به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن کریم، امروز ۳۱ تیرماه، در نشست مجازی با موضوع «خطبه الغراء از بیبدیلترین سخنان امیرالمؤمنین(ع)» اظهار کرد: خطبهای که در میان خطب نهجالبلاغه از شگفتانگیزترین و بینظیرترین کلامهای امیرالمؤمنین(ع) به شمار میرود، خطبهای است که در آغاز آن آمده: «و هی من الخطب العجیبة و سُمّیت عند القُرّاء بالغراء»؛ این خطبه عجیب و شگفتانگیز به «غرّاء» نامگذاری شده است. واژه «الغراء» از ریشه «غُرّ» به معنای درخشان، پرتوافکن و تابنده است،. همین ویژگی، از همان ابتدا، نامی پر معنا و پرجاذبه بر آن نهاده است.
وی ادامه داد: در پایان این خطبه، سید شریف رضی، گردآورنده نهجالبلاغه، یک یا دو سطر افزوده است. او مینویسد: «و قال الشریف: و فی الخبر، أن لما خَطَب بها هذه الخطبة، رجفت الأبدان، و ذرفت العیون، و رجفت القلوب»؛ یعنی زمانی که امیرالمؤمنین(ع) این خطبه را ایراد فرمود، بدنها به لرزه درآمد، اشکها جاری شد و دلها دچار اضطراب و لرزش گشتند.
صاحب تفسیر مشکاة با اشاره به واژه حائل در این خطبه گفت: «حائل» به معنای مانع است؛ یعنی چیزی که میان من و چیزی دیگر فاصله میافکند و اجازه نمیدهد، آن را بهدرستی ببینم. هنگامیکه این واژه به خداوند نسبت داده میشود، مفهوم آن، قدرتی الهی است که موانع را برمیدارد؛ نیرویی که تحولات ایجاد کرده و حجابها را کنار میزند.
انصاری افزود: برای درک بهتر این معنا، به این جمله معروف توجه کنیم؛ جملهای که پیوسته بر زبان ما جاری است و از دل برمیخیزد: «لا حول و لا قوّة إلّا بالله العلی العظیم».
وی بیان کرد: نکته قابل تأمل این است که در این عبارت، ابتدا «حول» و سپس «قوّه» ذکر شده است؛ زیرا برای هرگونه حرکت، رشد، قرب و تعالی، ابتدا باید موانع برطرف شود. اگر مانعی در مسیر باشد، انسان نمیتواند حتی قدمی بردارد. نخست باید نیرویی وجود داشته باشد که موانع را از سر راه بردارد و سپس قدرتی که انسان را در مسیر رشد و تکامل به حرکت وادارد. از این رو «حول» بر «قوّه» مقدم شده است.
صاحب تفسیر مشکاة ادامه داد: بنابراین «لا حول و لا قوّة إلّا بالله» یعنی هیچ نیرویی برای برداشتن موانع و هیچ قدرتی برای حرکت و پیشبرد اهداف وجود ندارد، مگر آنکه از جانب خدای متعال، آن بلندمرتبه عظیم، عطا شده باشد. از همینرو در دعا نیز میخوانیم: «یا محوّل الحَول و الأحوال، یا مدبّر اللیل و النهار، یا مقلب القلوب و الأبصار»؛ ای خدایی که دگرگونیها را پدید میآوری، ای آنکه شب و روز را تدبیر میکنی، ای آنکه دلها و نگاهها را زیر و رو میکنی.
انصاری افزود: بنگرید که آغاز این خطبه با ستایش خدایی آغاز میشود که «عَلا بحَولِه»؛ یعنی به قدرت و نیروی خویش در اوج است، در جایگاهی برتر. این علو، نه علوّ مکانی و فیزیکی، بلکه علو در صفات و ذات الهی است؛ رفعتی که هیچ جنبندهای را توان رسیدن به آن نیست. از همینجاست که امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «الحمدلله الذی علا بحوله و دنا بطوله»؛ ستایش مخصوص خدایی است که به قدرت خویش بلندمرتبگی دارد و به نعمتهای بیکرانش، نزدیک است.
وی اظهار کرد: عبارت «دَنا بطوله» بسیار لطیف و پرمفهوم است؛ چراکه پس از بیان عظمت و بلندی مقام الهی، بلافاصله سخن از قرب و نزدیکی خداوند به میان میآید. به این ترتیب، انسان در عین احساس عظمت و هیبت الهی، فاصلهای احساس نمیکند، بلکه انس و نزدیکی را درمییابد.
صاحب تفسیر مشکاة با اشاره به معنای واژه «طُول» گفت: «طُول» در لغت به معنای امتداد و استمرار است، و نیز به معنای نعمت آمده است. بدین معنا که استمرار حضور خداوند در زندگی انسان، نعمتی است که دوام حیات را تضمین میکند. هیچکس در همه ابعاد زندگی، حضوری ممتد و بیوقفه ندارد، جز خدای متعال.
انصاری افزود: از این رو، هر جا که بنگریم، حضور او را درمییابیم؛ در دریا، صحرا، کوه و دشت، در هر پدیده، جلوهای از لطف او دیده میشود. همانگونه که گفتهاند: «به هر جا بنگرم کوه و در و دشت / نشان از قامت رعنا تو بینم». یعنی حضور خداوند با جلوههای نعمتآمیزش در همه جای زندگی جاری است و همینجاست که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «دَنا بطوله»؛ او نزدیک است، با نعمتهایش، در جان و هستی ما.
وی ابراز کرد: این نزدیکی را چگونه میتوان درک کرد؟ اگر تنها چند لحظه، دهان و بینی خود را بگیریم و نتوانیم نفس بکشیم، درمییابیم که تنفس چه نعمتی است و چگونه خداوند در هر لحظه از زندگی ما حضور دارد. هر نفس، نعمتی است از سوی او؛ همانگونه که گفتهاند: «هر نفس که فرو میرود ممدّ حیات است / و چون برمیآید مفرّح ذات است».
صاحب تفسیر مشکاة گفت: بنابر این در هر نفس، دو نعمت نهفته است و بر هر نعمت، شکری واجب. اینها همه مصادیق «دَنا بطوله» هستند؛ نزدیکی خداوند با نعمتهای ظاهری و باطنیاش در وجود انسان. نعمتهایی فراتر از حیات، مانند عقل، هوش، خرد، فهم و ادراک، که ابزار شناخت و درک حقیقتاند، همه نشانههایی از همان قرب الهیاند که امیرالمؤمنین(ع) در این خطبه درخشان بیان فرمودهاند.
انتهای پیام