست که نمی‌داند، بلکه کسی است که به مقتضای علمش عمل نمی‌کند و همچون جاهلان به خطا گام برمی‌دارد. بنابراين، انسان مطلبی را چه از اول نداند و از ابتدا نسبت به آن ناآگاه باشد و چه بداند و به مقتضای علمش عمل نکند، هر دو باعث درافتادن انسان در منجلاب گناه می‌شود.

جایگاه افرادی که از جهل به گناه مرتکب شده‌اند در قیامت

این مفسر قرآن کریم گفت: هنگامی که انسان‌ها پا به قیامت می‌گذارند، دو گروه می‌شوند: بعضی از آن‌ها شقی و بعضی سعید هستند.قرآن گروه سومی را مطرح نمی‌کند. برخی افراد در اینجا سؤالی مطرح می‌کنند و آن اینکه در دورترین نقاط جهان انسان‌هایی را می‌بینیم که نه نشانه‌های زندگی سعادتمندانه در منش آن‌ها موج می‌زند و نه نشانه‌های شقاوت را در زندگی آن‌ها به طور کامل می‌توان یافت. برای نمونه برخی انسان‌ها در سن کودکی از دنیا می‌روند. برخی افراد نیز دیوانه و مجنون هستند و تکلیف از آن ها ساقط است. همچنین برخی از افراد بی ایمان کسانی هستند که اساساً از اسلام و آموزه‌های قرآن بی‌خبرند و بی ایمانی‌شان نه به خاطر لجاجت و دشمنی، بلکه از سر بی‌خبری و ناآگاهی است. آیا می‌توان این افراد را گروه سومی در کنار سُعدا و اشَقیا فرض کرد که در جهان آخرت سرنوشتی مجزا از سرنوشت آن دو گروه دارند؟

وی در پاسخ به چنین سوالاتی بیان کرد: پاسخ به این پرسش منفی است. همان‌طور که بیان شد، انسان‌ها در سرای آخرت یا جزو سعادتمندان هستند، یا در زمره شقاوتمندان. بر مبنای برخی روایات، انسان‌هایی که به خاطر استضعاف فکری و جهل و ناآگاهی، حجت بر آن‌ها تمام نشده و مؤمن و مسلمان نیستند نیز سرانجام به دو گروه سُعدا و اشَقیا تقسیم می‌شوند؛ زیرا خداوند در جهان آخرت شرایطی را برای آنان مهیا و حقیقت اسام و قرآن را به آنان عرضه می‌کند و از آنان می‌خواهد به این کتاب نورانی و دین مبین ایمان بیاورند. آن دسته از انسان‌هایی که ایمان می‌آورند، در زمره «سُعَداء » و آن دسته که ایمان نمی‌آورند و حقیقت درونی خود را برملا می‌کنند در زمرۀ «أشَقیاء » قرار می‌گیرند.

انتهای پیام
captcha