حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر بابایی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) با اشاره به سالروز وفات ملامحسن فیض کاشانی، مفسر قرآن کریم گفت: مرحوم فیض کاشانی که نامش محمدمحسن و ملقب به ملامحسن بوده است، مدتی در شیراز از محضر سیدماجد بحرانی به عنوان محدث بهره علمی برد و در قم نیز از ملاصدرا در قم استفاده کرد بنابراین میان معقول و منقول جمع کرده است، لذا جامعیتی در چهره علمی ایشان دیده میشود.
نویسنده کتاب «مکاتب تفسیری» بیان کرد: نزدیک به صد تالیف از ایشان پدید آمده است که آیتالله استادی این تعداد را در برخی نوشتههای خود ذکر کرده است، البته همه آن تالیفات در دسترس ما نیست، مثلا در علم حدیث «الوافی» را نوشته و در آن روایات کتاب اربعه شیعه را جمع و تبویب کرده است.
بابایی بیان کرد: در علم اخلاق، احیاءالعلوم غزالی را تنقیح کرده و در کتاب المحجة البیضاء آورده و روایات شیعه را به آن افزوده است و جاهایی را که درست نمیدانسته، در این مجموعه بیان نکرده است.
این قرآنپژوه اظهار کرد: ایشان سه کتاب تفسیری الصافی، المصفی و الاصفی را نوشته است؛ بعد از اینکه صافی را نوشت، چون مفصل بود، تلخیص و الاصفی را در آورد و بعد هم اصفا را خلاصه و مصفی را نوشت که تفسیر صافی و اصفی چاپ شده است ولی از المصفی خبری نیست و نسخه چاپی هم از آن نداریم.
تفسیر صافی؛ تفسیر اجتهادی روایی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: ویژگی تفسیر صافی آن است که بعد از توضیح ادبی، روایات شیعه را در ذیل آیات آورده و توضیح میدهد و اگر روایتی از شیعه برای آیه نیافته بوده از کتب اهل سنت روایات اهل بیت(ع) را آورده است؛ روایاتی که آیات را به تاویل از اهل بیت برده بنابراین می توان روش تفسیری ایشان را اجتهادی روایی تعبیر کرد.
بابایی تصریح کرد: شیخ عباس قمی در معرفی ایشان گفته که دیوان شعر فارسی هم داشته است و برخی اشعار را هم از وی نقل کرده که مضمون یکی از آنها این است که برداشتن باری از دوش دیگران و انفاق به نیازمندان از روزه ماه رمضان و شعبان و ... فضیلت بیشتری دارد.
اخلاق؛ راز ماندگاری عالمان بزرگ
بابایی در پاسخ به این سؤال که یکی از رازهای ماندگاری چنین اشخاصی توام کردن علم و عمل بوده و حوزههای امروز چه میزان در مسیر این بزرگان گام بر میدارند، تصریح کرد: اصل مسلم و قطعی است که علم همراه عمل ارزش دارد و در روایات و ایات نیز موکدا بیان شده و صرف دانستن بدون عمل ارزشی نخواهد داشت.
وی تاکید کرد: یکی از جهات اینکه این عالمان ماندگار شدند جمع کردن میان علم و عمل و اخلاق است؛ مرحوم فیض از جهت عرفان و سیر و سلوک معروف است حتی گاهی اوقات تمایل به تصوف را به ایشان نسبت دادهاند اما خود ایشان به شدت این مسئله را رد کرده و گفته بهتانی بزرگ است و فرموده است حاشا که من رسمی تعبدی را تجویز کنم که در قرآن و حدیث خبری از مشروعیت آن نیست و نص قرآنی بر خلاف آن وجود دارد؛ ایشان راهنمایی می دهد که راه درست این است که انسان روش بندگی را از قرآن بیاموزد و بدعتی از خود برجای نگذارند.
اخلاق در حوزه کمرنگ شده است
بابایی اظهارکرد: در عین حال به نظر می آید وضعیت اخلاقی دز حوزه آنطور که باید و مورد انتظار است نیست؛ اگرچه دروس اخلاقی وجود دارد و در دروس خارج، روایات اخلاقی بیان می شود اما به نظر می آید اخلاق کمرنگتر شده است و در گذشته بیشتر اهمیت داده می شد.
روند اسلامیسازی علوم رضایتبخش نیست
بابایی در پاسخ به این سؤال که در تفاسیر گذشته مانند صافی چون نیازهای روز آن دوره مدنظر بوده از مباحث میان رشته ای یا خبری نیست و یا بسیار اندک است آیا با این وجود این نوع تفاسیر می توانند کارآیی لازم برای دوره کنونی را داشته باشند عنوان کرد: یکی از نیازهای مهم ما در عصر فعلی اسلامی سازی علوم انسانی مانند حقوق و جامعه شناسی و ... است در گذشته زمینه ای برای فعالیت حوزه در این عرصه وجود نداشت و کسانی که مدیریت دانشگاهی داشتند بهایی به نظر حوزه نمیدادند اما بعد از انقلاب فضا عوض شد و انتظار بود که اشکالات فراوان علوم غربی که در علوم انسانی ما هم وجود دارد اصلاح شود ولی هنوز کاری که باید صورت بگیرد نشده است.
وی ادامه داد: در تفاسیر گذشته این مسایل برایشان مطرح نبوده است و به این سمت هم
نرفتهاند مگر در مباحثی مانند مباحث تربیتی که این کار توسط برخی محققان هم صورت گرفته و یکی از قرآنپژوهان مباحث تربیتی تفسیر صافی را کار کرده است.
موانع اسلامیسازی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: اسلامیسازی کاری مشکل و سخت است؛ ایجاد مراکزی مانند پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تلفیقی برای رسیدن به این دو بعد است تا با همفکری این دو نهاد، موضوع از سوی دانشگاه ارایه و حکم از حوزه بیان شود ولی آن همکاری مورد انتظار انجام نگرفت و کار پیش نرفته است.
بابایی بیان کرد: گاهی کتابی هم از سوی یک فاضل و محقق حوزه نوشته می شود ولی استفاده از آن بستگی به خوشبینی اساتید نسبت به آن کتاب دارد چون برخی اساتید در دانشگاهها به مبانی غربی خو گرفتهاند و تمایلی به این مسایل نشان نمیدهند و اگر آنها هم دغدغه افراد متعهد را داشتند این مباحث رواج مییافت.
وی تاکید کرد: ما در مبانی کمبودی نداریم زیرا آیات و روایات فراوان می تواند نیازهای ما را اشراب کند اما استخراج و استنباط آن اولا کاری دشوار است و ثانیا آن اهتمام و توجه باید شکل بگیرد.