
در روزهایی که رزمندگان جان بر کف جمهوری اسلامی ایران با شجاعت مثالزدنی، آسمان ایران اسلامی را از تجاوز
رژیم رذل صهیونی تطهیر کردند، میدان دیگری از نبرد، در لایهای پنهان اما بسیار اثرگذار وجود دارد: «نبرد معنا». نبردی که در آن موشکها جای خود را به کلمات و عبارات دادهاند و پیروزی یا شکست، نه در خطوط مقدم، بلکه در میدان ادراک عمومی رقم میخورد.
مجتبی انصاری مقدم، فوق دکتری علوم قرآن و حدیثی یادداشتی در اختیار ایکنای خراسانرضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم؛
نبرد معنا در زندگی افراد، سازهای بنیادین است که ضعف در آن میتواند منجر به یأس، ناامیدی و از همپاشیدگی روحی شود. انسانها همواره در جستوجوی هدف و معنایی عمیق برای زندگی خود هستند، زیرا بدون داشتن هدف قوی، تلاشها بیثمر و مسیر زندگی بیمنطق مینماید. در این نبرد، امید نقش استراتژیک و محرکی ایفا میکند، چراکه امید، نه تنها احساس خوشبینی، بلکه ابزار شناختی است که فرد را در برابر ناامیدی و احساس بیمعنایی مقاوم میسازد. بنیادهای فلسفی و علمی نشان میدهند که باور به آینده روشن، باعث ترشح هورمونهای شادی در مغز میشود و مقاومت روانی فرد را در مواجهه با بحرانها تقویت میکند، بنابراین، استراتژی امیدآفرینی در این نبرد، به معنای تثبیت ایمان به وعدههای حقیقت است، زیرا امید و ایمان، نقش پیونددهنده میان انسان و غایت است، غایتی که در پرتو آن، به آرامش درونی و پیروزی نهایی دست مییابد و در نتیجه، این نبرد، نه تنها بر سر درک و معنا بلکه بر سر فرهنگ
مقاومت و پایداری در مسیر حقیقت است که در نهایت، منجر به ساختن فردی مقاوم و جامعهای پیروزمند میگردد.
راهبردهای شناختی غلبه بر جنگ ذهنی دشمن
در این قسمت به صورت کوتاه تعدادی از راهبردهای مهم قرآنی در مقابله با نبرد معنایی و ذهنی دشمن صهیونی ـ آمریکایی مورد بررسی قرار خواهند گرفت:
ایمان، پایه و ستون اصلی پیروزی حقیقی و استراتژیک مسلمانان در مسیر مبارزه با دشمنان است. قرآن کریم میفرماید: «وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ» (زمر: 67)، یعنی خدا را آنگونه که سزاوار اوست نشناختند و این اشاره مستقیم به عنایت خاص خداوند به مؤمنان دارد که میتواند آنها را در میدان پیروزی یاری دهد. ایمان و باور به خداوند و وعدههای الهی، باعث میشود انسان در مواجهه با مشکلات، مقاومت و استقامت نشان دهد و از ناامیدی فاصله بگیرد.
در مسیر پیروزی، نقش امید نیز بسیار کلیدی و کلان است، زیرا امید به آیندهای روشن، منشأ حرکت و انگیزه برای تلاش بیوقفه است. در قرآن، خداوند به مؤمنان میگوید: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا» (شرح: 5)، یعنی هر سختی، همراه با آسانی است. این آیه نشان میدهد که در تاریکترین لحظههای زندگی، امید به پایان سختیها، انسان را به سمت پیروزی و آرامش سوق میدهد و این اصل بر ترمیم روانی و ارتقای سطح انگیزش فردی تأثیر مثبت دارد و باور دارد که شکستهای کنونی، بخشی از مسیر پیروزی نهایی هستند که خداوند وعده داده است.
از طرف دیگر، توکل بر خدا و باور به قدرت لایزال او، عنصر دیگری است که استراتژی پیروزی در اسلام است. خداوند میفرماید: «وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» (طلاق: 3)، یعنی هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافی است، و خدا کار خود را به انجام میرساند. در اینجا تأکید بر نقش روانشناختی اعتماد به نیروی برتر و نظم و حکمت الهی استوار است که انسان را در میدانهای سخت، استوار و پیروز نگه میدارد، همانگونه که در تاریخ ملل و قومهای مقاوم، ایمان به نصرت الهی، عامل اصلی پیروزیهای بزرگ بوده است.
در مجموع، پیروزی در اسلام، نه صرفاً نتیجه میدان جنگ یا قدرت فیزیکی، بلکه نتیجه ارتباط عمیق و باور قلبی به وعدههای خداوند، امید به لطف و یاری لایزال او و تمرکز بر توکل بر حکمت و قدرت الهی است. این عنصرهای معنوی، پایه و اساس استراتژیای هستند که میتواند انسان و جامعه را در مسیر پیروزیهای پایدار قرار دهد، زیرا که خداوند، در قرآن کریم وعده داده است: «فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا» (فاطر: 10)، یعنی عزت تنها متعلق به خداوند است و پیروزی نهایی از آن اوست، اگر انسان به او ایمان داشته باشد.
در نگاه تاریخی، وضعیت و سرنوشت قوم یهود، همواره در سایه آزمایشها و چالشهای فراوان قرار داشته است. قرآن کریم در این باره میفرماید: «وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ» (بقره: ۹). یعنی تلاش و کوشش آنها در دنیا و آخرت، ناکام و ناکارآمد بوده است که این موضوع نشانگر وضعیت ناکامی مداوم و پیوسته آنها در تاریخ است. استدلال دیگر بر پایه این آیه، بر آن استوار است که نوعی تکرار شکست و ناتوانی در مسیر سیرت تاریخی قوم یهود، قابل مشاهده است و این وضعیت ـ چه در عرصههای اقتصادی، سیاسی و دینی ـ گواهی بر ادامه ماندگاری وضعیت ناکامی است، همچنین، این آیه نشان میدهد که بخشی از یهودیان، در پی اختلافافکنی و ناکامی به دنبال انحراف دیگران بودهاند، اما نتیجه این تلاشها، جز شکست و تضعیف خود، نبوده است. استدلال منطقی در اینجا، بر ناکامی آنان در تحقق اهداف معطوف به دسیسهها و توطئههای سیاسی و اجتماعی است که در نهایت به ضرر خودشان تمام شده است.
علاوه بر این، قرآن در آیات دیگر اشاره میکند اقوامی همچون قوم بنیاسرائیل، در پی نافرمانی و کوتاهی، تاریخ را در شکست و هلاکت رقم زدهاند (یونس: 13) و این نمونه همیشگی نشانگر وضعیت شکستخورده در طول تاریخ است. نتیجه آنکه، وجود یک روند ثابت از ناکامی و شکست تاریخساز قوم یهود است، اما این امر، نه فقط نتیجه عوامل خارجی، بلکه بر پایه باورهای قرآنی، بخشی از آزمایشها و آزمونهای الهی است. در حقیقت، تاریخ و قراین تاریخی نشان میدهد که پافشاری بر نافرمانی و لجاجت، پیوسته با شکست و ناکامی همراه بوده است و این الگو قابل تکرار در گذشته و حال است.
پیروزی نهایی بر اساس آموزههای قرآن کریم، همواره در مسیر حق و عدالت است و وعده الهی بر این است که اسلام، دین حاکم و پیروز در نهایت است. خداوند در سوره فتح میفرماید: «إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا» (فتح: 1)؛ یعنی ما برای تو، نمونهای آشکار از پیروزی و نصرت فراهم کردیم. این آیه نشانگر آن است که وعده پیروزی اسلام، نبوی و نبوغ انبیاء، وعدهای قطعی و محقق است که در زمان پیامبر اسلام (ص) محقق شد و نشانگر پیروزی حق بر باطل است. علاوه بر این، خداوند در قرآن، وعده میدهد کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند، وعده داده شده است که بر زمین حاکم خواهند شد (نور: ۵۵).
بنابراین، آیات متعدد قرآن، نشان میدهند که پیروزی نهایی، در نهایت، به نصرت و یاری خداوند برمیگردد و این وعده، بر حقانیت جبهه مقاومت در عرصه جهانی استوار است. چون وعده الهی بر پیروزی حق قطعی است، پس، بدون تردید، پیروزی نهایی، متعلق به اسلام است و این امر، یک اصل عقلی و اعتقادی مستحکم است که بر پایه وعدههای خداوند استوار است و در طول تاریخ، بارها و بارها تحقق یافته است.
انتهای پیام