ارتباط با قرآن، فراتر از تلاوت و خواندن آن است و نیازمند درک عمیق و نگاهی متعالی به این کتاب الهی است. اما چه عواملی باعث کاهش بهرهوری از قرآن میشوند و چگونه میتوان موانع این ارتباط را برطرف کرد؟
همانطور که در بخشهای قبل اشاره شد، ارتباط مؤثر با قرآن مستلزم نیت، انگیزه و هدفی روشن است. مهمترین چالش در این زمینه، تفاوت نگاهها به قرآن است؛ برخی قرآن را وحی مطلق الهی میدانند، درحالیکه عدهای آن را صرفاً تجربه نبوی تلقی میکنند.
یکی از موانع اصلی درک قرآن، آگاهی نداشتن از زبان عربی است. کسی که زبان قرآن را نمیداند، حتی اگر حافظ کل آن باشد، بهرهمندی معرفتی چندانی از آن نخواهد داشت. همانطور که در سوره جمعه آمده، کسانی که کتاب الهی را میخوانند اما آن را درک نمیکنند، مانند الاغی هستند که کتابهایی را حمل میکند بدون اینکه از محتوای آن آگاه باشد.
علاوه بر آن، رعایت آداب ظاهری و باطنی هنگام تلاوت قرآن اهمیت زیادی دارد. نشستن با احترام، رو به قبله بودن، و همراه کردن قرائت با ایمان و یقین، همگی در افزایش اثرگذاری قرآن در قلب و ذهن انسان مؤثر است.
از سوی دیگر، نگاه پژوهشی به قرآن نیز باید با باور به وحیانی بودن آن همراه باشد. بسیاری از خاورشناسان و پژوهشگران غیرمسلمان سالها بر روی قرآن مطالعه کردهاند، اما نبود این باور باعث شده که صرفاً به آن بهعنوان یک متن تاریخی یا فرهنگی، نه یک حقیقت الهی بنگریم.
برای داشتن ارتباط مؤثر با قرآن، باید هم دانش زبانی و هم باور قلبی را تقویت کرد. تدبر و تأمل در معانی آیات، رعایت آداب ظاهری و باطنی، و داشتن نیت خالص در پرداختن به قرآن، مسیر بهرهگیری بیشتر از این کتاب آسمانی را هموار میکند.
برخی تصور میکنند که تنها گروهی خاص قادر به فهم معانی عمیق قرآن هستند و خودشان نباید به تفکر و تدبر در آن بپردازند. در مقابل، عدهای هم هستند که گمان میکنند تنها با خواندن ظاهری قرآن، بدون نیاز به مراجعه به تفاسیر و اهل علم، میتوانند همه مفاهیم آن را درک کنند.
این دو نگاه افراطی و تفریطی، هر دو مانعی برای ارتباط مؤثر با قرآن هستند. قرآن نه صرفاً متنی است که باید فقط از طریق مفسران فهمید و نه کتابی که بدون هیچ دانشی بتوان تمامی معارف آن را دریافت کرد. تدبر در آیات، همراه با بهرهگیری از دانش تفسیری، راهی برای ایجاد ارتباط واقعی و پایدار با قرآن است.
علاوه بر این، یکی از نکات مهم در انس با قرآن، استمرار در خواندن و تدبر در آن است. توصیه بزرگان دین و تأکید رهبر معظم انقلاب این بوده که نباید روزی بگذرد که حتی یک آیه از قرآن خوانده نشود. این استمرار، حتی اگر در حد اندک باشد، بهتدریج باعث افزایش فهم و انس با قرآن خواهد شد.
دستیابی به ارتباطی عمیق و مؤثر با قرآن نیازمند کنار گذاشتن موانع ذهنی، افزایش دانش و معرفت قرآنی، و پرورش عادت مطالعه و تدبر در آیات است. تنها در این صورت است که میتوان از قرآن نه فقط بهعنوان یک کتاب مقدس، بلکه بهعنوان راهنمایی عملی برای زندگی بهره برد.
برخی معتقدند که قرآن باید بهگونهای خوانده شود که گویی خداوند در لحظه، آن را بر ما وحی میکند. این نگاه، که به (وحیانگارانه) بودن ارتباط با قرآن تعبیر شده، به ما میآموزد که فراتر از زمان و مکان، هر آیه را مستقیماً خطاب به خود بدانیم و از آن درس بگیریم. این دیدگاه تأکید دارد که قرآن جاودانه است و پیام آن، در هر زمان و برای همه انسانها جاری و ساری خواهد بود.
اما در مقابل، دو نگاه افراطی و تفریطی درباره مواجهه با قرآن وجود دارد. گروهی تنها بر ظواهر تأکید دارند، مانند رعایت آداب تلاوت و شرایط فیزیکی خواندن قرآن، در حالی که گروهی دیگر، به کلی فرم و ظاهر را کنار میگذارند و صرفاً بر دریافتهای باطنی تأکید دارند.
این اختلاف دیدگاه، در متون عرفانی نیز بازتاب داشته است. برای نمونه، مولوی در اشعار خود بارها به این موضوع پرداخته و با اشاره به اهمیت مغز و محتوا در برابر پوست و ظاهر، انتقادهایی نسبت به نگاه صرفاً ظاهری به دین داشته است. او در جایی میگوید:
قرآن مغز را برداشتیم / پوست را بهر خران بگذاشتیم
این بیان، اشارهای است به افرادی که به ظاهر قرآن بسنده کرده و به عمق مفاهیم آن توجهی ندارند. از سوی دیگر، در نگاه عرفانی، اصل بر حضور قلب و درک معنای قرآن است، اما این بدان معنا نیست که ظاهر قرآن و آداب آن را نادیده بگیریم.
در نهایت، ایجاد ارتباطی مؤثر با قرآن مستلزم توازن میان ظاهر و باطن است. توجه به آداب و احترام به متن مقدس در کنار فهم عمیق و معنوی آیات، میتواند ارتباطی پایدار و اثرگذار با قرآن ایجاد کند.
حسن حکیمباشی، استاد تفسیر و علوم قرآنی
انتهای پیام