کد خبر: 4309418
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۷
محمدعلی انصاری تشریح کرد

قیامت از نگاه امیرالمؤمنین(ع)

صاحب تفسیر مشکاة گفت: در فرازهایی از سخنان امیرالمؤمنین(ع) درباره قیامت، حضرت پس از بیان ماجراهای سهمگین آن روز و حالات عجیب انسان‌ها، به مراحل بعدی و پایان این مسیر اشاره می‌فرمایند.

محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان‌رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة، در نشستی که محتوای آن از کانال‌های مجازی منتسب به این مفسر قرآن کریم منتشر می‌شود، با موضوع «شمه‌ای از احوال انسان‌ها در قیامت به بیان امیرالمومنین(ع)» اظهار کرد: در فرازهایی از سخنان امیرالمؤمنین(ع) درباره قیامت، حضرت پس از بیان ماجراهای سهمگین آن روز و حالات عجیب انسان‌ها، به مراحل بعدی و پایان این مسیر اشاره می‌فرمایند. نگاه انسان از دنیا بریده می‌شود و به سرانجام کار و بازگشت به سوی خدا می‌رسد. البته بحث برزخ نیز جایگاه ویژه‌ای دارد که امام در جای خود به آن پرداخته‌اند.

وی ادامه داد: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «سِرَاعًا إِلَىٰ أَمْرِهِ»؛ یعنی انسان‌ها در قیامت شتابان به سوی فرمان خداوند می‌روند. «صراط» در اینجا مفهومی مادی ندارد، بلکه نشان‌دهنده سرعت و شتاب در جهت امر الهی است. در دنیا، انسان‌ها معمولاً چنین شتابی به سوی خداوند ندارند. پیامبران الهی با نهایت اخلاص و دلسوزی مردم را دعوت می‌کنند، چنان‌که قرآن می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و رسول را اجابت کنید، آن‌گاه که شما را به چیزی می‌خوانند که زندگی حقیقی و حیات واقعی به شما می‌بخشد».

صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: این حیات حقیقی همان «حَیَاةً طَیِّبَةً» است؛ یعنی زندگی‌ای آگاهانه و معنا‌دار، همراه با فلسفه و هدف. زندگی‌ای که انسان را از زیستن صرفاً مادی و حیوانی جدا کرده و به حقیقت زندگی می‌رساند. اما بیشتر مردم در دنیا به کندی به سوی خدا می‌روند؛ گاه روی برمی‌گردانند، گاه قهر می‌کنند، گاه با بی‌میلی می‌آیند. تنها گروهی اندک‌اند که با اشتیاق و سرعت رو به سوی خدا می‌آورند؛ همانان که قرآن درباره‌شان می‌فرماید: «رَبَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ».

انصاری افزود: در سوره مبارکه «فاطر» نیز آمده است: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا؛ که در آن، انسان‌ها به سه گروه تقسیم می‌شوند». اما حقیقت این است که در دنیا، انسان‌ها در مسیر امر خدا شتاب ندارند و مشتاق نیستند. واژه «عشق» که امروز معنایی زیبا و روحانی دارد، در قرآن به کار نرفته است. ریشه آن از «عَشَقَة» به معنای پیچک است؛ همان گیاهی که بر شاخه‌ای می‌پیچد. این واژه عربی است، نه فارسی. در صدر اسلام، به سبب سوء‌برداشت و استفاده نادرست، کمتر استعمال می‌شد. وقتی از «اسمعی» درباره عشق پرسیدند، گفت: «حرارت میان دو بدن»؛ یعنی آن را تنها امری جسمی می‌دانستند.

وی گفت: اما بعدها، این سوء‌برداشت کنار رفت و معنای والای عشق آشکار شد. در منابع حدیثی شیعه، از جمله در وسائل‌الشیعه، حدود سی‌وهشت مورد از مشتقات واژه عشق وجود دارد. از جمله، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ وَعَانَقَهَا أَحَبَّهُ اللَّهُ»؛ کسی که عاشق عبادت باشد و آن را در آغوش گیرد، خداوند او را دوست می‌دارد».

صاحب تفسیر مشکاة افزود: در حدیث دیگری می‌فرماید: «فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ»؛ خداوند گوش، چشم و زبان بنده‌اش می‌شود. این همان اوج عشق در بندگی است؛ جایی که انسان با همه وجود، گوش به فرمان خداست. در قیامت، همگان چنین حالتی دارند: «سِرَاعًا إِلَىٰ أَمْرِهِ»؛ یعنی شتابان به سوی فرمان خدا می‌روند.

انصاری بیان کرد: قرآن در سوره یس می‌فرماید: «فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ؛ آنگاه ناگهان از قبرها بیرون می‌آیند و به سوی پروردگار خود می‌شتابند». تعبیر «يَنسِلُونَ» نشان از حرکتی تند و آمیخته با اضطراب دارد؛ همانند حرکت گرگ که در هر گامی چشم و سرش ناآرام است. در قیامت نیز انسان‌ها با چنین حالت بیم‌زده و لرزان از گورها برمی‌خیزند، روح‌ها به بدن‌ها ملحق می‌شوند و فوج‌فوج به سوی پروردگار رهسپار می‌گردند.

وی ادامه داد: انسان‌ها گروه‌گروه محشور می‌شوند؛ ظالمان با ظالمان، صالحان با صالحان، رباخواران با رباخواران و... پیامبر(ص) فرمودند: امت من در قیامت به ده گروه تقسیم می‌شوند؛ برخی به شکل خوک، بعضی چون گرگ و گروهی با زبان‌هایی که از پشت سر آویخته است. هر کدام تجسم اعمال دنیوی خود هستند.

صاحب تفسیر مشکاة اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: آنان «صُموت» محشور می‌شوند؛ یعنی در سکوت، اما نه از ناتوانی در سخن گفتن، بلکه از شدت تفکر و اندیشه. فرق میان «سکوت» و «صمت» همین است؛ سکوت، خاموشی بی‌فکر است، اما صمت، سکوتی آگاهانه و سرشار از اندیشه. چنان‌که حضرت درباره ابوذر فرمودند: «كانَ أَكْثَرَ زَمَنِهِ صَامِتًا؛ بیشتر عمرش را در سکوتی اندیشمندانه می‌گذراند».

انصاری گفت: آری، در قیامت انسان‌ها فوج‌فوج، اما صامت و حیران محشور می‌شوند. همه قیام کرده‌اند، چنان‌که قرآن می‌فرماید: «يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ؛ همگان در پیشگاه خداوند قیام می‌کنند. صفوفی منظم شکل می‌گیرد؛ هیچ‌کس توان حرکت یا تخلف ندارد». در آن روز، نظم و انضباط مطلق حاکم است؛ همانند صفوف نظامی یا آموزشی. قرآن می‌فرماید: «يُنَادِي الْمُنَادِي مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ؛ منادی الهی از جایگاهی نزدیک ندا سر می‌دهد و همه انسان‌ها صدای او را می‌شنوند و بر اساس فرمان خداوند عمل می‌کنند».

انتهای پیام
captcha