کد خبر: 4260255
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۶
محمدعلی انصاری تبیین کرد

آسیب‌های اخلاقی ثروتمندی

صاحب تفسیر مشکاة گفت: هنگامی که دست انسان به هر دلیلی در روزی باز می‌شود و او صاحب مکنت می‌گردد، دو زمینه ابتلا برایش پیش می‌آید؛ از یک سو ثروت باعث پدید آمدن صفاتی نیک در او می‌شود و از سوی دیگر صفاتی منحوس و ناپسند را در او شکل می‌دهد.

محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم و صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن، در نشست مجازی که امروز 27 دی‌ماه با موضوع «نتایج ثروتمندی» برگزار شد، بیان کرد: هنگامی که دست انسان به هر دلیلی در روزی باز می‌شود و او صاحب مکنت می‌گردد، دو زمینه ابتلا برایش پیش می‌آید؛ از یک سو ثروت باعث پدید آمدن صفاتی نیک در او می‌شود و از سوی دیگر صفاتی منحوس و ناپسند را در او شکل می‌دهد. 

وی ادامه داد: اولین نتیجه نامطلوب و ننگین ثروت برای آدمی، طغیان و سرکشی است که خداوند در آیه ۶ سوره «العلق» به این نکته اشاره کرده و فرموده است: «كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَىٰ؛ راستی که انسان سرکش و مغرور می‌شود.» به عنوان قاعده‌ای کلی می‌توان گفت که پاسداشت همه احکام دينی اعم از واجبات يا محرمات از مصاديق از سر گذراندن آزمون الهی است و به نوعی حقيقت وجودی انسان و تحمل و صبر او را نشان می‌دهد و منش و شخصيتش را برای خود او و ديگران روشن می‌کند. التزام عملی به فرمان‌های الهی، تمرين انسان شدن است و زمينه‌ساز شکوفايی توانمندی‌های آدمی می‌شود. از سوی ديگر، نافرمانی و سرکشی از اجرای حدود الهی و احکام دين، عذاب دردناک اخروی را برای آدمی در پی خواهد داشت.

انصاری به بیان دومین آسیب پرداخت و بیان کرد: آسیب دیگر ابتلا به ثروت «آزمندی» است. اغلب انسان‌ها، هر اندازه که برخورداری بیشتری می‌یابند و به موقعیت بهتر و ثروت فزون‌تری می‌رسند، آز و طمعشان افزوده می‌شود. علمای علم اخلاق معتقدند که کبر، حسد و طمع مادر رذیله‌های اخلاقی هستند و هر صفت ناپسندی را که بنگریم، ریشه در یکی از این سه صفت دارد. این مثلث شوم انسان را تا قعر جهنم می‌کشاند و او را در پست‌ترین مقام‌ها مستقر می‌سازد. 

این مفسر قرآن کریم ادامه داد: تکبر، سومین آسیبی است که هم از دل ثروت زاده می‌شود و هم قدرت. چه بسیار صاحب شوکتان و ثروت‌اندوزان در طول تاریخ که خدایگان تکبر و نخوت بوده‌اند. همچنین چهارمین آسیب، «تَرَفُّه» به معنای دنیازدگی و تجمل و غرق شدن در رفاه است. پنجمین آسیب «غفلت» است. فرد غافل، تمام هم و همتش صرف رسیدگی‌های اقتصادی و اندوختن ثروت می‌شود و از دیگر امور در غفلت است.

وی به توضیح غفلت پرداخت و گفت: غفلت عارضه‌ای است که در روح انسان پدید می‌آید و به معنای توجه نداشتن جدی به چیزی است که باید در کانون توجه انسان باشد. غفلت به‌ یک‌ باره گریبان انسان را می‌گیرد؛ اما اسباب آن به‌تدریج در وجود گرد می‌آید و انسان، خود این اسباب را فراهم می‌کند. بی‌توجهی‌های تدریجی و جزئی سرانجام به غفلتی خانمان‌سوز منجر می‌شود. هنگامی که غفلت در جان می‌نشیند، هدف زندگی، چیستی دنیا، چیستی آفرینش، چرایی حضور انسان در این سرا و نقش و وظیفه او در این هستی، همگی زیرسؤال می‌رود و به هیچ انگاشته می‌شود. نقطه مقابل غفلت، ذکر است. همان‌گونه که جای غفلت در قلب است، جای ذکر نیز باید در قلب انسان باشد تا غفلت را بشوید و بزداید.

انصاری در پایان سخنانش افزود: ششمین آسیبی که از دل ثروت زاده می‌شود نیز کفران است. خداوند مال را برای آدمی خیر قرار داده است؛ نه آنکه انسان آن را واسطه شر قرارش دهد. اما انسان از این خیر، شر می‌سازد. به این رویکرد، «کُفْرَان» می‌گویند. در حالت متقابل، انسان گاه در معرض ابتلا به ثروت قرار می‌گیرد؛ اما از دل ثروت استعدادهایش شکوفا می‌شود و صفات جود، سخا و کرم به ظهور و بروز می‌رسند. آزادگی نیز فرزند ابتلا به ثروت است. اگر کسی ثروت داشته باشد و اسیر آن نشود، آزاده است. بدین ترتیب ابتلا به ثروت، یا شخصیت انسان را به فردی تبهکار، متکبر، مترفه، غافل، مغرور و کافر نعمت تبدیل می‌گرداند یا او را ارتقا می‌دهد و به انسانی سخی، جواد، غنی، آزاد و ایثارگر تبدیل می‌کند.

انتهای پیام
captcha