کد خبر: 4294120
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۳
محمدعلی انصای:

نزاع دائمی میان عقل و نفس؛ یکی از مهم‌ترین چالش‌های وجودی انسان

صاحب تفسیر مشکاة گفت: یکی از مهم‌ترین چالش‌های وجودی انسان، نزاع دائمی میان عقل و نفس است، کشاکشی پنهان اما بنیادین که ریشه در سرشت دوگانه‌ی انسان دارد.

محمدعلی انصاری صاحب تفسیر مشکاةبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن کریم، امروز 22 تیرماه، در نشست مجازی با موضوع «غالب شدن شقاوت بر انسان در تنازع ميان تقوا و فجور»، اظهار کرد: یکی از مهم‌ترین چالش‌های وجودی انسان، نزاع دائمی میان عقل و نفس است؛ کشاکشی پنهان اما بنیادین که ریشه در سرشت دوگانه‌ی انسان دارد؛ از یک‌سو عقل و فطرت، و از سوی دیگر هوا و شهوت. هر یک از ما در بزنگاه‌های زندگی، در تصمیم‌گیری‌ها، وسوسه‌ها و انتخاب‌ها، گاه به فرمان عقل عمل می‌کنیم و گاه به هوای نفس تن می‌دهیم. همین کشاکش است که سرنوشت ما را شکل می‌دهد.

وی ادامه داد: مولانا در یکی از زیباترین تمثیل‌های خود، این نزاع را با داستانی به‌یادماندنی تصویر می‌کند؛ تمثیل مجنون و شتر. حکایتی که در عین سادگی، لایه‌های عمیق روان‌شناختی، اخلاقی و عرفانی دارد.

صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: در این روایت، مجنون قصد سفر به سوی خانه‌ لیلی را دارد. او سوار بر شتری است که کره‌اش در آخور ده باقی مانده. در ظاهر، مجنون در راه عشق است، اما شتر با میل غریزی و طبیعی‌اش، بارها مسیر را به عقب می‌پیچد تا نزد کره‌اش بازگردد.

انصاری افزود: مجنون هر بار، مهار را در دست می‌گیرد و به سوی مقصد می‌تازد، اما در میانه راه، غرق خیال لیلی می‌شود و از شتر غافل می‌گردد. شتر نیز از این غفلت بهره می‌برد و به عقب بازمی‌گردد. این رفت‌وآمد بی‌پایان، داستان زندگی بسیاری از انسان‌هاست. مولوی می‌گوید: «میلِ مَجْنُون پیشِ آن لیلا رَوَان / میلِ ناقه پَس، پیِ کُرِّه دَوان».

وی گفت: در حقیقت، شتر نماد نفس است و کره‌اش تمثیلی از تمایلات و دلبستگی‌های دنیوی. مجنون در این میان، انسانی است که هم به سوی مقصد معنوی می‌شتابد و هم گرفتار جاذبه‌های زمینی می‌شود.

صاحب تفسیر مشکاة بیان کرد: گاهی انسان در مدار فطرت قرار دارد، گاه در مدار طبیعت؛ زمانی به ندای تقوا پاسخ می‌دهد و زمانی به فجور. نتیجه‌ی این کشمکش درونی، چیزی جز سرگردانی، فرسایش عمر و تردیدی همیشگی نیست.

انصاری گفت: مولوی دقیقاً لحظه‌ای را تصویر می‌کند که انسان از عقل غافل می‌شود و مهار وجود به دست نفس می‌افتد. آنجا که می‌گوید: «عِشق و سودا چون‌که پُر بودش بَدَن / می‌نَبودش چاره، از بی‌خود شدن».

وی تصریح کرد: در این لحظه‌ غفلت، انسان ممکن است ناگهان دست از همه‌چیز بکشد؛ وفاداری بیست‌ساله، دیانت چهل‌ساله، صداقت و نجابت را در یک لحظه، با یک وسوسه، با یک نگاه، به باد دهد. این همان‌جاست که عقل به حاشیه رانده می‌شود و هوا فرمانروایی می‌کند. و گاه انسان چون از خواب غفلت بیدار می‌شود، می‌بیند فرسنگ‌ها از مسیر اصلی فاصله گرفته و دوباره به نقطه‌ی آغاز بازگشته است: «در سه روز ره، بدین احوال‌ها / ماند مجنون در تردد، سال‌ها».

انصاری اظهار کرد: این هشدار بزرگی است. حتی کسی که ظاهرش اهل صلاح است، ممکن است در بزنگاهی دچار لغزش شود، چون اختیار خود را به نفس داده و عقل را به حبس افکنده است. قرآن کریم نیز دقیقاً همین نقطه را هدف قرار می‌دهد. وقتی انسان در دام شهوات می‌افتد و شقاوت درونی بر او غلبه می‌کند، روزی فرا می‌رسد که از خدا طلب بازگشت می‌کند: «رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ». اما پاسخ الهی کوبنده است: «قَالَ اخْسَئُوا فِیهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ»؛ در آن‌جا بمانید، رانده شوید، و دیگر با من سخن نگویید.

وی افزود: خداوند اینان را با ادبیاتی خطاب می‌کند که در شأنشان است. کلمه‌ی «اخْسَئُوا» در عربی، همان است که ما در فارسی هنگام راندن سگ به کار می‌بریم. اینان، در دنیا چون گرگ‌صفتان و زالوهای بی‌رحم، به جان و مال مردم افتاده‌اند، و امروز در قیامت، با همان چهره‌ی حقیقی خود محشور گشته‌اند.

صاحب تفسیر مشکاة تصریح کرد: چرا که انسان‌ها در قیامت، نه با چهره‌ی دنیوی، بلکه با حقیقت باطنی‌شان ظاهر می‌شوند؛ همان‌گونه که پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «النَّاسُ يُحْشَرُونَ عَلَى نِيَّاتِهِم»؛ مردمان بر اساس نیت و شاکله‌ی درونی‌شان محشور می‌شوند

انتهای پیام
captcha