کد خبر: 4284829
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۹
یادداشت

امام جوادالائمه(ع)؛ جلوه‌ای از علم و کرامت الهی

شهادت امام جوادالائمه(ع)، نهمین پیشوای شیعیان، نه‌تنها پایانی بر زندگی کوتاه اما پربار آن حضرت، بلکه نقطه عطفی در تاریخ تشیع است؛ امامی که در کودکی به امامت رسید، با علم الهی در برابر مناظرات و تهمت‌ها ایستاد و با اخلاق کریمانه و کرامت‌های فراوان، مسیر هدایت را برای پیروان خویش هموار ساخت.

امام جوادالائمه(ع)شهادت امام محمدتقی(ع)، معروف به امام جوادالائمه(ع)، یکی از غم‌انگیزترین و تأثرآورترین وقایع تاریخ تشیع است. امامی که در جوانی به مقام امامت رسید و با علم و تقوای بی‌نظیر خود، چراغ هدایت را در زمانه‌ای پرآشوب روشن نگه داشت. شهادت ایشان نه تنها پایان زندگی یک امام بزرگوار، بلکه آغاز مرحله‌ای از آزمون و صبر برای پیروان راستین آن حضرت بود. در این واقعه تلخ، دشمنان حق نتوانستند، اندیشه‌های ناب و راه روشن امام جواد(ع) را خاموش کنند و نام و یاد ایشان تا همیشه در دل‌های مؤمنان باقی ماند.

به‌مناسبت 29 ذی‌القعده و شهادت امام جوادالائمه(ع)، حجت‌الاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو، استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسان رضوی، قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم؛

ولادت مبارک امام جواد(ع) نه تنها پایان بخش دلهرههای شیعیان و افشای نیت فرصت‌طلبان و سودجویانی چون فرقه واقفیه بود، بلكه آغاز فصل نوینی از تاریخ تشیع است. از اینرو ولادت ایشان یکی از با برکتترین ولادتهاست. در تاریخ ولادت امام جواد(ع) اقوال مختلفی وارد شده است از جمله شیخ كلینی در اصول كافی، شیخ مفید در ارشاد، ولادت حضرت را در رمضان سال 195 هجری دانستهاند. ابن شهر آشوب در مناقب و اربلی در كشف الغمه روز ولادت را 19 رمضان سال 195 هجری ذكر كرده‌اند. شیخ طوسی از احمد بن محمد عیاشی در انوار البهیه 10 رجب سال 195 هجری را روز ولادت حضرت دانسته است. که در میان اقوال سه‌گانه، فرازی از دعای ناحیه مقدسه كه در ماه رجب خوانده می‌‌شود قول سوم را تأیید می‌‌نماید. آنجا كه حضرت میفرمایند: «اللهم انی اسألك بالمولودین فی رجب محمد بن علی الثانی و ابن علی بن محمد المنتجب» الی آخر الدعاء. علاوه بر آن مشهور بین شیعه همین قول سوم است یعنی ولادت آن حضرت روز دهم ماه رجب سال 195 هجری قمری است.

كودكی امام جواد(ع)

آگاهی‌های تاریخی درباره زندگی امام جواد(ع) چندان گسترده نیست، زیرا افزون بر آنكه محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار به امامان معصوم(ع) می‌‌گردید، تقیه و شیوههای پنهانی مبارزه كه برای «حفظ امام و شیعیان از فشار حاكمیت» بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. اما شكی نیست كه دوران كودكی امام جواد(ع) از مهم‌ترین دوران زندگی آن حضرت به‌شمار می‌‌رود، چراكه اولین كودكی بود كه در چنین سنی به امامت می‌‌رسید و معادلات فكری سیاسی مردم خصوصاً حكمرانان را به هم می‌‌ریزد و برگ جدیدی در تاریخ زندگی ائمه(ع) رقم می‌‌زند.

دوران امامت

فضائل امام جواد(ع) را می‏‌توان به دو دسته فضائل علمی و فضائل اخلاقی تقسیم کرد. فضائل علمی امام جواد(ع) از دو جهت به مناظرات علمی كشانده می‌‏شد. نخست، از طرف شیعیان خود كه با توجه به سن كم آن حضرت می‏‌خواستند علم الهی را دریابند. همچنین از طرف حكومت، به‌ویژه مأمون و معتصم، دو خلیفه معاصر آن حضرت. خلفا می‏‌كوشیدند با تشكیل مناظره، شیعیان را رو در روی برخی از دانشمندان بنام زمان قرار دهند تا شاید در پاسخ برخی از پرسش‌ها درمانده شوند و شیعیان از این رهگذر، در اعتقاد خود (وجود علم الهی نزد ائمه اهل بیت) دچار مشكل شده و از پیروی آنها دست بردارند، اما در همه این بحث‌ها و مناظرات علمی، حضرت جواد(ع) با پاسخهای قاطع و روشنگر، اعتقاد و اطمینان كامل شیعیان به امامت آن حضرت را تثبیت كرد و ابرهای تیره ابهام و شبهه را از فضای فكر و ذهن آنان كنار زد و خورشید حقیقت را آشكار ساخت.

درخصوص فضائل اخلاقی امام جواد(ع) نیز می‌توان گفت از میان القاب امام جواد(ع) دو لقب «التقی» و «الجواد» مشهورترین القاب است كه این خود دلیل بر این است كه آن حضرت در دوران نوجوانی و دوران پذیرش مسئولیت امامت و جوان بودن در هنگام شهادت، به صفت پارسایی آراسته بوده و خدمت‌‏رسانی و سخاوتمندی نسبت به مردم و اطرافیان كار همیشگی او بوده است.

در سه سال حاضر نبودن پدر در مدینه و ارجاع امور دینی و اجتماعی و خانوادگی توسط امام هشتم به وی، گواه كاردانی و جامعیت و فضیلت امام نهم(ع) است. امام هشتم به آن حضرت توصیه كرد ورود و خروج تو از درب بزرگ باشد، به همراه خود طلا و نقره داشته باش و كمتر از پنجاه دینار به عموهای خود عطا نكن، انفاق كن و از فقر هراسناک مباش كه قدرت الهی با تو است و امام جواد(ع) طبق توصیه پدر بزرگوارش عمل می‌‏كرد. بهرهگیری از فرصت برای رفع مشكلات مردم و گره‌‏گشایی از كار آنان از مسلمات سیره امام جواد(ع) است.

مردی از اهالی سجستان خراسان در سفر حج به محضر امام رسید و از بدهی خود در دیوان والی شهر خود صحبت كرد و اعلام داشت كه والی سرزمین ما، شما خاندان پیامبر را دوست دارد، با نام‌ه‏ایی از وی بخواهید در خراج (مالیات) به من احسان نماید، حضرت كاغذی گرفت و مكتوب نمود. رساننده نامه مدعی است که شما عقیده شایسته‌‏ای دارید، پس به وی احساننما، با ورود به سجستان، والی به دلیل اطلاع از نامه امام به استقبال وی آمد و پس از پرسش از مشكل او مالیات را بخشید و كمک مناسبی نیز به او كرد.

كراماتی از امام جواد(ع)

هنگامی‌كه امام جواد(ع) با ام الفضل همسر خود از بغداد به مدینه مراجعت می‏‌فرمود در كوفه به خانه مسیب رسید و آن هنگام غروب آفتاب بود پس حضرت داخل مسجد شد و در صحن مسجد درخت سدری بود كه میوه نمی‌‏داد، حضرت كوزه آبی طلبید و در زیر آن درخت وضو گرفت و نماز مغرب را به صورت جماعت به جا آورد كه در ركعت اول بعد از حمد سوره نصر و در ركعت دوم توحید را خواند و پیش از ركوع قنوت را خواند. پس ركعت سوم را به جا آورد و تشهد و سلام گفت و از نماز فارغ شد و... سپس وقتی كه مردم كنار درخت آمدند دیدند كه میوه بسیار خوبی دارد تعجب كردند و از سدر آن خوردند، دیدند كه شیرین است و دانه ندارد، سپس مردم با آن حضرت وداع كردند و ایشان به مدینه تشریف بردند.

از حسین مكاری نقل شده كه گفت زمانی‌كه امام محمد تقی(ع) در بغداد بود وارد بغداد شدم، دیدم كه حضرت نزد خلیفه در نهایت جلالت است با خودم گفتم كه حضرت جواد(ع) با این مقام و مرتب‌ه‏ای كه اینجا دارد و از حیث جلال و طعام‌های لذیذی كه در اختیار دارد، دیگر به مدینه بر نخواهد گشت، همین كه این خیال در خاطر من گذشت دیدم آنجناب سر به زیر افكند، سپس سر بلند كرد در حالی كه رنگ مباركش زرد شده بود فرمود: «ای حسین نان جو با نمک نیم‏كوب در حرم رسول خدا(ص) نزد من بهتر است از در آنچه كه در اینجا مشاهده می‏‌كنی.»

از اسماعیل بن عباس هاشمی نقل شده كه گفت: روز عیدی خدمت حضرت جواد(ع) رفتم و از تنگی معاش خود نزد حضرت شكایت كردم، آن حضرت از محل نماز خود یک مشت خاک برداشت، خاک به بركت دست آن حضرت پاره ‏طلایی گداخته شد پس آن را به من عطا كرد و من به بازار بردم كه 16 مثقال بود.

شهادت امام جواد(ع)

مأمون در سال 218 ه.ق درگذشت و پس از او برادرش «معتصم» جای او را گرفت او در سال 220 ه.ق امام را از مدینه به بغداد آورد تا از نزدیک مراقب او باشد. در مجلسی كه برای تعیین محل قطع دست دزد تشكیل داده بود، امام را نیز شركت داد و قاضی بغداد و دیگران شرمنده شدند و بذر كینه در درون معتصم نهاده شد، معتصم كه درصدد قتل حضرت بود این قضیه او را بیشتر تحریک كرد و سرانجام هدف کینه جویانه خود را آشکار و امام را توسط ام الفضل مسموم و شهید کرد.

سن ایشان هنگام شهادت 25 سال بوده است. قول مشهور در ارتباط با شهادت این امام بزرگوار این است كه ایشان توسط معتصم خلیفه عباسی مسموم شده و به شهادت رسیده‌اند. امام جواد(ع) در آخر ذی‌القعده در بغداد مسموم شد. ابن فتال نیشابوری می‌‌نویسد:‌ «امام جواد(ع) در آخر ذی‌القعهده به واسطه سم به شهادت رسید. سیدمحمد كاظم قزوینی می‌‌نویسد: «چیزی كه واضح است و شكی در آن نیست این است كه امام جواد(ع) به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است. هیچ‌یک از مورخین نگفته‌اند كه امام به واسطه مرضی یا دردی از دنیا رفته است. بلكه قول صحیح آن است كه بگوییم، مورخین و محدثین اتفاق بر این دارند كه امام جواد(ع) را معتصم مسموم كرد.

مسعودی می‌ نویسد: «هنگامی كه امام جواد(ع) به عراق (بغداد) آمد معتصم و جعفر (پسر مأمون) در فكر كشتن امام جواد(ع) بودند. جعفر خواهرش ام‎الفضل را وسیله اجرای نیرنگ خود قرار داد. زیرا می‌‌دانست كه ام‎الفضل، با اینكه علاقه شدیدی به امام جواد داشته است، از آن حضرت روی گردانده است. زیرا ام‎الفضل دارای فرزند نشد اما سمانه (همسر دیگر امام) دارای فرزند گردید. بر همین اساس ام‎الفضل جواب مثبت به برادرش جعفر داد و آنها مقداری زهر در درون انگور رازقی نمودند. امام جواد(ع) انگور رازقی را دوست می‌ داشت وقتی آن حضرت از آن انگور خورد مسموم گردید.» طبری نیز می‌‌نویسد: «سبب وفات امام جواد(ع) این بود كه ام‎الفضل دختر مأمون وقتی دید خداوند از همسر دیگری فرزندی به امام جواد(ع) داده است با سمی كه در دانه‌های انگور وارد كرد امام(ع) را به شهادت رساند.» مرحوم مجلسی نقل كرده شهادت آن حضرت به واسطه سعایت ابی‎داود قاضی وقت در نزد خلیفه و با دست كاتب معتصم انجام گرفته است.  در این روایت نیز شهادت آن حضرت را به واسطه سمی می‌‌داند كه كاتب معتصم به امام جواد(ع) داده است. هرچند شیخ مفید در ارشاد می‌‌نویسد: «برای من ثابت نشده است كه ایشان مسموم شده باشند.» اما ایشان اولاً قول به مسموم شدن امام جواد(ع) را به‌عنوان یكی از اقوال در شهادت ایشان بیان كرده است. ثانیاً ایشان چند صفحه بعد در كتابش روایتی را ذكر می‌‌كند كه این روایت دلالت بر این دارد كه آن حضرت مورد سوء قصد واقع شده‌اند. ایشان به نقل از اسماعیل بن مهران روایت می‌‌كند كه گفت: هنگامی كه امام جواد(ع) بار اول (عصر مأمون) از مدینه به بغداد آمد، به آن حضرت عرض كردم: فدایت گردم من در مورد شما در این سفری كه در پیش دارید ترس دارم، بعد از شما چه كسی عهده‌دار امامت می‌‌شود؟ آن حضرت فرمود: آنچه را گمان می‌‌كنی در این سال رخ نمی‌دهد. هنگامی كه معتصم در سال 220 ه.ق آن حضرت را از مدینه به بغداد طلبید، ‌باز به محضرش رفتم و عرض كردم: فدایت گردم، شما از مدینه می‌روید، امام بعد از شما كیست؟ آن حضرت گریست، سپس فرمود: در این سال بر من نگران باش امامت بعد از من از آن پسرم علی (امام هادی(ع)) است.

بعد از شهادت امام جواد(ع) فرزندشان امام هادی(ع) به تغسیل و تكفین و نماز بر ایشان پرداخت و هر چند معتصم خواستار این بود كه امام جواد(ع) مخفیانه دفن شود و كسی در تشییع جنازه ایشان حاضر نشود، لیكن شیعیان به این امر آگاه شدند، از منازل خویش خارج شدند و حدود 12000 نفر آن حضرت را تشییع كردند و به خاک سپردند.

انتهای پیام
رحمانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۴/۰۳/۰۶ - ۱۴:۰۸
0
0
بسیار عالی است امروز دنبال مطالب جدید بود این متن را دیدم خیلی استفاده کردم
captcha