«دروغ از منظر قرآن و روايات» بررسی شد
کد خبر: 2149412
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۰ - ۱۳:۲۲

«دروغ از منظر قرآن و روايات» بررسی شد

گروه فضای مجازی: دروغ از بدترين معايب، زشت‌ترين گناهان و منشأ بسياری از مفاسد است و بالطبع از كارهای زشت و ناپسند و عادت به آن از رذايل اخلاقی و از گناهان كبيره است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) شعبه مركزی، در مقاله«دروغ از منظر قرآن و روايات» آمده است: دروغ از بدترين معايب، زشت‌ترين گناهان و منشأ بسياری از مفاسد است و بالطبع از كارهای زشت و ناپسند و عادت به آن از رذايل اخلاقی و از گناهان كبيره است و تا ضرورت و مصلحت مهمی در ميان نباشد، دروغ گفتن جايز نيست.
بنای خلقت و طبيعت بر حقيقت و راستی استوار است، لكن اين انسان ظالم و ستمكار است كه حق را با باطل به هم آميخته و آن را وارونه جلوه می‌دهد، زيرا باطل محض را نمی‌شود به مردم ارائه داد كه طبع حقيقت جوی مردم خود به خود آن را دفع می‌كند. خداوند سبحان چه با زبان تكوين و چه با زبان تشريع با صداقت و راستی با بندگانش سخن می‌گويد و می‌فرمايد كه صداقت برای شما بهتر است. علی(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمايند «ولكن یُوخَذُ مِن هذا ضِغثٌ و من هذا ضغث فَیُمزجان»(1) مردم قسمتی از حق و قسمتی از باطل را گرفته و در هم می‌آميزند و از اين راه ، باطل را به خورد مردم می‌دهند. يكی از محرمات و آفت‌های خطرناك زبان، دروغ گفتن است و دروغ از گناهان كبيره است.(2)
معنای دروغ: كذب بر وزن وِزر و كَتِف به معنی دروغ گفتن است. صحاح و قاموس و اقرب و غيره هر دو وزن را مصدر گفته‌اند ولی استعمال قرآن نشان می‌دهد كه كذب بر وزن وزر مصدر است.(3) كذب بر وزن كَتِف اسم مصدر است به معنی دروغ مثل «یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِب‏» (4) چون كذب مفعول به يفترون است لذا اسم است نه مصدر يعنی بر خدا دروغ می‌بندند. تكذيب آن است كه ديگری را به دروغ نسبت دهی و بگويی دروغ می‌گويد. كذّاب مبالغه است يعنی بسيار دروغگو« إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّاب(5)». كاذبه مصدر است مثل عاقبه، عافيه و باقيه « إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ - لَیْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَة»(6) كذب در لغت به معنای عدم مطابقت است و همانگونه كه سخن به دروغ متّصف می‌شود اعتقاد و عمل هم به آن متّصف می‌شود. گمان و اعتقاد مخالف با واقع دروغ است، همانگونه كه عمل مخالف با سخن و وعده نيز دروغ است.(7)
دروغ از منظر آيات و روايات: آيات و روايات بسياری در زمينه زشتی دروغ سخن می‌گويند و آيات تكان دهنده‌ای حتی دروغگو را در رديف كافران و منكران آيات الهی می‌شمارند.«إِنَّمَا یَفْتَرِی الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَأُوْلئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ؛ تنها كسانى دروغ‏پردازى مى‏كنند كه به آيات خدا ايمان ندارند و آنان خود دروغگويانند‏»(8) گرچه در اين آيه دروغ و افترا بر خدا و پيامبر است ولی به هر حال زشتی دروغ اجمالا در اين آيه مجسم شده است و در تعليمات اسلام به مساله راستگويی و مبارزه با كذب و دروغ فوق العاده اهميت داده شده است كه نمونه‌های آن را در زير می‌آوريم.
دروغ سرچشمه همه گناهان: در روايات اسلامی دروغ به عنوان كليد گناهان شمرده شده است، على (ع) مى‏فرمايد: «الصدق يهدى الى‏ البر، و البر يهدى الى الجنة»(9) " راستگویى دعوت به نيكوكارى مى‏كند، و نيكوكارى دعوت به بهشت".
در حديثى از امام باقر(ع) مى‏خوانيم: «ان اللَّه عز و جل جعل للشر اقفالا، و جعل مفاتيح تلك الاقفال الشراب، و الكذب شر من الشراب» "(10) خداوند متعال براى شر و بدى، قفل‌هایى قرار داده و كليد آن قفل‌ها شراب است (چرا كه مانع اصلى زشتی‌ها و بدی‌ها عقل است و مشروبات الكلى عقل را از كار مى‏اندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است.»
امام حسن عسكرى (ع) مى‏فرمايد: «جعلت الخبائث كلها فى بيت و جعل مفتاحها الكذب»(11)" تمام پليدی‌ها در اطاقى قرار داده شده، و كليد آن دروغ است". رابطه دروغ و گناهان ديگر از اين نظر است كه انسان گناهكار هرگز نمى‏تواند، راستگو باشد، چراكه راستگویى موجب رسوایى او است و براى پوشاندن آثار گناه معمولا بايد متوسل به دروغ شود. و به عبارت ديگر، دروغ انسان را در مقابل گناه آزاد مى‏كند، و راستگویى محدود. اتفاقا اين حقيقت در حديثى كه از پيامبر (ص) نقل شده، كاملا تجسم يافته، حديث چنين است: شخصى به حضور پيامبر(ص) رسيد، عرض كرد نماز مى‏خوانم و عمل منافى عفت انجام مى‏دهم، دروغ هم مى‏گويم! كدام را اول ترك گويم؟! پيامبر(ص) فرمود: دروغ، او در محضر پيامبر(ص) تعهد كرد كه هرگز دروغ نگويد: هنگامى كه خارج شد، وسوسه‏هاى شيطانى براى عمل منافى عفت در دل او پيدا شد، اما بلافاصله در اين فكر فرو رفت، كه اگر فردا پيامبر(ص) از او در اين باره سؤال كند چه بگويد، بگويد چنين عملى را مرتكب نشده است، اينكه دروغ است و اگر راست بگويد حد بر او جارى مى‏شود، و همين گونه در رابطه با ساير كارهاى خلاف اين طرز فكر و سپس خود دارى و اجتناب براى او پيدا شد و به اين ترتيب ترك دروغ سرچشمه ترك همه گناهان او شد.
دروغ سرچشمه نفاق است: راستگویى يعنى هماهنگى زبان و دل، و بنا بر اين دروغ ناهماهنگى اين دو است، و نفاق نيز چيزى جز تفاوت ظاهر و باطن نيست. در آيه 77 سوره توبه مى‏خوانيم «أَوَلاَ یَعْلَمُونَ أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ؛ آيا نمى‏دانند كه خداوند آنچه را پوشيده مى‏دارند و آنچه را آشكار مى‏كنند مى‏داند (12).
دروغ با ايمان سازگار نيست: اين واقعيت نه تنها در قرآن بلكه در احاديث نيز ثابت می‌شود: در حديثى چنين مى‏خوانيم: سئل رسول اللَّه(ص) يكون المؤمن جبانا؟ قال نعم، قيل و يكون بخيلا؟ قال نعم، قيل يكون كذابا؟ قال لا!" (13) از پيامبر پرسيدند آيا انسان با ايمان ممكن است(گاهى) ترسو باشد فرمود: آرى، باز پرسيدند آيا ممكن است(احيانا) بخيل باشد فرمود: آرى، پرسيدند آيا ممكن است كذاب و دروغگو باشد؟ فرمود نه"! چرا كه دروغ از نشانه‏هاى نفاق است و نفاق با ايمان سازگار نيست و نيز به همين دليل اين سخن از امير مؤمنان(ع)نقل شده است:«لا يجد العبد طعم الايمان حتى يترك الكذب هزله وجده»(14)" بنده‌ای مزه ايمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخی باشد و چه جدی".
دروغ نابود كننده سرمايه اطمينان است: مى‏دانيم مهمترين سرمايه يك جامعه اعتماد متقابل و اطمينان عمومى است، و مهمترين چيزى كه اين سرمايه را به نابودى مى‏كشاند دروغ و خيانت و تقلب است، و يك دليل عمده بر اهميت فوق‌العاده راستگویى و ترك دروغ در تعليمات اسلامى همين موضوع است. در احاديث اسلامى مى‏خوانيم كه پيشوايان دين از دوستى با چند طايفه از جمله دروغگويان شديدا نهى كردند، چرا كه آنها قابل اطمينان نيستند. على( ع ) در كلمات قصارش مى‏فرمايد: «اياك و مصادقة الكذاب فانه كالسراب، يقرب عليك البعيد، و يبعد عليك القريب»(15)" از دوستى با دروغگو بپرهيز كه او همچون سراب است، دور را در نظر تو نزديك و نزديك را دور مى‏سازد". خدا نكند كسی معروف شود به دروغگويی كه هيچ چيز شايد بيشتر از اين به حيثيت انسان لطمه نمی‌زند.(16) البته سخن در باره زشتی‌هاى دروغ و فلسفه آن و همچنين علل پيدايش دروغگویى از نظر روانى و طرق مبارزه آن بسيار زياد است كه بايد آن را در كتب اخلاق جستجو كرد.
سوگند دروغ: يكی از موارد رواج دروغ، سوگند دروغ است. اين عمل از زشت‌ترين گناهان و فاحش‌ترين عيوب است. پيامبر اكرم(ص) فرمودند: «هر كس سوگندی به خدا ياد كند كه به اندازه بال پشه‌ای دروغ در آن باشد نقطه‌ای سياه در قلبش پديد می‌آيد و تا روز قيامت باقی می‌ماند» حضرت رسول(ص) فرمودند: «چه خيانت بزرگی است كه به برادرت چيزی بگويی كه تو را تصديق كند و تو به او دروغ گفته باشی» پيامبر(ص) فرمودند: «سه گروهند كه فردای قيامت خدا با آنها سخن نمی‌گويد و به آن‌ها توجه نمی‌كند و آنها را از گناهانشان تزكيه نمی‌كند اول كسانی كه چون چيزی ببخشند منت می‌گذارند دوم كسانی كه كالای خود را با سوگند دروغ به فروش می‌رسانند و سوم انسان‌های متكبر.»
دروغ در رديف شرك به خدا: رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: «آيا شما را از بزرگترين گناهان خبر ندهم؟ بزرگترين گناه شرك به خدا و درفتاری نسبت به پدر و مادر و دروغ گفتن است»(17)
دروغ از پستى انسان است: پيامبر(ص) می‌‌فرمايند: «دروغ گو دروغ نمی گويد مگر به سبب پستی نفسش» (18)
دروغ هم گناه است و هم مقدمه فتنه‏ها: علی(ع):«دروغ انسان را به سوی بديها هدايت می كند و بديها نيز به سوی آتش جهنم»(19). تمام انبياء دروغ را تحريم كردند: امام صادق(ع) فرموده‌اند: «خدای عزوجل انبياء را مبعوث نكرد مگر به راستی سخن و اداء امانت به نيك و فاجر» (20). دروغ سبب خرابی ايمان می‌شود: امام باقر(ع) می‌فرمايد «دروغ ويران كننده ايمان است».
دروغ بدترين بيماری: حضرت علی(ع) می‌فرمايد «بيماری دروغ، زشت‌ترين بيماری است» (21)
روزی انسان در ارتباط با خدا: رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: «دروغ روزی انسان را كم می‌كند»
دروغ بدترين رباها: رسول خدا(ص) فرمودند: «بدترين و بالاترين رباها دروغ است» (زيرا در ربای اقتصادی سرمايه افراد از ميان می‌رود لكن در دروغ اصل ايمان خدشه‌دار می‌شود و رباخوار مالى دارد و آن را زياد مى‏كند و دروغ گو از هيچ، چيزى درست مى‏كند). أَرْبَى الرِّبَا الْكذِبُ(22)
دروغ فراموشی می‌آورد: امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند فراموشی را بر دروغ پردازان مسلط می‌سازد كه انسان علاوه بر اينكه لازم است خود از دروغ گفتن بپرهيزد بايستی از همنشينی و دوستی با افراد دروغگو خودداری كند». قَالَ الصَّادِقُ(ع):إِنَّ مِمَّا أَعَانَ اللَّهُ بِهِ عَلَى الْكذَّابِينَ النِّسْيانَ (23) از امام صادق(ع) نقل شده كه اميرالمومنين علی(ع) مكرر بالای منبر می‌فرمود« سزاوار است انسان مسلمان از دوستی با سه كس دوری كند: پر روی بی‌باك و تبه كار احمق و دروغگو سپس درباره دروغگو فرمود زندگی كردن با دروغگو برای تو سزاوار نيست چون سخنان تو را برای ديگران و سخنان ديگران را برای تو بازگو می‌كند و هرگاه داستانی را به پايان رساند، داستان ديگری به آن می‌افزايد تا آنجا كه اگر راست گويد كسی باور نكند». اميرالمومنين علی(ع) در ضمن حديثی به امام حسن مجتبی(ع) فرمود« از دوستی با دروغگو برحذر باش زيرا او مانند سراب است كه در نظرت دور را نزديك و نزديك را دور می‌سازد»
امام باقر(ع) می‌فرمايد: «خدای تعالی بر بدی‌ها قفل‌های فراوانی زده و شراب را كليد آن قرار داده است اما دروغ از شراب بدتر است». پيامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «خيانت بزرگی است كه با برادرت سخنی بگويی كه او تو را تصديق كند و تو به او دروغ گفته باشی (24) و نيز می‌فرمايد: دروغ روزی را كم می‌كند و ممكن است مومن هر خصلتی پيدا كند و حتی با همان خصلت بميرد اما به خيانت و دروغ آلوده نمی‌شود». اميرالمومنين(ع) فرمودند: «بزرگترين كژی‌ها و لغزش‌ها نزد خدا زبان دروغ پرداز است.» امام باقر(ع) می فرمايند: «دروغ مايه ويرانی ايمان است».
مقام ضرورت و ناچاری: قرآن كريم تقيه را در مقام اكراه و اضطرار جايز دانسته و بديهی است كه تقيه از مصاديق دروغ و خلاف واقع است و انسان در مقام اضطرار می تواند عقيده خود را پنهان كند و بر خلاف عقيده و ايمانش گواهی دهد. از رسول خدا(ص) نقل شده است كه:« ما من شیء إلا و قد أحله الله لمن إضطر أليه»(25) هيچ كاری نيست جز آنكه خداوند آنرا برای كسی‌كه ناچار شده باشد حلال كرده است. در باب رفع ضرر احاديثی به تواتر رسيده كه انسان به خاطر جلوگيری از ضرر مالی و جانی و عرضی و غيره می‌تواند سوگند دروغ ياد كند.
اصلاح ميان مردم: يعنی در صورتی كه انسان برای ايجاد الفت و محبت و رفع كينه و كدورت دروغ بگويد و بدين وسيله ميان آن‌ها صلح و صفا و صميميت برقرار كند كه در اين موارد دروغ حرام نيست. در وصيت پيانبر(ص) به علی (ع)آمده است كه ای علی خداوند دروغ مصلحت آميز را دوست دارد و از راست فتنه انگيز بيزار است.»(26)
خدعه و نيرنگ: شك نيست كه جنگ يك ضرورت دينی و اجتماعی است كه به دلايل مختلف عقيدتی، سياسی و اقتصادی و... بر ملتها و جوامع بشری الزام يا تحميل می‌شود و معمولا برای خروج از اين تحميل و رهايی از اين مخمصه و سرعت بخشيدن به شكست دشمن از وسايلی استفاده می‌شود كه در مواقع عادی جايز نيست. يكی از اين موارد مهم غافلگيری دشمن است كه در اين راستا عنصر خدعه و نيرنگ می‌تواند وسيله خوبی باشد. در وصايای رسول (ص)به علی (ع) آمده است: «ای علی سه چيز است كه دروغ بر آن‌ها نيكوست: خدعه و نيرنگ در جنگ وعده به همسر و اصلاح ميان مردم»(27)
آثار دروغ: دروغ به جز آثار سوء اخلاقی كه در شاكله خود انسان دارد بنيان و شالوده جامعه را ويران می كند مثل موش‌هايی كه سد سبا را با آن استحكام ويران كردند. دروغ در خانه ، دروغ در مدرسه ، دروغ در بازار و محله و اداره و ... نظام خانواده و مدرسه و بازار و اداره و غيره را از هم می‌پاشد. دروغ آثار زيانباری از جهت فرهنگی، اقتصادی، سياسی و اجتماعی به دنبال دارد.
بی آبرويی: امام علی(ع):«الكذب يزری بالانسان» (28)
رسوايی: « وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ؛و چون شخصى را كشتيد و در باره او با يكديگر به ستيزه برخاستيد و حال آنكه خدا آنچه را كتمان مى‏كرديد آشكار گردانيد»(29)به قول علامه طباطبايی هر جزء نظام هستی با اجزاء ديگر و لوازمش مرتبط است. دروغگو اگر چيزی را پنهان كند لوازمش را چه كند لذا زود رسوا می‌شود. بر فرض گرگ يوسف را دريد پيراهنش چرا سالم است؟ گندم كاشتی پس چرا جو سبز شد همين است كه قرآن می‌فرمايد:« أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْكُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِيهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ؛ آگاه باشيد آيين پاك از آن خداست و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏اند [به اين بهانه كه] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند نمى‏پرستيم البته خدا ميان آنان در باره آنچه كه بر سر آن اختلاف دارند داورى خواهد كرد در قيقت‏خدا آن كسى را كه دروغ‏پرداز ناسپاس است هدايت نمى‏كند»(30)« إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّاب‏»(31)
دروغگو در اضطرار است: پيامبر(ص): «راستی آرامش است ولی دروغ هراس است»(32) دروغگو در هيجان است كه مبادا حرف امروزش با فردا تضاد داشته باشد.
سرچشمه دروغ: همانطور كه در سابق هم اشاره شد دروغ معمولا از يكی از نقاط ضعف روحی سرچشمه می‌گيرد. گاهی از ضعف ايمان كه انسان خدا را شاهد نمی‌داند يا به خاطر تبرئه خوديا به قصد تفريح و شوخی: علی(ع): «بنده‌ای مزه ايمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخی باشد و چه جدی» (33) گاهی انسان به خاطر ترس از فقر، پراكنده شدن مردم از دور او، از دست دادن موقعيت و مقام دروغ می‌گويد.
عذاب ويژه دروغگويان: دروغگو از نماز شب محروم است در نتيجه از بركاتی كه اين عبادت بزرگ دارد محروم می‌ماند كه از آن جمله سعه رزق است. عيسی بن مريم(ع) فرمود: «كسی كه دروغگوئيش زياد شود حسن و جمال و وقارش نزد خدا و خلق از بين می‌رود به طوريكه مردم از او متنفر و منزجر می‌شوند» (34) خداوند او را هدايت نمی‌كند و راه حق را نشان او نمی‌دهد: «إن الله لا يهدی من هو مسرف كذاب»(35)دروغگو قابل رفاقت و برادری نيست. حضرت علی(ع): «مسلمان بايد از دوستی و برادری دروغگو بپرهيزد زيرا به سبب دروغ گفتن اگر راست هم بگويد باور نمی‌شود»(36)
گوش دادن به دروغ: بايد دانست همانطور كه دروغ بر دروغگو حرام است نقل ديگری هم حرام و همچنين ثبت كردن و نوشتن يا خواندن و گوش دادنش هم حرام می شود «سمّاعون للكذب» (37) در مذمت گوش فرادادن به دروغ و با علم به اينكه دروغ است آن را مى‏پذيرند چون اگر علم به دروغ بودن آن نداشته باشند صرف شنيدن دروغ صفت مذموم شمرده نمى‏شود
كوشش برای تقويت پايه های ايمان به خدا در دل مبتلايان و توجه دادن آنها به اين حقيقت كه قدرت خدا مافوق تمام قدرت‌هاست و قادر برحل تمام مشكلاتی است كه افراد ضعيف الايمان به خاطر آن به دروغ پناه می‌برند. راستگويان در برابر حوادث گوناگون بر خدا تكيه دارند ولی دروغگوها در اين گونه موارد تنهايند و برای درمان دروغ راه‌های بسياری وجود دارد كه بويژه در كلام ائمه معصومين به آن‌ها طی احاديثی اشاره شده است.
پی‌نوشت‌ها:
[1] نهج البلاغه صبحی صالح خطبه 50
[2] آيت الله محمد رضا مهدوی كنی نقطه هايی آغاز در اخلاق عملی
[3] سيد علی اكبر قرشی قاموس قرآن ج7
[4] سوره نساء آيه 50 و مائده 103 و يونس60 و 69 و نحل 116
[5] سوره غافر آيسه 28
[6] سوره واقعه آيات 1 و2
[7] ميرزا علی – آيست الله مشكينی ، درسهايی از اخلاق ص 282
[8] سوره نحل آيه 105
[9] مشكاة الانوار طبرسى صفحه 157
[10] اصول كافى جلد 2 صفحه 254
[11] جامع السعادات جلد 2 صفحه 233
[12] سوره بقره آيه77
[13] جامع السعادات جلد 2 صفحه 322
[14] اصول كافی باب دروغ ج5 ص 291
[15] نهج البلاغه كلمات قصار كلمه 37.
[16] روح الله الخمينی چهل حديث ص 471
[17] ارشادالقلوب ج1 ص185
[18] اختصاص مفيد ص 232
[19] أمالی صدوق ص419
[20] كافی ج2 ص 104
[21] غرر الحكم، ص220
[22] من لا يحضره الفقيه، ج4، ص377
[23] كافى، ج2، ص341
[24] عبدالله شبر، اخلاق عبادی ص232
[25] مكاسب محرمه شيخ انصاری ص265
[26] من لا يحضره الفقيه ج4 ص352 و وسائل الشيعه ج8ص265
[27] بحارالانوار ج74ص51
[28] غررالحكم ص229
[29] سوره بقره آيه 72
[30]سوره زمر آيه3
[31] سوره غافر آيه 28
[32] كشف الغمه ج1ص535
[33] اصول كافی باب دروغ ج5 ص 291
[34] سيد محمد هاشم دستغيب گناهان كبيره ص295
[35] سوره غافر آيه 28
[36] اصول كافی باب دروغ ج5 ص 293
[37] سوره مائده آيه 41
علاقه‌مندان می‌توانند برای مشاهده كامل متن به پايگاه اينترنتی http://www.ido.ir مراجعه كنند.
captcha