شرط پذیرش روایت و تفسیر صحیح، عرضه بر قرآن است/ لزوم تبیین «بدا» در دایره قضا و قدر
کد خبر: 3471718
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۹
آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی:

شرط پذیرش روایت و تفسیر صحیح، عرضه بر قرآن است/ لزوم تبیین «بدا» در دایره قضا و قدر

گروه حوزه‌های علمیه: مفسر قرآن کریم با بیان اینکه وظیفه محدث این است که بر قرآن مسلط باشد و روایت را هم خوب بشناسند، تاکید کرد: مرحله بعدی برای او این است که آن را بر قرآن عرضه کند، چه معارض داشته باشد و چه نداشته باشد و شرط تفسیر صحیح نیز همین عرضه بر قرآن است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) آیت‌الله العظمی جوادی آملی روز گذشته 11 بهمن در ادامه تفسیر خود به تفسیر سوره دخان پرداخت و گفت: نام سوره‌های قرآن کریم چیزی که امروز است نمی‌توان گفت همین بوده است بلکه یک نام مانند بقره بعدا «عَلَم بالغلبه» شده است وگرنه اینکه نام یک سوره بقره و یا انعام بشود وجه روشنی ندارد، مگر نام سوره‌هایی که در نصوص و روایات مانند یاسین و حمد و ... به همین نام آمده. به همین دلیل در تفاسیر قبل از هزار سال گذشته می‌گفتند سورة «یذکر بالبقره» و یا «یذکر بالانعام...».
وی افزود: درباره نزول قرآن نیز همان طور که عرض شده، چند گروه آیات است که ماه رمضان و شب و شب قدر را برای نزول قرآن ثابت می‌کند که سوره مبارکه بقره، دخان و قدر در این زمینه مطالب را فرموده‌اند.
این مفسر عنوان کرد: در دعای 42 صحیفه سجادیه نیز که مربوط به ختم قرآن است جملات نورانی آمده است که نشان می‌دهد قرآن یکبار به طور اجمال به حضرت نازل (انزلته مجملا ثم الهمته عجایبه مفصلا و ...) و بعد در مرحله تفصیل به صورت تکمیل ارایه شد.
این مرجع تقلید تصریح کرد: اجمال قرآنی غیر از اجمال در علم اصول است؛ در علم اصول، علمی اجمالی است که دو جهل در کنار تفصیل قرار گیرد، ولی اجمال قرآنی یک حقیقت ملکوتی است که از باب تقریب به ذهن می‌توان به اجتهاد مطلق صاحب جواهر به عنوان حقیقت علمی و نور به تعبیر العلم نور یاد کرد که به هیچ زبانی نه عبری، نه عربی و ... نیست، ولی 40 جلد کتاب او از جنس علم تفصیلی است که به زبان عربی نوشته شده است.
تلازم بعثت و نزول قابل جمع است
این مفسر قرآن ادامه داد: اگر تلازمی میان آغاز بعثت و نزول نباشد، در 27 رجب فرشته بر پیامبر آمد که تو نبی و پیامبر هستی، ولی اگر در 27 رجب مقداری از آیات نازل شده باشد، قابل جمع است، چون چند آیه اول علق در روز بعثت نازل شد و بعد در لیله قدر اجمالا همه قرآن بر ایشان نازل و بعد تفصیل آن در 23 سال آمده است.
وی با اشاره به آیه «
فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ»(4 دخان) گفت: خداوند فرمود تفریق و تفصیل و جداکردن را در طول 23 سال منتظر باش تا تفصیلا به تو اعلام کنیم و مطالب را بگوییم. در اجمال آمده که تفصیل و تفریق اینها مربوط به زمان خاصی است که برای تو خواهد آمد.
وی ادامه داد: ما قضایی داریم که قابل تغییر نیست مانند «کل نفس ذائقة الموت» ولی اینکه عمر انسان با کارهای خوب و رعایت بهداشت و عدم آن زیاد و کم شود، این قدر الهی است.
تبیین بدا در دایره قضا و قدر الهی
آیت‌الله جوادی آملی تصریح کرد: اینکه «بدا» در عقاید ما مطرح شده، باید در این محدوده ترسیم شود، در مورد قرآن نیز قضای آن علم اجمالی و کلی است، ولی قدر آن فیها یفرق من کل امر حکیم است.
وی با اشاره به «والکتاب المبین» اظهار کرد: خدا به همین کتاب مبین قسم خورده که ما آن را در لیله مبارکه نازل کردیم؛ برخی گفتند کتاب مبین مطلق کتب آسمانی است که اثبات آن آسان نیست و فخررازی نیز آن را رد کرده است، البته در غالب دیدگاه مفسران آمده است که عمده کتب آسمانی در ماه رمضان نازل شده است.
وی اظهار کرد: اینکه گفته شد قرآن وقتی به چیزی قسم می‌خورد، این سوگند در مقابل بینه نیست، بلکه خود بینه است؛ لذا از خود قرآن بر می‌آید که قرآن در لیله قدر نازل شده است؛ سه طایفه آیات عهده‌دار تبیین این مسئله نزول هستند، در سوره بقره شهر رمضان، در سوره دخان فی لیلة مبارکه و در سوره قدر نزول در این شب را آورده و خدا به این قرآن قسم می‌خورد که ما آن را در لیله قدر نازل کردیم.
سابقه لیلة القدر
این مفسر قرآن بیان کرد: اثبات اینکه ما قبلا از اسلام لیله قدر نداشتیم، کار آسانی نیست، بنابراین این شب بوده است، ولی عظمت آن برای این است که قرآن در آن شب نازل شد و خصوصیات آن برجسته‌تر شد، مانند سرزمین مکه که قبل از اسلام بود، اما ارزش و اهمیت ویژه‌ای بعد از بعثت پیدا کرد.
وی اظهار کرد: فیها یفرق نمی‌تواند خصیصه جامعه اسلامی باشد زیرا قبلا نیز تدبیر و تقدیر و قضای امور و ... بوده است؛ حضرت گاهی به معراج رفت و در آنجا حقیقت قرآن را می‌بیند، یعنی دیدن حقیقت قرآن یک بار در معراج و یک بار نزول دفعی قدر متیقن است، ولی اینکه بیشتر هم بر ایشان نازل شده باشد، قابل نفی نیست.
وی افزود: آنچه در تفسیر علی بن ابراهیم است که قرآن در شب قدر از مقام عالی بر بیت المعمور آمده ممکن است محتمل باشد، ولی در آیات فرموده ما برای تبشیر و انذار نازل کردیم و اگر در بیت معمور باشد نمی‌تواند منذر و مبشر و هادی باشد، زیرا قرآنی که در بیت معمور می‌ماند، انذاری ندارد، اما اگر از بیت معمور عبور کرده باشد، قابل قبول است، زیرا فرمود من قرآن را با اسکورت ویژه توسط فرشتگانی که کریم و برره هستند و در هر سوی قرآن قرار دارند فرستادم.
این مرجع تقلید عنوان کرد: خداوند فرمود ما رصد و کمین و محافظ و نگهبان در جلو و عقب آن فرستادیم که نه بیگانه می تواند نفوذ کند و نه اینها کم و زیاد می‌کنند و قرآن را در یک محفظه امن فرستادیم.
این مفسر قرآن با بیان اینکه شب قدر شب قضا نیست شب قَدَر است بیان کرد: آنچه از طرف خدا می آید رحمت است مانند خورشید و نسیم که رحمت است و اگر بر بوستان بوزد بوی خوش و اگر بر کنیف بوزد بوی بد پیدا می شود؛ هستی که می‌آید هم همینطور است بنابراین هر کاری بکنید ما می دانیم و می شنویم ولی این کتاب هم نور است و هم مبین و هم سخنگو و قصه سرا و هم هادی و تبیان لکل شیء است.
آیت الله جوادی آملی بیان کرد: امام علی فرمودند القرآن ینطق بعضه ببعض فاستنطقوه؛ اینکه فرمودند به اهل بیت مراجعه کنید برای این است که فهم قرآن به ظاهر کلمات نیست آنکه تُن صدای جبرئیل را می شنوند می فهمد جبرائیل چگونه حرف زده است؛ حضرت فرمود ما می فهمیم که قرآن چگونه از طرف جبرییل گفته شده است به همین دلیل به قتاده فرمود شما یک حرف قرآن را نمی توانی بفهمی و آن را به ارث نبرده ای؛ اینها می فهمند منظور آیه چیست چون با پیامبر بودند و اینها نور واحد هستند.
وی ادامه داد: مفید در امالی فرمود بعد از رحلت امام باقر(ع) گروهی خدمت امام صادق رفتند برای عرض تسلیت؛ امام فرمود خدا فرموده اگر شما صدقه بدهید خدا آن را می پروراند همان طور که شما بچه آهو را می پروارنید؛ بعد فرمود ما کسی را از دست دادیم که اگر می فرمود پیامبر این طور گفت کسی نمی گفت تو آنجا نبودی و این مسئله برای همه ائمه(ع) هم هست و الیوم همین موضوع برای امام زمان هم هست.
وظیفه محدث
وی افزود: اولین وظیفه در بحث روایت این است که چه معارض داشته باشد و چه نداشته باشد باید به قرآن محک زده شود؛ اگر این عرضه صورت گرفت و مخالف قرآن نبود حجت می شود؛ تفسیر نیز این طور است زیرا حضرت فرمود از طرف ما دروغ جعل می کنند. پس یک محدث باید اول تا آخر قرآن در دستش باشد و روایت را هم خوب بفهمد و بعد به قرآن عرضه کند اگر مخالف نداشت حجت است و می تواند آن را تخصیص و تقیید بزند.
وی افزود: ذوات قدسی در یکجا با هم بوده اند و چون نور واحد هستند مانند پیامبر می فهمند که قرآن چه چیزی را می خواهد بگوید و حقیقت و بطن یک آیه و کلمه چیست. 
captcha