امام موسی صدر در روابط خود نگرش عقل‌گرایانه متعادل داشت
کد خبر: 3858332
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۶
رسول رسولی‌پور:

امام موسی صدر در روابط خود نگرش عقل‌گرایانه متعادل داشت

گروه اجتماعی ــ عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی گفت: امام موسی صدر و علمایی مانند ایشان نگرش عقل‌گرایانه متعادل داشتند که در روابطشان نه افراط و نه تفریط می‌کردند.

امام موسی صدر در روابط خود نگرش عقل‌گرایانه متعادل متوسط داشتبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، رسول رسولی‌پور، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی، روز گذشته، 28 آبان‌ماه در نشستی با عنوان «گفت‌وشنودی از اندیشه اجتماعی موسی صدر» که در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، گفت: عنوان برنامه مطرح می‌کند که دغدغه‌های اجتماعی میان متفکرین مسلمان انقلابی بسیار جدی است و انقلاب اسلامی ایران با این دغدغه‌های اجتماعی شکل گرفت.

وی ادامه داد: دغدغه‌های مناسکی مانند حج، نماز و روزه قرن‌ها دایر بود و مردم روزه می‌گرفتند و حج می‌رفتند، اما حلقه مفقوده‌ای در دین‌شناسی و یا رویکرد به دین وجود داشت که انقلابیون ما مانند حضرت امام(ره)، دکتر مطهری، امام موسی صدر، شهید بهشتی و... دنبال می‌کردند؛ چراکه عنایت به دغدغه‌ها و مسائل اجتماعی بسیار کمرنگ بود.

رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه خوارزمی با بیان جملاتی از امام موسی صدر عنوان کرد: «آیا می‌توانیم به انسانی که تنها اعمال عبادی خود را ادا می‌کند، انسان مؤمن بگوییم»، «ما اساساً می‌خواهیم از راه عبادت، از ایمان محافظت کنیم اما سبب و عامل اعمال عادی انسان بر روی زمین و روابط او با مردم و جهان هستی چه خواهد بود، خواهید گفت انسانیت؛ بنابراین عبادت، صفت ایمان به خدا را تثبیت و افعال دیگر ایمان داشتن به انسان را تقویت می‌کند» این مطالب از جمله مواردی بود که نشان می‌دهد امام موسی صدر درد و مشکل دین را چه می‌دانند.

وی بیان کرد: امام موسی صدر در مورد علما صحبت می‌کند و متأسفانه می‌گوید: «مصیبتی که علمای دین با آن گرفتار هستند، بیشتر دغدغه مناسک و ظواهر است و به درد مردم توجهی ندارند»، «علما در اتحاد افتراق می‌کنند و به جای اینکه دغدغه خدمت به انسان‌ها را داشته باشند ادعای عبادت خداوند را دارند» و توضیح می‌دهد که به هیچ وجه نمی‌توان این دو را از یکدیگر جدا کرد و کسی نمی‌تواند مدعی شود که خدا را عبادت می‌کند، اما نسبت به خدمت انسان بی‌توجه باشد.

جامعه‌ متکثر دینی

رسولی‌پور تصریح کرد: اگر به زندگی امام موسی صدر و تلاش‌های ایشان در طول سال‌هایی که زندگی کردند، توجه کنیم می‌بینیم که او در جامعه متکثر قومی، قبیله‌ای و مذهبی مختلف چگونه توانست به جای تأکید بر صرف ظواهر مناسک، تأکید بر اتحاد قلوب، اجتماع انسان‌ها از هر مذهب، قبیله و آبادانی کشور لبنان داشته باشد.

وی گفت: یکی از توفیقات امام موسی صدر و شانس‌هایی که این عالم دینی در دوران خود داشت، این بود که به یک جامعه متکثر سفر کرد و دیدن تکثر، تنوع، دیدن دیگری و دیدن آنکه از مکتب، زبان و فرهنگ ما نیست به ما امکان فربه شدن در فکر و وجود می‌دهد. انسان‌هایی که تنها خودشان را می‌بینند و به مذهب خودشان کفایت می‌کنند، انسان‌های بزرگی نمی‌شوند.

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی اضافه کرد: امام موسی صدر این توفیق را داشت که به جامعه‌ای پای بگذارد که آن جامعه کاملاً متکثر است و بارها تأکید کرد که من برای نجات جنوب لبنان نیامدم (در جنوب شیعیان زندگی می‌کردند) و افرادی که از رژیم صهیونیستی خط می‌گرفتند در تبلیغات خود و در برابر سنت، مسیحی و اقوام دیگر لبنان این را پمپاژ می‌کردند که این عالم دینی از ایران آمده و قصد دارد شیعیان را تقویت و لبنان را کشور شیعی کند.

وی گفت: ایشان بارها در سخنرانی‌های رسمی خود اظهار کرد که حتی اگر این امکان را داشته باشم به هیچ وجه درصدد شیعه کردن کشور لبنان نبودم. آن‌چیزی که دغدغه من است این بود که مردم مظلوم و محروم جنوب لبنان که شیعه هستند در جامعه متکثر لبنان نقش داشته باشند. از فقر، محرومیت، بی‌سوادی و ... بیرون آیند و امام موسی صدر در این زمینه تلاش‌هایی را آغاز کرد و این امر نگرش یک عالم مواجه شده با دیگری است.

رسولی‌پور افزود: آسیب‌شناسی که امام موسی صدر در کتاب «دین در جهان امروز» توضیح می‌دهد این است که علما از اساس به دیگری اعتقاد ندارند و دیگری را به رسمیت نمی‌شناسند و دیگری در فرهنگ ما به عنوان یک دشمن تلقی شده است. اولین برچسبی که به یک بیگانه می‌زنند این است که او مشکوک و احتمالاً می‌خواهد با ما دشمنی کند و این امر باعث می‌شود که افتراق، جدایی و دوری به وجود آید اما دائماً در خودمان خلاصه شدیم.

دین اجتماعی از دیدگاه امام موسی صدر

وی اظهار کرد: گفتمان انسان قرن 21 که عالمانی مانند امام موسی صدر از تئوری‌پردازان آن می‌توانند باشند و حرف برای گفتن دارند، گفتمان ارتباط با دیگری است. امام موسی صدر در مورد انسان اسلامی و یا همان دین اجتماعی توضیح می‌دهد که یک هویت ارتباطی دارد. انسان زمانی خود را دقیق‌تر و بهتر می‌شناسد که در آئینه دیگری خود را ببیند. این امر لزوم و ارتباط با دیگری را نشان می‌دهد که ما نباید بترسیم از اینکه دیگری دشمن، کافر و یا هم‌زبان نیست و ممکن است خود را به من تحمیل کند و این‌ ترس‌ها باعث می‌شود ما در درون خود بمانیم و هیچ ارتباطی ایجاد نشود.

رئیس دانشکده ادبیات علوم انسانی دانشگاه خوارزمی عنوان کرد: کاری که امام موسی صدر انجام داد، غلبه بر این ترس بود که میان ما از جهت فرهنگی شایع است. یک عالم شیعی مسلمان خود را فدای دیگری و نیز از مذهب دیگری می‌کند اما بعضی از علما ممکن است به آن دیگری تفکرات منفی داشته باشند. امام موسی صدر نشان داد که مهم‌تر از رنگ، باور، فرقه، زبان و حتی مذهب، موجودیت و حیات انسانی است و این خیلی شرف دارد.

وی بیان کرد: امام موسی صدر و علمایی مانند ایشان نگرش عقل‌گرایانه متعادل متوسط داشتند که در روابط‌شان نه افراط و نه تفریط می‌کردند. امام موسی صدر درکتاب «دین در جهان امروز» توضیح می‌دهند که «من سکولار نیستم» همچنین در ادامه توضیح می‌دهد که «من نه انحصارگرا هستم و نه سکولار. من به انسان اعتقاد دارم، اما نه به‌عنوان معبود. انسان معبود من نیست اما خدایی که به انسان و دین توجه نداشته باشد هم خدا نیست»؛ بنابراین امام موسی صدر یک فرد متوسط و متعادل است.

رسولی‌پور تصریح کرد: امام موسی صدر دو دغدغه دارد که در ابتدا واقعیت دین در عصرکنونی و دوم نقش دین در عصر کنونی چگونه است. ایشان واقعیت دین را توضیح می‌دهند و می‌گویند «اسف‌بار است و متأسفانه حزبی به نام دین را کسی رهبری می‌کند که دورترین مردم به آن است و بی‌اعتقادترین مردم به آن است».

وی گفت: امام موسی صدر واقعیت دین را در عصر خودشان توضیح می‌دهد که دین تا چه حد منفعل شده و دیگر نقشی ندارد و فقط مُعید سیاسیون شده و هر کسی که از موضع قدرت صحبت می‌کند، باید حمایت کنند و خود نقش رهبری و هدایت‌گری ندارد. دوم اینکه واقعاً با این وضعیت دین‌ ما کنار رفته یا خیر و این سؤالی است که عده‌ای از جوانان مطرح می‌کنند که آیا هنوز چیزی از دین مانده است یا خیر.

عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی بیان کرد: دین باید نقش داشته باشد و برای اینکه آن نقش رشد کند ابتدا باید مؤلفه‌های آن را دریابند و بعد از آن، حقیقت، نقش پیدا می‌کند. ما برای افرادی که تصور می‌کنند دوره دین گذشته است چه ارائه و عرضه‌ای داشتیم. در ادامه موسی صدر توضیح می‌دهد کاری که دین با قلوب انسان‌ها می‌کند این است که چون انسان را مرتبط به امر دنیوی، قدسی و متعالی می‌کند به انسان نوعی قرار، ثبات و پایداری می‌دهد که علم نمی‌تواند این کار را انجام دهد.

انتهای پیام
captcha