به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محسن دیمهکار گراب، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم و ریاست دانشکده علوم قرآنی مشهد در نشست علمی تحت عنوان «قدم، در قدم یار» که به همت تشکلهای دانشکده علوم قرآنی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: حضرت ابوالفضل(ع) اگر چه انسان عادی بود، اما به اوج درجات عصمت نائل شد. خیلی از مردم مسیر زندگی خود را داشتند و امتحانات بسیار سخت، لذا انسان عادی اگر بتواند به این درجه برسد، قطعاً مسیر سختی را طی کرده است، کسی که اسمش در لیست انبیاء و اولیاء الهی نبوده، اما به این منزلت رسیده است.
وی ادامه داد: اگر در روایات نگاه کنیم، لقب «کاشف الکرب» قبل از ایشان برای حضرت امیر(ع) بوده است، حضرت امیر(ع) به این مرحله رسیده بودند که حزن و اندوه و دغدغهها را از پیامبر(ع) برطرف میکرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم تصریح کرد: اگر شخصی به این درجه برسد نسبت به امام یا ولی خدا قطعا مطلب عادی نیست و لازمه اش معرفت بسیار خاصی است و عشق خالصانهای نیاز دارد. حقایق آن عصر را مشرف باشد، مشکلات را بشناسد و آسیبها را متوجه شود و میدانید که اندوه پیامبر(ص) با سایر مردم متفاوت است. قلب رسول اکرم ظرف اراده الهی است و حرف زدن حضرت رسول(ص) از روی هوای نفس نیست، این آیه مختص صحبت کردن حضرت نیست، بلکه همه ابعاد شخصیتی ایشان را در پی دارد. این خود از معرفت و یقین بالایی نشئت می گیرد، لذا رسول اکرم(ص) بیان میکنند که بحث حزن و اندوه منطبق بر یک امری است که خداوند در عرش ناراحت است و همان طور که میخوانیم خداوند با شادی حضرت زهرا(س) شاد و با حزن ایشان، محزون است.
رئیس دانشکده علوم قرآنی مشهد ادامه داد: در همه تنهاییها و سختیهای رسول اکرم، حضرت امیر(ع) حضور دارد و مشکلات را برطرف میکند، حتی تا مرز شهادت ایشان پیش رفتند و در ماجرای شب لیلة المبیت این بحث را مشاهده میکنیم. این بعد قضیه که حضرت امیر، پیامبر را نجات داد را خداوند مطرح نکرده است، بلکه این قضیه که حضرت امیر خود را سپر بلای جان پیامبر قرار داد، مطرح کرده است و همه هم و غم پیامبر را حضرت امیر(ع) رفع و رجوع میکرد.
دیمه کار افزود: همین وصف و حالت را حضرت عباس(ع) نسبت به سیدالشهداء(ع) دارد و قطعاً جا پای حضرت امیر(ع) گذاشتن قطعاً سخت است. اما تفاوت آن است که حضرت امیر، امام بود، اما اینجا در مورد حضرت عباس(ع) مطرح نیست، زیرا ایشان شخصیت عادی بود و کسی که امام نیست و این وصف را داشته باشد، جای تعجب دارد و بی نظیر است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم بیان کرد: حضرت عباس(ع) نسبت به امام حسین(ع) درک حقایق را به نحو احسن داشت و همگام با سیدالشهداء است و همه هستی خود را صرف سیدالشهدا کرد. هر کدام از ما دغدغههای خاص خود را داریم. انسانها در اندازه همام دغدغهها و نگرانیها هستند. لذا برخی انسانها بسیار بزرگ هستند، زیرا هم و غم آنها بزرگ است. دغدغه حضرت امیر(ع) بر این اساس پیامبر اکرم(ع) است و هر جایی دغدغهای برای پیامبر(ص) مطرح است، نام حضرت امیر(ع) نیز به میان میآید.
رئیس دانشکده علوم قرآنی مشهد گفت: به تعبیر قرآن، حضرت امیر(ع) نفس پیامبر(ص) است. اگر همین روال را برگزینیم، این تعبیر را در مورد دیگر اصحاب حضرات معصومین(ع) نمیبینیم. لذا این لقب جزو شخصیت والای حضرت عباس(ع) است و باید ایشان را از منظر سیدالشهدا(ع) نگاه کرد.
دیمه کار ادامه داد: تعبیر دیگر در رابطه با ایشان که در زیارت نامهشان از حضرت امام صادق(ع) نقل شده، بحث عبد صالح بودن ایشان است. در قرآن وقتی عبد مطرح میشود، نام انبیاء الهی درخشان است و بحث عبد یکی از تعابیر زیبا در قرآن است. لذا امام صادق(ع) که تعبیر عبد صالح را به کار میبرد، حاکی از آن است نه این مطلب با ظرافت بیان شده و میدانند که چه چیزی در رابطه با ایشان بیان کنند. پیش از رسالت نیز، بحث عبودیت حضرت پیامبر(ص) مطرح میشود.
دیمه کار تصریح کرد: عبد یعنی خدا را بندگی کردن و این معنای اصلی است و این مقام، مقام والایی است. در آیه 105 سوره «انبیاء»خداوند میفرماید: «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ؛ در «زبور» بعد از ذكر [تورات] نوشتيم: «بندگان شايستهام وارث [حكومت] زمين خواهند شد.» حضرت امام صادق تلمیحی به این آیه داشتند که زمین را بعد از اولیاء بندگان صالح صاحب می شوند. در همین زیارت بحث رجعت ایشان نیز مطرح شده است و خیلی جالب است سر مبارک حضرت سیدالشهدا بر نیزه آیات اصحاب کهف را قرائت نمودند که آیا فکر کردهاید که این اصحاب از آیات شگفت ما بودند و به تعبیر حقیر آیات شگفتتری برای پیامبر(ص) خواهد آمد که یعنی ماجرای حضرت سیدالشهداء(ع) از اصحاب کهف شگفتتر است و این به نوعی متضمن وعده دیگری است. در ادعیه ماه شعبان و در همین صلوات شعبانیه بحث کهف الحصین مطرح شده است که تلمیحی به همین آیه دارد.
این استاد قرآنی ادامه داد: پس این تعبیر عبد صالح برای حضرت عباس اشارهای ملکوتی از امام صادق(ع) است که یکی از آن افراد که زمین را صاحب می شوند حضرت عباس(ع) نیز نامشان می درخشد. در همین نماز نیز ما به بندگان صالح نیز سلام میدهیم و شروع نماز با توحید و انتهای آن با زیارت ختم میشود. این فراز نماز را اگر نگاه کنیم، تعبیر آن است که ما هر روز پنج وعده با حضرت عباس(ع)، سلام «السلام علینا و علی عبادی الصالحین» میدهیم. و این نماز به قدری فضیلت دارد که ما هر روز پنج بار به جا میآوریم و در انتهای آن با زیارت ختم میکنیم.
رئیس دانشکده علوم قرآنی مشهد گفت: مدال افتخار بعدی آن است که مطیع محض امر پنجتن آل عبا بوده است و این نیز پیاده شده آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» است. این سخن و این فراز معنای عصمت میدهد. در همان فراز آمده است که حضرت اباالفضل به انبیاء الهی اقتدا میکرد و مسیر آنها را در پیش میگرفت و الگوهای انبیاء الهی را ایشان مد نظر داشت. این مدال افتخار نیز در بحث تسلیم بودن حضرت به امر سیدالشهداء(ع) نیز وجود دارد. وفا نیز راجع به ایشان مطرح است که در اوج غربت حضرت را یاری میکنند و یقیناً ارزش کار انسان در وقت غربت دوچندان می شود و نصرت در تنهایی به مراتب ارزش بیشتری دارد. این موارد را حضرت امام صادق(ع) برای ایشان مو به مو مطرح کردهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم بیان کرد: مشهور بین محبان و شیعیان ایشان این است که ایشان باب الحوائج هستند و خیلی از افراد با حاجت برآورده شده از حرم ایشان بازگشتند. حال چه شخصی باب الحوائج است؟ این نشان میدهد که به تعبیر قرآن ایشان وسلیه هستند تا بتوانیم به قرب الهی نائل شویم و حاجات خود را دریافت کنیم. لذا حضرت اباالفضل(ع) وسیله است پیش خداوند تا بتوانیم حاجات خود را مد نظر قرار دهیم و آن ها را بگیریم. این لقب برای حضرت موسی ابن جعفر(ع) نیز می باشد و مختص ایشان است.
دیمه کار افزود: فلسفه وجودی حضرت عباس(ع) نصرت امام حسین(ع) است. پس اسناد و مدارکی که داریم بحث ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و ام البنین(س) برای آن بود که فرزند شجاعی متولد شود و امیرالمؤمنین(ع) نیز محرم ۶۱ هجری را میبینند و به تعبیر حقیر میخواهند سهم خود را به جهت عدم حضور در کربلا ایفا کنند و اتفاقاً همه پسران حضرت ام البنین(س) شهید کربلا میشوند. در میان شهدای کربلا فقط حضرت عباس(ع) مرقدشان دورتر است و این نشان از ادب حضرت است که ایشان خجالت میکشیدند به سمت حرم بیایند. حتی خاکسپاری حضرت به دست امام سجاد(ع) نیز به اراده ملکوتی امام سجاد(ع) و امام حسین(ع) آن بوده که بدن مطهر ایشان دورتر به خاک سپرده شود.
انتهای پیام