به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، بحث ارتباط و پيوستگی موضوعی آيات درون يك سوره يكی از بحثها و موضوعات بسيار مهم در علوم قرآنی است. از اينرو، همواره برخی از مفسران و عالمان قرآنی درصدد برآمده، تا نشان دهند، با وجود تشويش نمايان، بين اين آيات، به طور كامل و به طرز شگفتی، انسجام، وحدت و پيوستگی وجود دارد؛ لذا شبهات مطرح شده پيرامون ترتيب و تنظيم آيات سست و نااستوار است.
«سيد قطب»، صاحب تفسير «فی ظلالالقرآن» در اين رابطه، كار سترگ و كوششهای قابل توجهی به انجام رسانده است. تا آنجا كه وحدت موضوعی در سور قرآن، يكی از اساسیترين مبانی تفسيری وی محسوب میشود، كه به صورتی گسترده و منظم و به طرزی جالب و هوشمندانه در اين تفسير ارائه شده است.
بنابراين گروه انديشه و علم خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، در گفتوگو با دكتر «كرم سياوشی»*، دكترای علوم قرآن و حديث و استاديار دانشگاه بوعلی سينا همدان بر آن است تا هم به جهت اهميت اين بحث و هم به لحاظ محوريت و گستردگی آن در تفسير «فی ظلالالقرآن» چگونگی طرح و ارائه آنرا در اين تفسير، بررسی و تبيين كند.
وی در پاسخ به اين سئوال كه وحدت موضوعی قرآن چيست؟، گفت: «وحدت موضوعی» بدين معناست كه هر سوره يك يا چند محور موضوعی محدود و كلی دارد كه تمام آيات سوره به گونهای منشوروار در جهت آن موضوع يا موضوعات در حركتاند. برخی آنرا گونهای از تفسير موضوعی میدانند كه به دنبال هدف اساسی سوره است و اين هدف اساسی، همان محور موضوعی سوره است.
اين محقق علوم قرآنی افزود: در اين روش، پژوهشگر ابتدا هدف اساسی يا اهداف اصلی سوره را باز میيابد، آنگاه به بررسی اسباب نزول سوره يا آياتی كه موضوع اساسی سوره را مطرح میكنند، میپردازد، سپس به ترتيب نزول سوره در ميان سور مكی و مدنی مینگرد و در مرحله بعد به بررسی اسلوبهای قرآنی در عرضه آن موضوع و تناسبهای موجود در بخشهای مختلف سوره، اقدام میكند.
وی اين نگرش به سورههای قرآن را بسيار ارجمند خواند و اظهار كرد: بنابراين میتوان گفت: اين شيوه نگاهی است بسيار ارجمند به سور قرآن كه درصدد است در ورای پراكندگی ظاهری ميان مباحث و موضوعات يك سوره و احيانا با وجود اختلاف زمانی در نزول آيات آن موضوعی واحدی، محوری مشترك برای آن موضوعات و مباحث جستجو كند و ارتباطی مقبول و انسجامی درخور، بين آيات هر سوره بيابد.
وی تأكيد كرد: چون يكی از شرايط نيكوترين سخن بودن قرآن، آن است كه دارای بهترين ترتيب باشد و داشتن اين ويژگی مستلزم، وجود حداكثر ارتباط ممكن ميان آيات آن است. در اين رابطه، «فخر رازی» معتقد است: أگر پيوستگی و نظم هماهنگ ميان آيات يك سوره نشان داده شود، غير بشری بودن قرآن اثبات میشود؛ زيرا وجود ارتباط در بين آيات كتابی كه در مدت بيست و اندی سال و در مناسبتهای مختلف فرود آمده، نشانگر الهی بودن آن است.
رتبه اول كنكور كارشناسیارشد علوم قرآن و حديث در سال 1374 در پاسخ به اين سئوال كه بستر و پايه وحدت موضوعی چيست؟ اظهار كرد: مهمترين دليل و پشتوانه پذيرش «وحدت موضوعی» اعتقاد به توقيفی و وحيانی بودن ترتيب و تنظيم آيات در درون سورههای قرآن است. اكثر عالمان قرآنی از فريقين، بر اين نظرند كه چينش آيات قرآن در سورهها، نه به اجتهاد و سليقه ياران و شاگردان پيامبر(ص) بلكه به اشارت و دلالت آن حضرت (ص) بوده كه او خود نيز از غيب و وحی الهی فرمان میگرفته است و روايات متعددی سخن ياد شده را تأييد میكنند.
رتبه اول كنكور دكترای علوم قرآن و حديث در سال 1378 دانشگاه تربيت مدرس در پاسخ به اين سئوال كه پيشينه و ضرورت بحث چيست؟ گفت: نزول آيات قرآن در طول بيش از 20 سال بر اساس حكمتها و انگيزههايی به شكل تدريجی و متناوب صورت گرفته است، كه از جمله اين اهداف، تثبيت قلب رسول اكرم (ص) و استوار ساختن و ثبات بخشيدن به موقعيت روحی وی و تربيت مداوم و مستقيم امت اسلامی در رهگذر زمان و وقوع حوادث و پيش آمدهاست.
استاديار دانشگاه بوعلی سينا افزود: به واسطه اين نزول تدريجی اينك با سورههايی مواجه هستيم كه از يكسو، آيات تشكيل دهنده آنها به لحاظ زمان نزول گاه چندين سال با يكديگر فاصله دارند! و از ديگر سو، ناپيوستگیهايی در بين آيات در بسياری از سور ديده میشود؛ اين پراكندگیهای ظاهری و ناپيوستگیهای معنايی و موضوعی، كار را بر بسياری دشوار كرده و موجب پيدايش نظرياتی متفاوت در نگرش به سورههای قرآن گشته است.
وی در ادامه سخنانش در بررسی اين نگرش گفت: عدهای كه عمدتا خاورشناسان و محققان غربی هستند، به غير وحيانی بودن ترتيب آيات و اجتهاد و دخالت رأی صحابه در ترتيب و چينش آيات، گرايش يافتهاند و به همين جهت، نسبتهای ناروايی بر قرآن كريم وارد كرده و آيات موجود در يك سوره را فاقد هرگونه ارتباط و پيوستگی معرفی میكنند و حتی قرآن را كتابی میدانند كه شايستگی انتساب به يك نويسنده بشری را ندارد، تا چه رسد به آنكه به خداوند نسبت داده شود. اين ناپيوستگیها حتی كسانی را به پذيرش تحريف درقرآن، منحرف كرده است.
برنده نشان «شيخ بهايی» در يازدهمين دوره انتخاب پاياننامه برتر سال دانشجويی در تشريح سير تحول و پيشرفت بحث وحدت موضوعی قرآن اظهار كرد: پاسخ طبيعی و معقول برخی از عالمان دينی در برابر اين برداشت نادرست، تأمل و تلاش برای يكپارچه و منسجم نشان دادن مباحث و موضوعات در سور قرآن بود. اولين قدمها در اين راستا بيشتر برای هماهنگ كردن آيه يا آياتی بود كه با آيات پس و پيش خود، غريب و ناسازگارتر به نظر میرسيد.
اين محقق در ادامه سخنانش، «ابوبكر نيشابوری» را نخستين فردی دانست كه در مورد وحدت موضوعی سورههای قرآن به بررسی جدی پرداخته است و گفت: با توجه به اسناد قابل دسترسی، «ابوبكر نيشابوری» نخستين فردی است كه در مورد وجه تناسب آيات به ظاهر غير مرتبط و ديگر انواع مناسبتها، به بررسی جدی پرداخته است. وی كه در بغداد میزيست، از عالمان آن ديار به خاطر ناآگاهی از اين دانش خرده میگرفت.
وی در بيان افرادی كه پس از ابوبكر نيشابوری به اين موضوع پرداختند، اذعان كرد: از مشهورترين عالمانی كه پس از وی اين بحث را به شكلی برجسته، در آثار خود مطرح كردهاند، بهترتيب میتوان از: «ثعلبی» در «الكشف و البيان عن تفسير القرآن»، «فخر رازی» در «التفسير الكبير»، «بدرالدين زركشی» در «البرهان فی علوم القرآن»، «برهانالدين بقاعی» در «نظمالدرر فی تناسب الآيات و السور»، «سيوطی» در «مراصد المطالع فی تناسب المقاصد و المطالع» و در «الإتقان فی علومالقرآن» و … نام برد. از آن پس نيز تلاش برای تبيين پيوستگی موضوعی و محتوايی هر يك از سورههای قرآن همواره مبنا و قاعده ثابت و گاه گسترده بيشترِ مفسران و قرآنشناسان پسين، به ويژه دوران معاصر بوده و بر همين اساس، نظريات صائب و آثار ارجمند و قابل توجهی ارائه شده است.
وی افزود: در آغاز قرن چهاردهم هجری «محمد عبده»، شاگرد نامدار «سيدجمالالدين اسدآبادی»، در درسهای تفسيری خود كه به همت شاگردش، «رشيد رضا»، گردآوری و با اضافاتی تفسير «المنار» نام گرفت، بحث وحدت موضوعی در سور قرآن را مطرح میكند و بر اساس آن فهم هدف هر سوره را، كمك شايانی برای مفسر میداند تا بتواند به طور دقيق به مقاصد آن پی برد و به معانی آيه آيههای آن نزديك شود.
«سياوشی» در ادامه سخنانش تأكيد كرد: شاگرد وی، «محمد رشيد رضا»، هم در اين مسير گام نهاده است. علاوه بر آن دو، بسياری از مفسران معاصر نيز از همين روش الهام گرفتهاند مانند شيخ احمد مصطفی مراغی» در «تفسير المراغی»، شيخ «محمود شلتوت» در «تفسير القرآنالكريم و الیالقرآنالكريم»، «سعيد حوی» در «الأساس فیالتفسير»، «محمد عزه دروزه» در «التفسيرالحديث»، دكتر «محمد عبدالله دراز» در «المدخل الیالقرآن الكريم» و «النّبأالعظيم»، علامه طباطبايی در تفسير گرانسنگ «الميزان»، دكتر «محمد محمود حجازی» در «الوحده الموضوعيه فی القرآنالكريم» و «التفسير الواضح»، دكتر «عبدالله محمود شحاته» در «اهداف سور القرآن ومقاصدها» دكتر «سيدمحمدباقر حجتی» و دكتر «عبدالكريم بی آزارشيرازی» در «تفسير كاشف» و «ميثاق درقرآن» و مؤلف أخير در «قرآن ناطق»، «عبدالعلی بازرگان» در «نظم قرآن» و عالمانی ديگر، همگی بر مبنای وجود پيوستگی و اتصال ميان آيات سور قرآن به تفسير اين كتاب عزيز پرداخته، نكات ارزشمندی را ارائه داده اند و صحيفهها از اسرار كتاب شگفتانگيز و هدايتبخش قرآن سرشار ساختهاند.
وی در پايان سخنانش افزود: به نظر میرسد، آنكه بيش از همه، پيوستگی، تناسب و وحدت معنايی آيات را در سور قرآن نمايانده و توانسته به شكلی منظم و فراگير به طرح نظريه «وحدت موضوعی» و تطبيق دقيق و عميق آن در همه سورههای قرآن كريم بپردازد، مفسر نامدار و انديشمند قرآنی معاصر، سيد قطب باشد كه در تفسير «فی ظلالالقرآن» به اين مهم پرداخته است.
اين گفتوگو ادامه دارد ... .
--------------------------------------------------
* دكتر «كرم سياوشی»، متولد 1351 از شهرستان ملاير است كه دارای ليسانس علوم قرآن و حديث از دانشگاه تهران است. وی در سال 1374 در دوره كنكور كارشناسیارشد با كسب «رتبه اول» در «دانشگاه تربيت مدرس» در رشته علوم قرآن و حديث پذيرفته شد. پس از آن در سال 1378 در آزمون كتبی ـ تخصصی دكتری «دانشگاه تربيت مدرس» با «رتبه اول» پذيرفته شد و در تاريخ 3/12/1384 از رساله دكتری خود با عنوان «تحليل انتقادی مبانی و روش تفسيری سيدقطب در فی ظلالالقرآن» دفاع كرد.
رساله دكتری وی در خردادماه 86 در يازدهمين دوره انتخاب پاياننامه برتر دانشجويی از سوی جهاد دانشگاهی به عنوان رساله برتر در حوزه علوم دينی شناخته شد و نشان «شيخ بهايی» به وی اهدا شد.
وی هماكنون استاديار دانشگاه بوعلی سينا همدان است و در آن دانشگاه مشغول تدريس و تحقيق است.