به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محمدعلی انصاری، صاحب تفسیر مشکاة و مفسر قرآن کریم، امروز ۵ مردادماه، در نشست مجازی با موضوع «خدا، حضور محضی که همیشه نزدیک است»، اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) ابتدای سخن خود را با حمد الهی آغاز میکنند. نکته قابلتأمل این است که ابتدا حمد بهصورت غایبانه بیان شده: «الحمدلله»، یعنی ستایش برای خداوند است. اما بلافاصله سبک کلام تغییر مییابد و امام میفرماید: «أحمده»؛ یعنی من او را میستایم. این تحول زبانی از غایب به متکلم، بیانگر نزدیکی قلبی به خداوند است. گویی با ذکر و یاد خدا، فاصلهها از بین میرود و انسان به مقام حضور میرسد.
وی ادامه داد: در ادعیه اهل بیت(ع) نیز چنین سیر معنوی دیده میشود. دعا با آمادگی درونی و ذکر صفات الهی آغاز میشود. مثلاً در دعای کمیل، حضرت علی(ع) با اشاره به جبروت و عظمت خداوند، دل را برای گفتوگوی صمیمانه با او آماده میکند. در سوره حمد نیز چنین تحول بیانی دیده میشود به طوری که ابتدا آیات در وصف خداوند است، اما ناگهان لحن تغییر میکند و انسان رو به خدا سخن میگوید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین». این تغییر نشاندهنده نزدیکی و پیوند روحی با خداوند است.
انصاری بیان کرد: امیرالمؤمنین(ع) در ادامه، حمد الهی را به دلیل «عواطف کرمه و سوابق نعمه» بیان میفرمایند. واژه «عواطف» در اینجا بهمعنای محبت نیست، بلکه به مفهوم پیوستگی و استمرار است. نعمتهای خداوند بههم پیوستهاند و هیچکدام جدا از دیگری نیست. مانند یک زنجیره یا پازل هماهنگ، اجزای هستی با هم کار میکنند تا زندگی انسان شکل گیرد. اگر یکی از عناصر از کار بیفتد، تعادل کل نظام بر هم میخورد.
صاحب تفسیر مشکاة افزود: این نعمتها، چه طبیعی مانند خورشید و باران و چه معنوی مانند عقل و خانواده، همگی در پیوند با یکدیگر معنا پیدا میکنند. حذف یکی از آنها، اختلالی جدی در زندگی انسان ایجاد میکند. سپس امام به «سوابق نعمه» اشاره دارد؛ یعنی نعمتهایی که از ابتدا بر ما جاری بودهاند. همانگونه که قرآن میفرماید: «اگر بخواهید نعمتهای خدا را بشمارید، توان شمارش آنها را ندارید».
وی گفت: یکی از نشانههای عظمت این نعمتها، گستردگی و پیچیدگی آنهاست؛ تا جایی که ممکن است یک انسان عمر خود را صرف شناخت یکی از پدیدههای جهان کند. سپس امام وارد مرحله ایمان میشوند و میفرمایند: «أؤمن به أولاً و بادئاً». یعنی ایمان دارم به او که آغازگر هستی است. «اول» بودن خداوند به این معناست که همه چیز از او آغاز میشود. همچنین واژه «بادئ» بیانگر آن است که خداوند پدیدآورنده آشکار همه چیز است؛ همانگونه که نور هم خودش آشکار است و هم سبب آشکاری دیگر چیزهاست.
انصاری افزود: در ادامه، امام از خداوند هدایت میطلبد: «وأستهدیه قریباً هادیاً». یعنی او را بهعنوان نزدیکترین هدایتگر میخوانم. نزدیکی خداوند از هر کسی حتی پدر و مادر بیشتر است، همانگونه که در قرآن آمده: «فَإِنِّي قَرِيبٌ». سپس به طلب یاری از خداوند اشاره میشود: «وأستعینه قاهراً قادراً». یعنی از او که چیره و تواناست یاری میطلبم. انسان با تمام ضعفهایش نیازمند مدد الهی است تا در مسیر هدایت باقی بماند.
صاحب تفسیر مشکاة تصریح کرد: در پایان امام میفرماید: «وأتوکل علیه کافیاً ناصراً»؛ یعنی بر خداوند توکل میکنم، زیرا او برایم کافی و یاور است. این جمله اشاره دارد به آیه قرآن «وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ». امام علی(ع) این سخن را با نظمی معنوی و عمیق بیان میدارد؛ آغاز با حمد، سپس ایمان، هدایتخواهی، استعانت و در نهایت توکل. این ترتیب، سیر عبادی و معرفتی انسان را برای رسیدن به شناخت توحیدی و حضور قلبی در محضر الهی نشان میدهد.
انتهای پیام