امام موسی کاظم(ع) هفتمین امام شیعیان است که زندگیاش همواره با سختیها و مبارزه برای حفظ دین و هدایت مردم همراه بود. ایشان در دورانی پرتنش و تحت فشارهای سیاسی شدید زندگی کردند و با علم، صبر و بردباری توانستند مسیر هدایت شیعیان را حفظ کنند. نقش امام کاظم(ع) در تثبیت مکتب تشیع و مقابله با انحرافات دینی، جایگاه ویژهای در تاریخ اسلام دارد. به مناسبت ولادت با سعادت امام کاظم(ع)،
امیرعلی حسنلو، مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسان رضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم.
امام موسی کاظم(ع) ملقب به «کاظم» و «بابالحوائج»، هفتمین امام شیعیان است. ایشان در سال ۱۲۸ قمری متولد شدند و پس از شهادت پدرشان، امام صادق(ع)، به امامت رسیدند. دوران ۳۵ ساله امامت ایشان با خلافت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی همزمان بود و حضرت چندین بار از سوی مهدی و هارون عباسی زندانی شدند و در زندان توسط سندی بن شاهک که یک نفوذی بود، به شهادت رسیدند.
امام برای ارتباط با پیروان و مسلمانان، راهبردهایی جهت ارتباط طراحی کرده بودند، از جمله با وکلا و نمایندگان و نهاد وکالت و انتخاب وکیل از میان شاگردان، از جمله راهبردهای مهم امام برای حفظ ارتباط بود.
وقتی دسترسی به امام و مرجع محدود شد یا به هر شکلی، دوری مسافت یا سختی و ناامنی، ارتباط را سخت کرد، باید در این شرایط برنامهریزی و اهداف را دنبال کرد. اگر ارتباط خانوادگی و فامیلی مدتها قطع شود، دیگر ارتباط خویشاوندی بههم خورده و مانند غریبهها میشود و وقتی پیروان و اعضای گروه با هم ارتباط نداشته باشند، هدفهای گروه رها شده و گروه نیز منحل میشود.
با توجه به محدودیتی که از طرف حاکمیت برای امام ایجاد شد، امام(ع) با هوشیاری خاص فهمیدند که اگر ارتباط با شیعه قطع شود، شیعه و مکتب و دین از بین خواهد رفت، لذا روشهای مختلفی در پیش گرفتند، از جمله اینکه سازمانی به نام «وکالت» تأسیس کردند که افراد مطمئنی از خبرگان و آگاهان که نام همه آنها در تاریخ و کتب رجال ذکر شده است را برای هدایت و ارتباط با پیروان مکتب از طرف خود، وکیل کردند و این افراد در نقاط مختلف به کانون مهم بیان احکام و ارتباط با امامت تبدیل شدند که تا زمان حاضر کاربرد داشته و این وکلا حافظان دین بودهاند.
از سوی دیگر، حیات امام کاظم(ع) همزمان با بروز انشعاباتی در شیعه بود و فرقههای اسماعیلیه، فطحیه و ناووسیه با آغاز امامت ایشان و فرقه واقفیه پس از شهادت ایشان شکل گرفت.
منابع شیعه و سنی، علم، عبادت، بردباری و بخشندگی وی را ستوده و او را «کاظم» و «عبد صالح» لقب دادهاند. بزرگان اهلسنت به امام هفتم شیعیان بهعنوان یک عالم دینی احترام میگذاشته و همچون شیعیان به زیارت قبر ایشان میرفتهاند. حرم امام کاظم(ع) و حرم نوه ایشان امام جواد(ع) در منطقه کاظمین در شمال بغداد، به «حرم کاظمین» شهرت دارد و زیارتگاه مسلمانان بهویژه شیعیان است.
دوره امام موسی کاظم(ع) دوره خاصی بود، دورهای که به جهت شرایط خاص سیاسی و اجتماعی حاکم در آن زمان و انحرافات، فرقههای مختلفی در جامعه رویش داشت و فرقههایی مانند جبریه، معتزله، واقفیه، قدریه و غالیان در زمان امام موسی کاظم(ع) فعالیت میکردند و شیعه در معرض این انحرافات بود. دوره امام موسی کاظم(ع) با اقتدار سیاسی هارونالرشید همراه بود که قدرتمندترین دوران خلافت بنیعباس همین دوره بوده است، سرزمینهای اسلامی گسترش بسیاری داشت و اوج قدرت خلافت هم در همین دوره بوده است و امام موسی کاظم(ع) در این شرایط خاص باید از اسلام دفاع میکردند.
در واقع وظیفه پیامبر(ص) برای هدایت بشریت به ائمه اطهار(ع) منتقل شده بود و در شرایطی که مخاطرات فکری و گمراهی در دوران امام موسی کاظم(ع) بسیار بود، امام با علم و بردباری با رهبران فرق مختلف مقابله میکردند. امامت یک تکلیف الهی است و امام موسی کاظم(ع) در دوره حیات خود در مقابل فرقههای انحرافی بهصورت علمی و با تربیت شاگردان ایستادگی و از اصل اسلام حفاظت کردند.
براساس گزارشی که شیخ مفید داده است، امام در زندان از طریق نامه با یکی از وکلا مرتبط بود و این وکیل تامالاختیار پیامها را به دیگر وکلا میرساندند؛ حسین بن مختار وکیل اصلی کانون وکالت بود که امام نامهها را به طرق مختلف به دست او میرسانده است. خانواده و فرزندان حضرت نیز یکی از راههای ارتباط بودند، اما شبکه وکالت به حدی گسترده بود که همانند رسانههای امروز زنجیروار به امام متصل بود، لذا شیعه هرگز در تنگنا قرار نگرفت و با وجود نهاد وکالتی که امام تأسیس کردند گسترش پیدا کرد.
انتهای پیام