بررسی تاريخچه و نحوه‌ی شكل‌گيری علوم قرآنى
کد خبر: 1554516
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۹:۰۳

بررسی تاريخچه و نحوه‌ی شكل‌گيری علوم قرآنى

سابقه علوم قرآنى بسيار كهن است و بعضى از علوم قرآنى كه عمدتاً نقلى و متكى بر حديث است مـانـنـد ناسخ و منسوخ و اسباب‌النزول قدمتش به اندازه قدمت علم حديث و احاديث مروى از معصومين (ع) است.

عـلـوم قـرآنـى اصطلاحى است نسبتاً جديد ولى مصداق آن كهن و تاريخ آن به قدمت تاريخ قرآن است و مـراد از آن عـلومى است پيرامون و بر محور قرآن شكل گرفته و رشد كرده و هدف آن شناخت هـمـه شئون مربوط به قرآن اعم از تاريخ و تفسير و صورت و محتوا و نهايتاً استفاده بهتر بردن از قرآن در حوزه علوم شرعى و معارف دينى است.
اين علوم عبارتند از: 1) تاريخ قرآن 2) علم تفسير 3) علم قرائت و تجويد و ترتيل 4) علم رسم عثمانى، يعنى شناخت چگونگى رسم‌الخط و املاى قديمى و ثابت قرآن مجيد 5) علم اعجاز قرآن 6) علم اسباب نزول 7) علم ناسخ و منسوخ 8) علم محكم و متشابه 9) علم شناخت مكى و مدنى 10) علم اعراب 11) علم غريب‌القرآن و مفردات قرآن و وجوه و نظاير (واژگان‌شناسى قرآن) 12) علم قصص 13) فقه قرآن يا احكام قرآن.
شايد فن ترجمه قرآن را بتوان ملحق به علم تفسير شمرد، سابقه علوم قرآنى بسيار كهن است و بعضى از علوم قرآنى كه عمدتاً نقلى و متكى بر حديث است مـانـنـد ناسخ و منسوخ و اسباب‌النزول قدمتش به اندازه قدمت علم حديث و احاديث مروى از معصومين (ع) است.
اما علم رسم عثمانى، هم‌زمان با تدوين و جمع عثمانى و تهيه نسخ نهایى و رسمى قرآن (معروف به مصحف امام و مصحف عثمانى) پيدا شده است و بسيارى از فقهاى مذاهب اسلامى تغيير و تبديل آن را شرعاً جايز ندانسته‌اند و قرآن رسمى جهان اسـلام كـه در عصر جديد با اتكا به اساسى‌ترين منابع قديم تهيه و چاپ شده است بر مبناى همين رسم يا رسم‌الخط عثمانى است.
ایـن رسم‌الخط طبعاً تفاوت‌هایى با رسم‌الخط امروز عربى و فارسى دارد و براى فارسى‌زبانان حتى تحصيلكرده‌ها دشوار خوان است، زيرا در آن بسيارى الف‌ها به كتابت درنمى‌آيد از جمله آن‌كه به جاى «سلطان، سلطن» و جاى «يا نوح، ينوح» (با الفى كوتاه بالاى طاء يا نون) نوشته مى‌شود.
ولى حق با كسانى است كه طرفدار تثبيت و استاندارد‌شمارى رسم عثمانى هستند، زیـرا اصـلاحـات املایى و رسم‌الخط بر وفق مشرب‌ها و مكتب‌هاى زبانى و زبان‌شناختى يا سليقه‌اى پـایـان نـدارد و اصـولاً هر كار كنيم و هر تدبيرى بينديشيم قرآن‌خوانى درست نياز به آموزش خـاص خـود دارد و صـرف داشـتن سواد و تحصيلات و فرهنگ براى درست‌خوانى قرآن كفايت نمى‌كند.
سـابـقـه عـلم قرائت و شناخت اختلاف قرائت‌ها نيز به صدر اسلام و عصر رسول اللّه (ص) و صحابه باز مى‌گردد، ولى بعضى از علوم قرآنى مانند علم اعجاز قرآن يا اعراب قرآن متأخرتر است.
«زرقـانـى» مى‌نويسد نخستين اثرى كه در علوم قرآنى تدوين شده است «البرهان فى علوم القرآن» اثر «على بن ابراهيم بن سعيد» مشهور به «حوفى» (م . 330 ق) است كه در 30 مجلد بوده و نسخه خطى 15 جلدی آن در «دارالكتب‌المصرية» محفوظ است.
سـایـر آثـارى كه در علوم قرآنى و مشتمل بر همه يا اغلب علوم و فنون نامبرده تدوين شده است عبارتند از: 2 و 3) «فنون الافنان فى علوم القرآن» و نيز كتاب «المجتبى فى علوم تتعلق بالقرآن» هر دو اثر «ابن جوزى» (م 597 ق) و هر دو محفوظ در دارالكتب‌المصرية در قاهره 4) «جمال القراء» اثر «علم‌الدين سخاوى» (م 641 ق) 5) «المرشد‌الوجيز» اثر «ابوشامه» (م 665 ق) اين اثر به طبع رسيده است. 6) «البرهان فى علوم القرآن» اثر «بدرالدين زركشى» (م 794 ق) ایـن اثر عظيم و خوش تدوين چهار جلدى كه به تصحيح «محمد ابوالفضل ابراهيم» به طبع رسيده است اساس و منبع اصلى اتقان است. 7) «مواقع العلوم من مواقع النجوم» اثر «جلال‌الدين بلقينى» (م 824 ق) 8) «الاتـقـان فى علوم القرآن» اثر محدث و قرآن پژوه مصرى ايرانى تبار «جلال‌الدين سيوطى» (م 911 ق) است،اين اثر مهمترين اثر در علوم قرآنى شمرده مى‌شود و از آن سه ترجمه به فارسى موجود است.
يكى ترجمه قديمى (كه نسخه خطى‌اش در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران محفوظ است) دوم بـه قـلم «محمد جعفر اسلامى» تحت عنوان دايرة‌المعارف قرآن و سومى به قلم حجت‌الاسلام‌و‌المسلمين سيد «مهدى حائرى قزوينى» درباره اين ترجمه و اين كتاب متن عربى هم بارها به طبع رسيده است.
بهترين طبع آن تصحيح «محمد ابوالفضل ابراهيم» در چهار مجلد است، در عصر جديد در جهان اسلام چند اثر قابل توجه در علوم قرآنى پديد آمده است كه مهمترين آنها عبارتند از: 9) «مناهل‌العرفان فى علوم القرآن» اثر «محمد عبدالعظيم زرقانى» در 2 مجلد. 10) «مـبـاحـث فى علوم‌القرآن» اثر «صبحى صالح» كه بارها تجديد طبع يافته و به صورت ناقص به فارسى ترجمه شده است . 11) «المعجزة الكبرى» اثر «محمد ابوزهره» ترجمه فارسى تحت عنوان معجزه بزرگ، پژوهشى در علوم قرآنى، به قلم «محمود ذبيحى»
captcha