در پس اندیشههای خسته زندگی و در هیاهوی روزمرگیهایش، زائر شدن در پناه حضرت ضامن(ع) ضمانتی برای جلای روح است و چه زیباست این زائر شدن در روزهای خاصی از سال که مورد تأکید بزرگان دین است، صورت گیرد. 23 ذیالقعده که به روایتی شهادت امام رضا(ع) در این روز واقع شده از جمله روزهای خاص زیارتی حضرت است. همراه میشویم با تنی چند از زائران و مجاوران تا از حال و هوای حضور خود در این ایام بگویند.
محمد قربانی، زائری از اراک در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، میگوید: معمولاً سالی یکبار به پابوسی حضرت مشرف میشویم که البته در این میان با وجود کرونا دو سال وقفه ایجاد شد و من به این معتقدم که امام رضا(ع) باید بطلبد تا زائر شوی.
وی بیان میکند: هرکسی گوشه دنجی در این حرم دارد که شاید تصور شود حتماً باید یک جای دنج خلوت باشد، اما برای من دنجترین مکان با وجود ازدحام زیاد نزدیکترین نقطه به شبکههای ضریح مطهر است.
قربانی از حس و حال خوشی که از حضور در حرم دارد، میگوید و ادامه میدهد: روح انسان در حرم زیبا میشود و امام رضا(ع) را مانند سایر ائمه در رأس زندگی خود میبینم. حس قلبی که با امام دارم از حس قلبی که حتی به پدر دارم، بالاتر است و زمانی که از حرم دورم و دلتنگ امام(ع) میشوم، همان لحظه دست ادب بر سینه میگذارم و از سر ارادت به حضرت سلام میدهم، سلامی که اطمینان دارم در همان لحظه حضرت پاسخش میدهد.
مهدی دانشور، دانشجوی مهندسی پزشکی از مشهد از حس و حالش در حرم، میگوید: اینجا تنها جایی است که آرام میشوم، وقتی از دنیا ملول هستم تنها پناه من آقایی است که ضامن آهوست، چه جایی بهتر از اینجا که حرف دلم را میفهمد.
وی ادامه میدهد: معمولاً روزی دوبار یا حداقل یکبار به زیارت میروم، برخی مواقع حاجتی داشتم که با عنایت حضرت روا شد، هر وقت در زندگی همه درها به رویم بسته بوده، به حرم پناه میآوردم، زیارت امام رضا(ع) به خصوص در گرفتاریهای زندگی در واقع آب روی آتش است، هر که میآید سبکبار و دلگرم بازمیگردد.
دانشور میافزاید: وقتی میخواهم با حضرت خلوت کنم، صحن گوهرشاد میآیم و در کنجی از چهار گوشه این صحن مشغول دلگویه با حضرت رضا(ع) میشوم، با حالی گرفته میآیم اما سرشار از سرخوشی بازمیگردم، انرژی معنوی خاصی بهویژه از نگاه به گنبد و گلدستههای حرم میگیرم که روحم را پاکسازی میکند و هر وقت در زندگی کم میآورم، به امام رضا(ع) متوسل میشوم.
فاطمه یوسفی دانشآموز مشهدی که همراه دوستش زهرا عباسی معمولاً پنجشنبهها قرار میگذارند و با هم به حرم میآیند، از حس و حالشان میگویند و اظهار میکند: وقتی وارد حرم میشوم، لذت زندگی را در اینجا پیدا میکنم، البته تنها نیاز به حضور نیست، چون هرکجا که به فکر امام رضا(ع) باشیم، رنگ و بوی امام رضایی میگیرد.
زهرا ادامه میدهد: وقتی وارد حرم میشوم، تمام مشکلات زندگیام پشت در میماند، اما وقتی از حرم بیرون میروم، حس دلتنگ بودن از یک جدایی سخت به من دست میدهد و نگاه من همیشه به امام رضا(ع) مانند یک دوست نزدیک است و وقتی حالم خوب نیست، به حرم پناه میآورم.
فاطمه میگوید: امام رضا(ع) حکم خانواده را برایم دارد، مانند پدر پشتیبان، مانند مادر دلسوز و مانند خواهر و برادر همراه است و من در دفتر دلتنگیام هر زمان که حالم خوش نباشد، برای امام رضا(ع) مینویسم و بخواهم با حضرت در یک جمله حرف بزنم، تنها میگویم «دوستت دارم» و حرف دلم این است که حضرت هیچگاه خودش را از ما نگیرد و تنها آرزویم حضور امام(ع) در همه لحظههای زندگیام است.
سید مهدی هاشمی از دیگر زائران حاضر در حرم مطهر رضوی اظهار میکند: الحمدالله عمری است که همسایه امام رضا(ع) هستم و معمولاً شب با خانواده برای زیارت مشرف میشوم، کمبودهای روحی انسان با زیارت امام رضا(ع) قابل جبران است و اعتقاد دارم که حضرت همیشه به زائران و ارادتمندانش کمک میکند.
سیدعلی فرزند 9 ساله آقای هاشمی ادامه میدهد: نمیتوانم بگویم چقدر اما میدانم که امام رضا(ع) را خیلی دوست دارم، امام رضا(ع) مهربان است و از ایشان میخواهم برای ظهور امام زمان(عج) دعا کنند.
فرزانه مستوجی که از زمان تولد و بیش از پنجاه سال است که ساکن مشهد است، میگوید: چهارشنبههای زندگی من امام رضایی است و ایوان طلا گوشه دنج من است. چهارشنبههایی که به حرم مشرف میشوم، حال دلم تا چند روز خوب است و بعد از آن در روزمرگیهای زندگی دوباره گم میشوم و تا چهارشنبه بعدی به انتظار زیارت میمانم.
وی ادامه میدهد: حرف دلم را با امام رضا(ع) از طریق دل میگویم، حرف دل به زبان آوردنی نیست، حرف دل متعلق به دل است و برای اهل دل باید گفته شود.
منیره از اصفهان همراه مادرش به زیارت امام رئوف مشرف شدهاند، وی میگوید: هر سالی که به لحاظ مالی توان داشته باشیم به زیارت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) مشرف میشویم، شاید هر دو سال یکبار زائر شویم، اما هرگاه، دلتنگ امام رضا(ع) میشوم خود را در گوشه دارالفیض تصور میکنم و سر سخن با امام را از راه دور باز میکنم.
وی اضافه میکند: وقتی به حرم میآیم، دلتنگیام برطرف میشود و روبروی سقاخانه با نگاه به گنبد خود را در محضر حضرت مهربانیها میبینم که هیچ آرزومندی را خالی از بارگاهش راهی نمیکند، در حرم بغضی همراه با شادی دارم و هنگام رفتن سرشار از دلتنگی میشوم.
سجاد خوزانزاده از آبادان زائر دیگری است که با ما همراه میشود تا از حال و هوای این روزهای حرم و حس و حالش بگوید.
وی میگوید: زائر هستم، سه سالی بود که توفیق حضور نداشتم و اکنون پس از سه سال این روزهای پربرکت را برای زیارت امام رضا(ع) انتخاب کردم. وقتی در زندگی به بنبست میخورم تنها مآمن و پناهم همین حرم است، وقتی که از همه خستگیهای دنیا، خود را در فاصله سه متری ضریح میبینم، همه آن خستگیها از من دور میشود. حس و حالی که در مشاهد شریف اهلبیت(ع) است که قابل وصف نیست و هیچ کجای دنیا اینچنین حسی را نخواهی یافت. آرامشی که در این حرم است من را مجذوب میکند و از همه جنبههای زندگی با وجود چنین امامی اطمینانخاطر مییابم.
مینا ظهوری از دیگر زائران امام رضا(ع) که از استان هرمزگان به حرم مطهر رضوی مشرف شده است، میگوید: سالی یکبار میآیم، اینجا روحم تصفیه شده و اعتقادم بر این است که حال خوب یک سالم تضمین میشود، وقتی دنبال گوشه دنجی هستم، اندکی بعدتر خود را در صحن انقلاب و روبروی پنجره فولاد میبینم و پس از دلگویه و نجوا با امام(ع) با حس سبکی همراه با دلتنگی بسیار از حرم بیرون میروم.
وی اضافه میکند: شاید قبل از ورود به حرم تک تک گرفتاریها و حاجاتم را مدنظر داشته باشم تا به امام بگویم، اما با ورود به حرم همه به فراموشی سپرده میشود، انگار همین بودنم در حرم برایم کافیست.
ظهوری از حرف دلش میگوید که حرف دل به زبان نمیآید، اما آنچه از دلم میآید و برای همه آرزومندانه میخواهم این است که آقا جواز اربعین همه آرزومندان را امضا کند.
انتهای پیام