کد خبر: 4300109
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۲۹
یادداشت

ابعاد عدالت اجتماعی در قرآن و کارکرد آن برای جهان معاصر

عدالت اجتماعی، نه یک مفهوم وارداتی یا حاشیه‌ای در تفکر اسلامی، بلکه نبض تپنده وحی و یکی از اصلی‌ترین ستون‌های جهان‌بینی قرآنی و سیره نبوی است. از این رو، این پرسش محوری مطرح می‌شود که ابعاد و مولفه‌های عدالت اجتماعی در قرآن و حدیث چیست.

عدالت اجتماعیدر هر عصری، فریاد عدالت‌خواهی از گوشه و کنار جهان بلند است، اما امروز این فریاد، رساتر و فراگیرتر از همیشه به گوش می‌رسد، از جنبش‌های مبارزه با تبعیض نژادی و شکاف‌های طبقاتی گرفته تا بحران‌های زیست‌محیطی که بیشترین آسیب را به اقشار ضعیف وارد می‌کند، همگی نشان از یک عطش عمیق برای استقرار عدالت دارند. با این حال، بسیاری از این مباحث در چارچوب‌های فکری سکولار و مدرن غربی تعریف می‌شوند و این تصور را ایجاد می‌کنند که گویی مفاهیم دینی و به‌ویژه اسلام، یا با این دغدغه‌ها بیگانه‌اند یا راهکارهایشان به گذشته تعلق دارد و در دنیای امروز کارایی ندارد. در همین خصوص رضا ملازاده یامچی، پژوهشگر دینی، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسان‌رضوی قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم؛
 
این یادداشت در صدد است تا این تصور را به چالش کشیده و نشان دهد که عدالت اجتماعی، نه یک مفهوم وارداتی یا حاشیه‌ای در تفکر اسلامی، بلکه نبض تپنده وحی و یکی از اصلی‌ترین ستون‌های جهان‌بینی قرآنی و سیره نبوی است. از این رو، این پرسش محوری مطرح می‌شود که ابعاد و مولفه‌های عدالت اجتماعی در قرآن و حدیث چیست و این منظومه جامع و الهی، چگونه می‌تواند به مثابه یک چارچوب راهبردی، به چالش‌ها و تحولات اجتماعی پیچیده امروز پاسخی کارآمد و الهام‌بخش ارائه دهد؟
 
برای فهم عمق نگاه اسلام به عدالت، باید نخست به سراغ واژگان کلیدی قرآن و سپس به تجلی آن در سنت رفت.
 
قرآن کریم برای بیان مفهوم عدالت از واژگان متعددی با ظرافت‌های معنایی خاص استفاده می‌کند که هر یک، بعدی از این مفهوم را روشن می‌سازد:
 
عدل: این واژه به معنای مطلق برابری، توازن و قرار دادن هر چیز در جایگاه شایسته خویش است. عدل یک اصل کیهانی و از صفات خداوند است که به انسان نیز فرمان داده شده: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ... (نحل، ۹۰). این، سنگ بنای هرگونه نظام اجتماعی سالم است.
 
قسط: این واژه بیشتر ناظر بر جنبه عملی و اجرایی عدالت، یعنی دادگری و تقسیم منصفانه حقوق در جامعه است. قسط، عدالتی است که باید برای تحقق آن قیام کرد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ... (نساء، ۱۳۵). این آیه به صراحت می‌گوید که اجرای عدالت حتی اگر به ضرر خود، والدین یا نزدیکان باشد، یک تکلیف ایمانی است.
 
میزان: قرآن از میزان یا ترازو به‌عنوان یک استعاره قدرتمند برای عدالت در تمام سطوح هستی یاد می‌کند: وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ * أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ (الرحمن، ۷-۸). این آیات نشان می‌دهند که عدالت، قانون حاکم بر کائنات است و هرگونه تجاوز (طغیان) از این توازن، چه در روابط انسانی و چه در رابطه با طبیعت، کل نظام را به هم می‌ریزد.
 
حق: عدالت به معنای ادا کردن حقوق است. از منظر قرآن، هر موجودی در هستی دارای حقی معین است و عدالت اجتماعی یعنی تضمین اینکه حق هر صاحب حقی (ذی حق) به او برسد.
 

عدالت در سیره نبوی و علوی

 
این مفاهیم قرآنی در سنت پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) به روشنی تجلی یافته است. پیامبر(ص) با عقد اخوت میان مهاجرین و انصار و با اعلام برابری تمام انسان‌ها در خطبه حجة الوداع (هیچ عربی را بر عجم و هیچ سفیدی را بر سیاهی برتری نیست مگر به تقوا)، شالوده یک جامعه عادلانه را پی‌ریزی کرد.
 
اوج این تبیین عملی و نظری را در سیره و کلام امام علی(ع) و به‌ویژه در عهدنامه مالک اشتر در نهج‌البلاغه می‌توان یافت. این عهدنامه، یک منشور بی‌نظیر و جامع برای حکمرانی عادلانه است که در آن بر حقوق اقشار مختلف جامعه، از جمله فقرا، نیازمندان و حتی غیرمسلمانان و لزوم مبارزه با فساد و انحصارطلبی تأکید شده است. جمله تکان‌دهنده ایشان که هيچ فقيرى گرسنه نمى‌ماند، مگر به سبب آنكه ثروتمندى از حق او بهره‌مند شده است، به جای نگاه ترحم‌آمیز به فقر، آن را نتیجه یک بی‌عدالتی ساختاری معرفی می‌کند.
 
چالش امروز، شکاف طبقاتی فزاینده و تمرکز ثروت است. اسلام به جای تکیه صرف بر صدقات فردی، راهکارهای ساختاری برای تعدیل ثروت ارائه می‌دهد. مفاهیمی چون زکات، خمس و انفال، ابزارهای مالی برای بازتوزیع ثروت و تأمین اجتماعی هستند، همچنین، تحریم قاطع ربا، مبارزه‌ای مستقیم با نظامی است که پول از پول می‌زاید و به تمرکز سرمایه در دست عده‌ای معدود و استثمار نیازمندان می‌انجامد.
 
در حوزه عدالت اجتماعی و حقوقی در برابر چالش‌هایی چون تبعیض سیستماتیک، اسلام بر اصل کرامت ذاتی انسان (اسراء، ۷۰) تأکید می‌کند که ورای هر رنگ، نژاد و طبقه‌ای است. فرمان قرآن به شهادت عادلانه حتی علیه خود (نساء، ۱۳۵) و لزوم اجرای عدالت حتی در برابر دشمنان وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا  اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى - مائده، ۸، هرگونه قضاوت جانبدارانه و تبعیض در اجرای قانون را نفی می‌کند.
 
در حوزه عدالت زیست‌محیطی این مورد یک بحث نوین است که ریشه‌های عمیقی در تفکر اسلامی دارد. اصل قرآنی میزان به ما می‌آموزد که بهره‌برداری بی‌رویه از طبیعت، یک طغیان و خروج از عدالت کیهانی است. انسان به عنوان خلیفه و امانت‌دار خدا بر روی زمین، حق ندارد در این امانت خیانت کرده و آن را نابود سازد. از این منظر، مبارزه برای حفظ محیط زیست، یک وظیفه دینی و بخشی از قیام برای قسط است، چرا که قربانیان اصلی تخریب محیط زیست، فقرا و نسل‌های آینده هستند.
 
برخی عدالت اسلامی را صرفاً در اجرای حدود و مجازات‌های کیفری خلاصه می‌کنند که این یک تقلیل‌گرایی بزرگ است. حدود، بخش کوچکی از نظام حقوقی اسلام است که فلسفه آن نیز بازدارندگی و حفظ امنیت جامعه است، اما روح حاکم بر شریعت، عدالت توزیعی و عدالت اجتماعی است که مقدم بر عدالت کیفری است. جامعه‌ای که در آن فقر و تبعیض ساختاری وجود دارد، اساساً بستر مناسبی برای اجرای کامل احکام نیست. هدف اول، ساختن جامعه‌ای عادلانه است تا نیازی به اجرای حداکثری مجازات‌ها نباشد.
 

 عدالت؛ به مثابه شرط ایمان و راه نجات

 
در پاسخ به پرسش آغازین، آشکار می‌شود که عدالت اجتماعی نه تنها مفهومی اصیل در اسلام است، بلکه هدف بعثت انبیاء لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ - حدید، ۲۵ و شرط تحقق ایمان حقیقی است. این مفهوم، بسیار فراتر از یک توصیه اخلاقی، یک الزام ساختاری است که تمام ابعاد زندگی اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و حتی زیست‌محیطی را در بر می‌گیرد.
 
چارچوب اسلامی با تکیه بر کرامت ذاتی انسان، مسئولیت امانت‌داری و لزوم حفظ توازن (میزان)، راهکاری جامع برای بحران‌های عدالت‌خواهانه امروز ارائه می‌دهد. این دیدگاه به ما می‌آموزد که فقر، تبعیض و تخریب محیط زیست، پدیده‌هایی طبیعی و محتوم نیستند، بلکه نتیجه طغیان و خروج انسان از مدار عدالت‌اند.
 
پیام نهایی این نوشتار، دعوتی است به بازاندیشی در اولویت‌های فردی و اجتماعی ما. برای یک مسلمان، نمی‌توان دغدغه‌مند دین بود، اما نسبت به بی‌عدالتی بی‌تفاوت ماند. راه نجات و سعادت جوامع، بازگشت به این اصل بنیادین وحی است. این وظیفه اندیشمندان و عموم متدینان است که با الهام از این گنجینه غنی، در هر جایگاهی که هستند، برای برپایی قسط قیام کنند و در جهانی که تشنه عدالت است، پیام رهایی‌بخش و انسان‌ساز اسلام را به نمایش بگذارند.
 
منابع
 
محتوای این مقاله با الهام و استناد مفهومی به منابع بنیادین زیر تدوین شده است که برای مطالعه عمیق‌تر پیشنهاد می‌گردد:
1. قرآن کریم: به عنوان منبع اصلی.
سوره نحل، آیه ۹۰؛ در باب فرمان به عدل
سوره نساء، آیه ۱۳۵؛ در باب قیام به قسط
سوره الرحمن، آیات ۷-۹؛ در باب میزان
سوره مائده، آیه ۸؛ در باب عدالت با دشمنان
سوره حدید، آیه ۲۵؛ در باب هدف انبیاء
سوره اسراء، آیه ۷۰؛ در باب کرامت انسان
2. نهج‌البلاغه: گردآوری سید رضی. به‌ویژه عهدنامه مالک اشتر و حکمت‌ها و خطبه‌های مرتبط با فقر، غنا و اقسام عدالت.
3. تفاسیر کلیدی قرآن:
تفسیر المیزان: تألیف علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ برای تحلیل‌های لغوی و مفهومی عمیق از واژگان عدالت.
تفسیر نمونه: تألیف آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی و همکاران؛ برای فهم اجتماعی و کاربردی آیات.
4. کتب روایی معتبر: مانند اصول کافی و وسائل الشیعه، به‌ویژه ابواب مربوط به زکات، خمس، انفال، امر به معروف و نهی از منکر و احکام قضایی.
5. سیره نبوی: به‌ویژه اقدامات پیامبر (ص) پس از هجرت به مدینه، از جمله پیمان مدینه و خطبه مشهور ایشان در حجة الوداع.
انتهای پیام
captcha