به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، حیات طیبه یکی از مرکزیترین مفاهیم قرآنی است که زندگی را با کتابالله پیوند میزند. تدقیق در این مفهوم اساسی میتواند از طریق مطالعه آراء مفسران قرآن و اندیشمندان دینی میسر گردد. شهید مطهری حیات طیبه را نوعی کمال زندگی موجود میداند، در حالی که علامه طباطبایی آن را اعطای حیاتی دیگر توصیف کرده است.
حیات طیبه کمال انسان
شهید مطهری نگاهی تکاملگرایانه به زندگی انسان دارد. وی انسان را دربرگیرنده ظرفیتی برای خوب یا بد شدن میداند و انسان واقعی را انسان با ایمان به خدا معرفی میکند. بنابراین انسان بدون پرورش دینی راه گمراهی خواهد پویید.
شهید مطهری معتقد است که تحلیلهای غیرمادی مختلف انسان را به امور مختلفی فروکاسته و زمینه انواع مصیبتهای بشری را فراهم کردهاند. وی معتقد است که تفکرات انسانی وی را از «آرمانی که هر انسانی میتواند به آن دست یابد محروم ساختهاند.» وی برای مثال به اندیشههای هابز، فروید، یونگ و... اشاره میکند.
به نظر وی از نگاه قرآن زندگی انسان باید تکامل یابد. تکامل زندگی انسان به حیات طیبه میانجامد. « مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ: هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاکیزهاى حیات [حقیقى] بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مىدادند پاداش خواهیم داد.» (نحل/97) از اینرو قرآن حیات انسانی را مبتنی بر سیری تکاملی میداند. حیات طیبه از سوی خداوند اعطا شده میشود. زندگی طیبه اکتسابی است. حیات طیبه غایت اصلی انسان است و او را از حیوان و نبات مجزا میکند، میتوان رد پای علت غایی را در این فراز از اندیشه استاد مطهری دید.
از نگاه شهید مطهری انسان پس از تکامل به حیات طیبه میرسد. وی معتقد است نه انسان بلکه همه جهان به سوی یک هدف معین روان است. وی معتقد بود که «لزوم رسیدن به آن مقصد، چنین شکلی را برای عالم و انسان اقتضا میکند (نظام احسن)... در واقع عبور درست از معبر و داشتن نقشه، ما را به انسان کامل بودن و زندگی عادلانه و آسوده داشتن در مدینه فاضله میرساند. بدین ترتیب انسان آن چیزی نیست که آفریده شده است، بلکه آن چیزی است که خودش بخواهد باشد» ماهیت انسان توسط خود وی ایجاد میشود از این رو کل زندگی انسان حاصل انتخابهایی است که انجام داده است.
از این رو انسان غایتی دارد، اما این غایت نیازمند نقشه و راهنماست. از سویی دیگر تربیت دینی که همانا طی راه حیات طیبه است، در سن هفت تا سی سالگی بهتر رخ میدهد. انسان با ایمان میتواند به حیات طیبه یا انسان کامل دست یابد. طرح عرفانی و دینی در حیات طیبه به هم میآمیزند. مطهری معتقد است که «انسان کامل (آرمانمرد) یعنی انسان نمونه، انسان اعلی است و آرمانشهر یعنی شهری که تجلی خداست و شناختن انسان کامل و مدینه فاضله از دیدگاه اسلام، از آن نظر برای ما مسلمین واجب است که حکم مدل و الگو و سرمشق را دارد؛ بینش انسانی جهانی به نوعی لازمه باور به جامع الاضداد بودن است و وحدت وجودی است و در تمام ادیان به نوعی وجود دارد». انسان با ایمان است که به کمال خود میرسد. کمالی که حیات طیبه نام دارد.
حیات طیبه، مرحلهای جدید برای زندگی
علامه نیز معتقد بود که حیات طیبه که زندگی شایسته انسان است در گرو دینداری از طریق ایمان و عمل صالح است. همه انسانها زندگی نیکو یا حیات طیبه را محصول عمل صالح و ایمان میدانند.
علامه طباطبایی در تفسیر آیه 97 سوره نحل میگوید: «وعده جمیلى است که به زنان و مردان مؤمن مىدهد، که عمل صالح کنند، و در این وعده جمیل فرقى میان زنان و مردان در قبول ایمانشان و در اثر اعمال صالحشان که همان احیاء به حیات طیبه، و اجر به احسن عمل است نگذاشته، و این تسویه میان مرد و زن على رغم بنائى است که بیشتر غیر موحدین و اهل کتاب از یهود و نصارى داشتند و زنان را از تمامى مزایاى دینى و یا بیشتر آن محروم مىدانستند، و مرتبه زنان را از مرتبه مردان پایینتر مىپنداشتند، و آنان را در وضعى قرار داده بودند که بهیچ وجه قابل ارتقاء نبود».
علامه طباطبایی در ادامه تفسیر آیه، حیات طیبه را حیاتی جدید عنوان کردهاند، «حیات طیبهاى که خداوند به زن و مرد نکوکردار وعده داده است، حیاتى حقیقى و جدید است که مرتبهاى بالا و والا از حیات عمومى و داراى آثارى مهم مىباشد. و در جمله «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» حیات، به معناى جان انداختن در چیز و افاضه حیات به آن است، پس این جمله با صراحت لفظش دلالت دارد بر اینکه خداى تعالى مؤمنى را که عمل صالح کند به حیات جدیدى غیر آن حیاتى که به دیگران نیز داده زنده مىکند و مقصود این نیست که حیاتش را تغییر مىدهد، مثلا حیات خبیث او را مبدل به حیات طیبى مىکند که اصل حیات همان حیات عمومى باشد و صفتش را تغییر دهد، زیرا اگر مقصود این بود کافى بود که بفرماید: «ما حیات او را طیب مىکنیم» ولى اینطور نفرمود، بلکه فرمود: «ما او را به حیاتى طیب زنده مىسازیم.»
در تفسیر آیه ۹۷ سوره نحل علامه برخلاف شهید مطهری معتقد است که حیات طیبه کمال حیات موجود نیست، بلکه اعطای زندگی جدید است. «حیات، به معناى جان انداختن در چیز و افاضه حیات به آن است، پس این جمله با صراحت لفظش دلالت دارد بر اینکه خداى تعالى مؤمنى را که عمل صالح کند به حیات جدیدى غیر آن حیاتى که به دیگران نیز داده زنده مىکند و مقصود این نیست که حیاتش را تغییر مىدهد.»