به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن کریم، در نشست مجازی که امروز ۱۷ فروردینماه، با موضوع «وسوسههای شیطان» برگزار شد، اظهار کرد: اسیر شدن در بند وسوسههای شیطانی چنان تلخ است که خداوند متعال و معصومان(ع) از این اثرپذیری به ادبیات حیوانی تعبیر میکنند و فرمودهاند: «وَ قَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَايَا وَ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطَان»، «قِیَادَة» به معنی کشیدن و راندن شتر و «أَزِمَّة» به معنای مهارهایی است که در گردن برخی حیوانها میاندازند و «إسْتِحْوَاذ» نیز به معنای در اختیار گرفتن حیوان است.
وی ادامه داد: واژگان دیگری هم در این راستا در کلامالله مجید آمده است که تعبیرات اینچنینی را دارا است. خداوند در آیه ۹۷ سوره «مؤمنون» فرموده است: «وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ؛ و بگو: پروردگارا! از وسوسههای شیطانها به تو پناه میآورم» بنابراین لازم به ذکر است که به تکه آهنهایی که پهلوی چکمهها متصل میکردند تا با فروکوفتن آن در پهلو و شکم حیوان او را مجبور به شتاب گرفتن کنند، «مهِْمِیز» میگویند.»
انصاری بیان کرد: واژه دیگر «نَزْغ» است و خداوند در قرآن کریم در آیه ۲۰۰ سوره «اعراف» فرموده است: «وَ إِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ و اگر [وسوسه ای از سوی] شیطان، تو را [به خشم بر مردم و ترک مهربانی و ملاطفت] تحریک کند، به خدا پناه جوی؛ زیرا خدا شنوا و داناست.» «نَزْغ» در كلام عربی به معنای از جا بركندن با تحریک و هممعنای «نَخْس» است. گاه حيوان را از پشتش با چوب يا وسيلهای مانند آن به حركت وامیدارند که به اين عمل «نَخْس» میگويند.
این مفسر قرآن کریم تصریح کرد: شیطان چون شتر بر گردن انسان مهار میافکند و او را هرجا که بخواهد میکشاند، همچون اسب به آدمی مهمیز میزند و همچون الاغ، سوار بر انسان میشود و او را به سوی خواستههای خود از جا میجهاند. هنگامی که شیطان وارد وجود انسان میشود قوه عقل آدمی را تضعیف یا تعطیل میگرداند، او را تحمیق کرده و قوه وهم او را تقویت میکند.
وی اظهار کرد: تضعیف عقل در نهایت منجر به ولایتپذیری شیطان میشود. اما انسانی که به تمام جوانب زندگی نگاهی فکورانه و مدبرانه دارد، کسی که عاقلانه میاندیشد، عاقلانه سخن میگوید و عاقلانه عمل میکند، شیطان به راحتی نمیتواند به او نزدیک شود. اگر کسی با توحید آشنا شد، در دنیا و آخرت محفوظ است و اگر غیر از این باشد مصونیت نخواهد داشت. اگر انسان به این حقیقت پای گذارد، مصونیت پیدا میکند و وقتی به این شناخت و معرفت دست یابد، ذلیل و اسیر نمیشود. هر مقدار که این دل با نور توحید آشنا شود ظلمتها از وجود او رخت میبندد.
انصاری در پایان گفت: هر مقدار در وجود انسان ظلمت میآید، بههمان مقدار وساوس ایجاد میشود و بهدنبال آن، ذلت، خفت و خواری و آنگاه خیانت و ظلم پدید میآید. از آنطرف، هنگامیکه در وجود انسان نور میآید، جایی برای وسوسه نمیگذارد. نور جلال و جمال الهی که همان نور «اللهُ نُورُ السَّمَْاواتِ وَ الْأََرْضِ» است، اگر بر سُرادقات جان و پردههای جنان بتابد، صفحه دل را روشن میکند. امام حسین(ع) در دعای زیبای عرفه میفرماید: «اَنْتَ الَّذی اَشْرَقْتَ الاَنْوارَ فی قُلُوبِ اَوْلِیآئِکَ حَتّی عَرَفُوکَ وَوَحَّدُوکَ؛ تویی که انوار معرفت را در دل اولیایت تاباندی تا اینکه تو را شناختند و یگانهات دانستند.»
انتهای پیام