فرازهایی از زندگی شهید «ناصر حبیبی زهام»

به گزارش ایکنا به نقل از روابط‌ عمومی اداره‌‌کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان‌‌رضوی، شهید امیر سرلشگر خلبان ناصر حبیبی زهام، چهارم مهرماه 1334 در تهران متولد شد، پدرش محمد صادق به شغل کفاشی مشغول بود و مادرش فاطمه صاحبی مسئولیت تربیت و نگهداری 6 پسر و 2 دختر را در خانه برعهده داشت.

ناصر دوران کودکی بسیار سختی را سپری کرد، کنار تحصیل به مغازه پدر می‌رفت و در کار کفاشی به او کمک می‌کرد، در سال 1352 پس از تلاش و زحمات بسیاری موفق به دریافت دیپلم و در نهم اسنفدماه سال 52 استخدام رسمی نیروی هوایی ارتش در رشته خلبانی شد.

پس از سپری کردن دوره‌های آموزش مقدماتی، جهت فراگیری فنون پرواز و اخذ مدارک خلبانی با جنگنده‌های نظامی به آمریکا اعزام شد و در سال 1355 پس از گذراندن دو سال دوره‌های تخصصی پرواز موفق به اخذ مدرک خلبانی هواپیماهای جنگی شد.

سال 1356 با بعیده اسماعیل‌زاده ازدواج کرد که حاصل 24 سال زندگی مشترک آن‌ها سه فرزند است که از او به یادگار مانده‌اند. شهید حبیبی طی دوران دفاع مقدس در بالغ بر 700 ساعت پرواز درون و برون مرزی، رشادت‌های بسیار زیادی از خود نشان داد و در عملیات‌های مختلف هوایی حضوری تأثیرگذار داشت.

شهید حبیبی زهام، در طول خدمتش بالغ بر سه هزار ساعت پرواز داشت، ایشان در تاریخ نوزدهم تیرماه سال 80 در حالی که سمت معاونت عملیات پایگاه چهاردهم شکاری مشهد را برعهده داشت و مسئولیت استادی دسته پروازی شاهین را در منطقه شرق کشور عهده‌دار بود، پس از مراجعت در ساعت 10:4، حین انجام عملیات تاکتیکی و آموزش رزمی در مرزهای شرق کشور با هواپیمای جنگی میراژ، دچار سانحه شد و در سن 46 سالگی، پس از بالغ بر بیست و هفت‌سال خدمت در نیروی هوایی ارتش به شهادت رسید، گلزار این شهید عزیز در بهشت زهرای تهران است.

کار خیر... به نقل از ستوان یکم بایسته بازنشسته ارتش(همکار شهید)

مطلب مهمی به نقل از خانواده شهید عرض کنم و آن این است که در چندین سال پیش قطعه زمینی در جاده شاندیز از سوی نیروی هوایی برای مسکن پرسنل زحمت‌کش این نیرو خریداری شد که هم اکنون به نام مجتمع پرستو نامگذاری شده است. 

شهید خلبان ناصر حبیبی زهام هم یک قطعه از این زمین‌ها دارد، این اواخر من متوجه شدم که همسر ایشان این زمین را هدیه کرده تا در آنجا به نام ایشان بنای یادبودی ثبت شود. فرض بفرمایید مثل مدرسه باشد یا مهدکودک یا زینبیه باشد یک همچین مسئله‌ای را گویا پیشنهاد داده‌اند که برای یک کار فرهنگی مذهبی بنایی ساخته شود و می‌خواهند که در راه خیر و در راه مکتب اسلام خرج شود.

راستگویی... به نقل از حمید حبیبی زهام(برادر شهید)

ناصر شخصیت خاصی داشت و خیلی با معرفت، بامحبت، دلشور و از همه نظر یک مرد به تمام معنا و بارز بود، مردی ساده و بی‌تعارف و تحت هیچ شرایطی محال بود از او دروغ بشنوید، او عاشق راست‌گویی و صداقت بود.