قرآن فقر را صرفاً یک وضعیت مالی نمیداند، بلکه آن را نتیجه نابرابری ساختاری و سوء توزیع منابع معرفی میکند. در نهجالبلاغه حضرت علی(ع) میفرماید: «فَما جاعَ فقیرٌ اِلاّ بِما مَنَع غنی». فقر محصول امتناع ثروتمندان از پرداخت حقوق فقرا دانسته شده است.
در این میان قرآن عدالت را به عنوان نظامی پویا معرفی میکند که باید در آن، فرصتها و منابع به صورت متوازن توزیع شوند. در آیه 7 سوره «حشر» « کی لَا یَكُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاء مِنكُمْ» هشدار داده میشود که ثروت نباید در دست گروه خاصی انباشته شود. البته فقر و ایمان، رابطهای دوسویه دارند. فقر شدید میتواند زمینهساز ضعف ایمان و حتی اعتراض به حکمت الهی شود، اما درعینحال، قرآن از مؤمنان میخواهد با انفاق آگاهانه و هدفمند، فقر را نهفقط کاهش دهند، بلکه ساختار آن را اصلاح کنند.
در همین خصوص، خبرنگار ایکنا خراسان رضوی گفتوگویی با موضوع «قرآن، فقر و نظام معیشت» با حجتالاسلام والمسلمین مسعود عمرانی، معاون آموزش و پژوهش و فرهنگی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی تشریح کرد انجام داده است که در ادامه میخوانیم؛
در خصوص نگاه قرآن به فقر باید گفت اگر فقر را بهمثابه یک آسیب اجتماعی در نظر بگیریم؛ قرآن فقر را پدیدهای مذموم و ناشی از نابرابری میداند که باید با مکانیسمهای فعال مهار شود، لذا در آیه 7 سوره «حشر» آمده است: «لِئَلَّا یکونَ دُولَةً بَینَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکمْ» ثروت نباید تنها در دست ثروتمندان بچرخد. قرآن همچنین با نفی تقدیرگرایی در آیه 112 سوره «نحل» میفرماید: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیةً کانَتْ آمِنَةً... فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ» نشان میدهد که فقر نتیجه سوءتدبیر انسانی، نه قضا الهی است.
حتی قرآن تکلیف جمعی را برای رفع فقر مشخص کرده بهطوریکه در آیه ۱۹ سوره «ذاریات» آمده است: «وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» حق فقرا در اموال ثروتمندان قرار دادهشده و بنا به آیه 24 سوره «معارج» که خداوند میفرماید: «وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ» هدف ایجاد جامعهای عاری از فقر مطلق است.
برای پیادهسازی «حقٌّ معلوم» در اقتصاد مدرن نیاز به تحول مفهوم از فردی به نهادی است. حق معلوم در عصر حاضر میتواند به سیستمهای توزیع عادلانه تبدیل شود؛ مالیاتهای تصاعدی و هدفمند، تأمین اجتماعی فراگیر شامل بیمه بیکاری، بهداشت همگانی، صندوقهای وقف ملی برای حمایت از محرومان شیوههای پیادهسازی «حقٌّ معلوم» در نظام اقتصادی امروز است و برای ضمانت اجرایی آن باید گفت، قرآن با تأکید بر تشریع زکات در آیه ۱۰۳ سوره «توبه» که خداوند میفرماید: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» نشان میدهد این حق باید قانونمند و اجباری، نه صرفاً داوطلبانه باشد.
درواقع الگوی معیشت قرآنی مبتنی بر رزق، قناعت و برکت است. در زمینه رزق، قرآن رویگردانی از انباشت ثروت را در آیه 5 سوره «نساء»: «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکمُ» تذکر میدهد و تأکید دارد که ثروت باید در مسیر توسعه جامعه جریان یابد.
در باب قناعت نیز این واژه به معنای پرهیز از اسراف است و اسراف گران در آیه ۲۷ سوره «اسراء» «إخوان الشیاطین» خواندهشدهاند، ازاینرو قناعت در قرآن به معنای توازن در مصرف است. از منظر قرآن برکت نتیجه عدالت و تقوا است، نه انباشت سرمایه و به این موضوع در آیه 96 سوره «اعراف»: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُوا... لَفَتَحْنَا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّمَاء» تأکید شده است. با این تفاسیر الگوی امروزی موردنظر قرآن، اقتصاد مبتنی بر کفایت، بهجای مصرفگرایی، با محوریت تولید داخلی و پرهیز از واردات بیرویه است.
زکات و انفاق در اقتصاد کلان باید از سنتی به ساختاری تحول یابد. زکات میتواند به نهاد مالیات توزیعی تبدیل شود بهطوریکه درصدی از بودجه کشور به مناطق محروم تخصیص یابد. در زمینه انفاق نیز با ایجاد صندوقهای خیریه شفاف با نظارت دولتی مانند صندوقهای وقف علمی برای اشتغالزایی میتواند در اقتصاد کلان کشور اثر مثبتی گذاشت. زیرا قرآن انفاق را محرک اقتصادی میداند بهطوریکه در آیه 261 سوره «بقره» خداوند میفرماید: «مَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ... کمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِل» به اثر ضریب فزاینده انفاق در اقتصاد تأکید شده است.
در باب حرمت صریح ربا در آسه 275 سوره «بقره» آمده است: «وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَیعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا» ربا «جنگ با خدا» نامیده شده است. در باب نظام بانکی متعارف امروز نیز باید گفت، بانکداری ربوی امروز توزیع ثروت را معکوس میکند، به معنای منفعت به سرمایهدار، ضرر به تولیدکننده، ازاینرو در باب الگوی جایگزین که با اصول قرآنی سازگار است، میتوان گفت، بانکداری اسلامی مبتنی بر مشارکت در سود و زیان(مضاربه، مشارکت مدنی) و تأمین مالی پروژه محور بهجای وامهای ربوی توصیه میشود.
وقف اگرچه میتواند به عدالت اقتصادی کمک کند، اما در جایگاه وقف در قرآن شاهد هستیم که واژه «وقف» در قرآن نیامده است، اما آیات انفاق جاری به ویژه در آیه 25 سوره «بقره»، «مَّثَلُ الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ» مشروعیت وقف را ثابت میکند.
وقف دارای کارکردهای اقتصادی بسیاری است. تأمین خدمات عمومی(آموزش، بهداشت)، ایجاد اشتغال پایدار(وقف زمین کشاورزی، کارگاهها) از جمله این موارد است و امروزه به دلیل مدیریت ناکارآمد و فقدان شفافیت و عدم بهروزرسانی الگوها، وقفهای دیجیتال، وقف تخصص محور، مسئله وقف کمرنگ شده است که میتوان با ایجاد سامانههای شفاف وقف آنلاین و وقف برای پروژههای کلان (مسکن محرومان، پژوهشهای فقرزدا) زمینه احیای سنت وقف را فراهم کرد.
انتهای پیام