به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، اندیشه قدیریان، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، به مناسبت «روز قلم» یادداشتی اختصاصی در اختیار ایکنا قرار داد.
این یادداشت بدین شرح است:
«سوگند پروردگار متعال به قلم، قسم یاد کردن به ظرفیتهای زایدالوصف نویسندگی در ارتقای سطح دانش و بینش انسانهاست. زبان و قلم میانجیان ابلاغ اندیشه، دیدگاه و احساساتاند و تعالی هر سخن، منوط به والاییِ تفکّر، وسعت نگرش و ژرفای عاطفهای است که از آن، پایه و مایه میگیرد.
میدانیم که واژۀ «اثر» در زبان عربی، به معنیِ «رد پا» است؛ امّا میانِ «نقش پا بر زمین نهادن» و «نقشۀ راه بر زمین گذاشتن»، تفاوتی عمیق و اساسی وجود دارد.
شوربختانه، شمار قابل ملاحظهای از کسانی که «اهل قلم» نامیده میشوند، خالقانِ آثارِ غیرمؤثّرند، یعنی تنها اثری از خود بر جای میگذارند بدون اینکه آن اثر بر چیزی یا کسی اثر بگذارد و موجب تحوّلات مثبت وضعی یا کیفی شود.
این اندیشههای راهبردی و احساسات لطیفاند که به خلقِ آثار مؤثّر میانجامند. پس هر چه که اندیشه و احساسِ اهل قلم، صائبتر، زلالتر و به مقتضای حال و نیاز مخاطب، نزدیکتر باشد، بر عیارِ اثربخشی آثارشان افزوده میشود.
نویسندهای که متعهدانه دست به قلم میبرد، در پی برطرف ساختن یک ابهام، ارائه راهکار برای حلّ یک معضل و در نهایت رفع دغدغههای اعضای جامعه انسانی است و باور دارد که «به درد نخور بودن» یک سخن از «دردشناس نبودن» گویندۀ آن نشئت میگیرد.
قلم به عنوان یک شیء جامد تنها واجد ارزش ابزاری است اما وقتی که واسطه بیان مقاصد عالی و پیامهای ارزنده میشود، علوّ مقام مییابد و با وجود جمود ظاهریاش، جهشها و جنبشهای فراوانی را رقم میزند.
نویسندگی کاری فرهنگی است که باید به لوازم و بایستههای فرهنگی ملتزم و مزیّن باشد و نویسنده باید ضمن سود جستن از همۀ جذابیتهای نوشتاری تا حدّ امکان بیشترین معنا را در کمترین لفظ به مخاطبان خود منتقل کند.
با این وصف، طهارت قلم تنها در عفّت کلام نویسنده خلاصه نمیشود؛ بلکه به پاکیزه نگاه داشتن حریم سخن از پرگویی و درازنویسی نیز پیوند میخورد و با «هرچه نیکو و موجزتر گفتن یک سخن نیکو»، ارتباط تنگاتنگ مییابد.
اطنابهای ملالآور که مقصود اصلی گوینده و پیام کلیدی وی را در پس خود پنهان میدارند، از مصادیق بارز اتلاف عمر و مال مخاطباند.
از مهمترین ویژگیهای پاسداران حرمت قلم این است که افزون بر آگاهی نسبت به ظرایف «نوشتن» از هنر «ننوشتن» نیز برخوردارند و علاوه بر اشراف به چند و چونهای «چه گفتن» از زیر و بمهای «چه نگفتن» نیز مطّلعاند و با کاستن از حواشی ناسودمند سخن، وقت گرانبهای مخاطب را گرامی میدارند.
یک عبارتپرداز حرفهای و هنرمند که در آرمانیترین تصوّر، جزء وجدانهای بیدار اجتماع خویش به شمار میآید، میداند که چه بگوید، چگونه بگوید و چه قدر بگوید.
چنین فردی خوب میداند که خواننده، به ازای هزینه و زمانی که صرف خرید و مطالعۀ یک اثر میکند، حقوقی بر گردن نویسنده و ناشر دارد که نادیده انگاشتن آن رفتاری مخالف با روح نویسندگی آن هم در شکل تماماً فرهنگی آن محسوب میشود.
قلم به دستانِ فهیم و دوراندیش، مدّت زمان مناسبی را صرف پرورش و پیرایش نوشته یا سروده خود میکنند و از شتابزدگی در نشر آثار خویش میپرهیزند؛ چراکه به هرچه زودتر دیده شدن و رسانهای گردیدن نمیاندیشند و نوشتن را یک فرصت طلایی برای عقدهگشایی و خودنمایی تلقّی نمیکنند.
کوتاه سخن اینکه «روز قلم» باید روز تجدید میثاقِ اهل قلم با درست اندیشیدن باشد. روز صیقلی کردن احساسات و روز بیعت دوباره با آنچه که حال و مقام مخاطبان آثار مکتوب، اقتضایش را دارد.
درود بر استاد ارجمند