به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایكنا) از فارس، محمد مهدی جعفری، پژوهشگر متون دینی و قرآنی كشورمان شب گذشته، 26 مهر در همایش «آزادی حسینی و آزادی مدنی» كه در دانشكده پزشكی شیراز برگزار شد، با طرح این سئوال كه آزادگی حسینی چیست و چرا به امام حسین(ع) سرور آزادگان میگویند، گفت: در زبان عربی چیزی به نام سیدالاحرار نداریم اما در زبان فارسی با مجموعه اطلاعاتی كه درباره امام حسین(ع) وجود دارد، او را به نام سرور آزادگان جهان مینامند كه این عنوان بی جایی نیست و بسیار براندازه حضرت حسینبن علی(ع) است.
وی با اشاره به فرازهایی از وصیت حضرت علی(ع) به امام حسن مجتبی(ع) كه در نهجالبلاغه آمده است، افزود: آن حضرت به فرزندش وصیت كرد كه بنده دیگری جز خدا مباش، چرا كه خداوند تو را آزاده قرار داده است.
زمانی كه انسان خود را از تمام بندهای بندگی برهاند، بندگی خدا را كرده است جعفری با یادآوری اینكه آزاده به معنای آن است كه انسان از قید و بند و بندگی هر كسی جز خدا آزاد باشد و بندگی خدا یعنی آزادگی از بندگی نفس، شیطان، قدرت، ثروت، موقعیت و غیره، گفت: زمانی كه انسان خود را از تمام این بندهای بندگی آزاد باشد، بندگی خدا را كرده است لذا این است كه امام علی(ع) میفرماید خداوند تو را آزاده قرار داده است و این قرار دادن غیر از خلق است چرا كه او همه را آفریده است اما فطرتی كه به انسان عطا كرده، توأم با آزادگی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز با بیان اینكه آزادگی در فطرت انسان است و این خود انسان است كه خود را به بندگی دیگری در میآورد آن هم به خاطر منافع و یا فرصتهای خاصی كه به دنبال این مسئله است، گفت: انسان آزاده، آزادی را میشناسد و آن را رعایت میكند و آن را نه تنها برای خود، بلكه برای همگان میخواهد و حتی آزادی خود را فدای آزادی دیگران میكند.
وی با یادآوری اینكه انسان اختیار نفس خویش را دارد، گفت: زرق و برق دنیا و وظایفی كه انسان در دنیا دارد، خود به خود او را به بند میكشد اما ارباب پیشگان كسانی هستند كه خود را از این قید و بندها آزاد میكنند به عبارت دیگر در این دنیا انسان باید مسئولیتهایی را به عهده بگیرد و این مسئله انسان را مقید میكند كه در بسیاری از جاها در خدمت دیگران باشد اما روح انسان باید آزاده باشد یعنی در مقابل مقام، قدرت، ثروت و امكانات خود را نفروشد.
اشاره به آزادگی در مكتب امام حسین(ع)جعفری با تصریح اینكه امام حسین(ع) آزادگی را در مكتب جدش رسول خدا(ص) و پدر و مادرش فرا گرفته است و خود آموزهها و اندوختههای فراوانی از دوران قبل از خلافت پدرش و هم بعد از خلافت ایشان دارد، گفت: امام حسین(ع) در تمام دورانهای قبل و حین و بعد از خلافت پدرش حضور داشت و تمام حوادث آنها را مشاهده كرد.
نویسنده كتاب «پرتویی از نهجالبلاغه» ضمن برشمردن ویژگیهای حكومت معاویه گفت: معاویه بعد از شهادت امام علی(ع) با امام حسن مجتبی(ع) پیمان آتش بس امضا كرد البته لازم به ذكر است كه امام ابتدا به جنگ معاویه رفت اما فرمانده سپاه او توسط معاویه خریداری شد و امام نیز موقعیت را چنان تشخیص داد كه اگر بخواهد با معاویه بجنگد، در هر حال میگویند او دنبال به دست گرفتن حكومت بوده است؛ از سوی دیگر معاویه چهره واقعی خود را به مردم نشان نمیداد و حفظ ظاهر میكرد و به همین دلیل امام حسن(ع) مصلحت مردم را چنین دید كه با معاویه آتش بس كند اما شرایطی گذاشت كه اگر معاویه آنها را اجرا میكرد به نفع مردم بود و اگر اجرا نمیكرد در نزد مردم رسوا میشد كه چنین اتفاقی هم رخ داد.
وی با یادآوری اینكه معاویه سیاستمدار و اهل زد و بند و تطمیع و تهدید بود، گفت: علاوه بر اینها معاویه دارای مشاورانی بود كه او را در این راه یاری میكردند اما در همان زمان هم میدید كه روحیه امام حسین(ع) با امام حسن(ع) متفاوت است و ایشان ممكن است كه حكومت او را نپذیرد لذا شرط گذاشت كه امام حسین(ع) هم با پیمان صلح بندد و ایشان هم به احترام برادرشان این كار را انجام دادند به همین دلیل در 20 سال هیچ اقدام عملی انجام نداد اما در افشاگری و رهنمود دادن هیچگونه كوتاهی هم نكرد و چهره معاویه را به خوبی در نزد مردم آشكار میكرد.
جعفری ادامه داد: به محض اینكه معاویه مرد و یزید جانشین او شد، چون امام حسین(ع) هیچ تعهدی نداشت لذا در مقابل او قیام كرد و وقتی كه به ایشان گفتند با یزید بیعت كند، پاسخ دادند كه با بیعت كسی مانند من با كسی مثل یزید باید فاتحه اسلام را خواند؛ چرا كه معاویه رعایت ظاهر را میكرد و خود را خلیفه خدا میدانست و تمام ظواهر اسلامی را راعایت میكرد اما یزید اصلاً اینگونه نبود.
یزید از ابتدا نسبت به اسلام كینه داشت این پژوهشگر متون دینی ضمن برشمردن شجره یزید بن معاویه گفت: مادر یزید از قبیله بنی كلب و از مسیحیان بود كه در صحرای شام زندگی میكردند و زمانی كه معاویه، یزید را به عنوان ولیعهد خود معرفی كرد، او را به نزد قبیله مادرش فرستاد تا یزید را تربیت كنند؛ از سوی دیگر این مسیحیان تحت سلطه رومیان بودند كه كینه مسلمانان را به دل داشتند و این كینه را نیز در دل یزید كاشتند بنابراین یزید از ابتدا نسبت به اسلام كینه داشت و میخواست هر كاری كند تا این دین باقی نماند چنانچه در تاریخ هم میخوانیم كه یزید به انجام كارهای خلاف اسلامی شهره داشت و به این دلیل بود كه امام حسین(ع) فرمود كه اگر بخواهد با یزید بیعت كند، باید فاتحه اسلام را خواند.
وی اظهار كرد: امام حسین(ع) در آن زمان میتوانست در كنج مسجد بنشیند و تفسیر قرآن گوید و تنها مسائل فردی دین را برای مردم بازگو كند و یزید هم در این صورت به او خیلی احترام میگذاشت چنانچه بسیاری از بزرگان و اصحاب پیامبر(ص) نیز در این دوران این كار را كردند و كنج عافیت را بر مبارزه با ظالم و ظلم ترجیح دادند اما امام حسین(ع) این كار را نكرد.
جعفری گفت: امام حسین(ع) در این شرایط دید كه اگر در مدینه بماند، مسلماً توطئهای علیه او خواهند كرد و او را مخفیانه ترور میكنند و یا اینكه طوری میشود كه نمیتواند در این شهر زندگی كند لذا راهی مكه شد گرچه عده زیادی هم آمدند ایشان را نصحیت كردند كه مردم كوفه وفادار نیستند اما او گفت كه وظیفه من چیز دیگری است و من احساس مسئولیتی دارم كه باید بدان عمل كنم و وظیفه من حركت كردن است.
زمانی كه باطل حاكم شود، واژه لا اله الا الله مفهومی ندارداین نهجالبلاغه پژوه برجسته كشورمان افزود: امام حسین(ع) در ماه رجب به سمت مكه عزیمت كرد و تا ذیالحجه در این شهر ماند و به افشاگری علیه یزید مشغول شد یعنی تنها به زیارت خانه خدا و عبادت مشغول نبود، تا اینكه نامه كوفیان به دست امام رسید كه از او حمایت میكنند لذا امام حسین(ع) برای اینكه نظر مردم را جلب كند در شب عرفه حج را نیمه تمام گذاشت و راهی جهاد شد و به مردم نشان داد در شرایطی كه ظلم و باطل حاكم شده، طواف به دور خانه خدا و زیارت كردن اصلاً معنا ندارد چرا كه اصلاً واژه لا اله الا الله مفهوم خودش را از دست داده بود.
وی گفت: زمانی كه امام حسین(ع) به نزدیكیهای كوفه رسید حربن ریاحی به همراه یك هزار نفر راه ایشان را بست و گفت كه باید با یزید بیعت كند و اگر بیعت نكند باید بجنگد و آن داستان معروف صحبتهای امام حسین(ع) با حر اتفاق افتاد تا اینكه حر هم به صف یاران امام حسین(ع) پیوست.
جعفری ضمن یادآوری وقایع حماسه عاشورا و همچنین تلاشهای عمر سعد ابتدا جهت بیعت گرفتن از امام حسین(ع) و سپس مبارزه با ایشان گفت: همه بزرگان از جنگ اجتناب داشتند اما وقتی كه چارهای نباشد، دیگر از جنگ روی گرداندن معنایی ندارد لذا امام حسین(ع) هم وقتی دید كه هیچ راهی ندارد علی رغم اینكه افراد بسیاری او را نصیحت میكردند، به جنگ با دشمنان پرداخت و آن جملات معروف را بیان كرد.
این مدرس دانشگاه با تصریح اینكه امام حسین(ع) در آن شرایط فرمودند كه آیا نمیبینید كه به حق عمل نمیشود و افراد از كار باطل نهی نمیشوند و مجاهدان و انصار هم یا سكوت كردهاند و یا در این كار باطل شریك هستند، گفت: مؤمن در این شرایط، خواستار ملاقات پروردگارش است و نمیتواند ساكت بنشیند. حتی مرگ را جز نیك فرجامی و زندگی با ستمگران را جز نكبت و بدبختی چیز دیگری نمیبیند و امام حسین(ع) هم با شهادت خود جلوی ظلم ایستاد و به تاریخ جهانیان نشان داد كه مومن زیربار ظلم نمیرود.
آزادگی امام حسین(ع) به معنای زیر بار ظلم نرفتن و ذلت را نپذیرفتن استوی تأكید كرد: آزادگی امام حسین(ع) به معنای زیر بار ظلم نرفتن و ذلت را نپذیرفتن و بند بندگی دیكتاتورها و قدرتطلبها را رها كردن است و این حسین(ع) است كه همه مردم را به آزادگی دعوت میكند و ایشان زمانی كه تصمیم تاریخی خود را گرفتند، راه آزادی را انتخاب كردند و رفتند و اینگونه بود كه حسینبن علی(ع) سرور آزادگان جهان شد و آزادگی را از زیربار هر قید و بندی رفتن ترجیج داد.
شاید سوگواری حسینی آخرین وظیفهای باشد كه در قبال عاشورا داریمجعفری در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به این سئوال كه وظیفه امروز فعالان دانشجویی برای تداوم قیام عاشورا چیست و آیا میتوان تنها به سوگواریهای حسینی در این زمینه اكتفا كرد، گفت: شاید سوگواری حسینی آخرین وظیفهای باشد كه در قبال عاشورا داریم.
وی ادامه داد: زمانی كه امام حسین(ع) شهید شد در عصر عاشورا عدهای از سپاهیان یزید پشیمان شدند و اینها بعدها تحت عنوان توابین علیه یزید قیام كردند و این روند هم ادامه داشت. اما امام زینالعابدین(ع) در آن شرایط خفقان وقتی كه دید نمیتواند بهصورت علنی مبارزه كند، تاكتیك خود را در دعا قرار داد ضمن اینكه در آن زمان هیچ عزاداری نبود ولی وقتی به دوران امام صادق(ع) رسید، عدهای در روز عاشورا خدمت ایشان میرسیدند و عرض تسلیت میگفتند.
این پژوهشگر دینی كشورمان سابقه برگزاری عزاداریهای حسینی را برشمرد و گفت: در سال 354 هجری قمری، یعنی قریب 300 سال بعد از حماسه عاشورا، نخستین سوگواری حسینی و سینهزنی در دوران آل بویه در ایران برگزار شد.
وظیفه امروز فعالان دانشجویی در قبال عاشوراجعفری در ادامه نقش فعالان دانشجویی را در این عرصه مهم توصیف كرد و گفت: وظیفه جوانان و قشر دانشجو در قبال حماسه عاشورا با دیگران فرق میكند زیرا این قشر همیشه قشر آگاهی است كه باید وظیفه راهنمایی و رهبری جامعه را به عهده داشته باشند.
این نهجالبلاغه پژوه برجسته كشورمان افزود: وظیفه نخست ما اندیشه درباره آن حادثه عظیم و همچنین نتایج آن است یعنی باید در ابتدا خودمان درباره آن بیندیشیم سپس هر كسی به اندازه توان ودرك خود باید به اصلاح و روشنگری جامعه بپردازد.
حادثه عاشورا یك حادثه فرا زمانی و فرامكانی استوی با تأكید بر اینكه حادثه عاشورا یك حادثه فرا زمانی و فرامكانی است، گفت: امام حسین(ع) به خاطر خدا به جنگ باطل رفت نه مسئله بنی هاشم و بنی امیه، یعنی حق در مقابل باطل قرار گرفت لذا باید به این نكات توجه داشته باشیم.
وی تأكید كرد: وظیفه ما در ماه محرم این است كه تنها به عزاداری نپردازیم بلكه در جلسات سخنرانی، آگاهسازی و كتابخوانی مردم حضور یابیم و در این زمینه فعالیت كنیم.