اصغر فروغی، عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان در گفت وگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) از اصفهان در رابطه با تاریخ و سیره زندگی و امامت امام رضا(ع)، اظهارکرد: امام رضا (ع) در چهار دهه آخر قرن دوم و در ابتدای قرن سوم زندگی میکردند. در واقع این دوران امامت ایشان است که حدود 20 سال بوده، یعنی از سال 183تا 203 هجری قمری که با خلافت سه تن از خلافای عباسی به نامهای هارونالرشید، امین و مأمون مصادف میشود.
وی در رابطه با اتفاقات دوران زندگی امام رضا(ع)، افزود: در این دوران اتفاقات بزرگی رخ میدهد؛ هارونالرشید از خلفای بسیار قدرتمند عباسی عرصه را برای علویان و دیگر مخالفانش تنگ میکند. اتفاق دیگر، سقوط خاندان ایرانی برمکی توسط هارونالرشید است، به علاوه در این زمان، در منطقه خراسان قیامهای متعددی شکل میگیرد که بخش قابل توجهی از حکومت هارون را به خود مشغول میکند.
فروغی ادامه داد: اتفاق دیگر قدرتگیری اعراب است؛ چون تا زمان هارون، ایرانیان در خلافت عباسی قدرت داشتند اما از زمان هارون الرشید این اعراب هستند که قدرت میگیرند و از طرفی نیز قیامهای علویان گسترش پیدا میکند و بحث دیگر گسترش مذهب یا فرقهی معتزله در این زمان است که اینان عقلگرا بودند و عرصه را بر اهل حدیث تنگ میکردند.
وی در این رابطه تصریح کرد: اختلاف شدیدی که پس از مرگ هارون، میان فرزندانش امین و مأمون رخ داد و امین با حمایت از اعراب مأمون را از خلافت و جانشینی خلع میکند و این امر باعث میشود مأمون با حمایت از ایرانیان و فضل بن سهل علیه امین دست به شورش و قیام بزند. در این زمان جنگ شدیدی بین آن دو رخ میدهد که در این درگیری مأمون موفق میشود به کمک ایرانیان و بهویژه طاهربن حسین که بعدها حکومت طاهریان در خراسان را تأسیس میکند بر امین و اعراب پیروز شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در رابطه با تحول فکری که امام رضا(ع) در اندیشه اسلامی ایجاد کردند، گفت: اسلام ناب در طول این دو قرن دچار مشکلات عدیده و انحرافات زیادی شده بود واز زمان امام سجاد(ع) و اوج آن در زمان امامت امام باقر (ع) و امام صادق(ع) و سقوط خلافت امویان و آغاز خلافت عباسیان فرصتی بود تا این بزرگان با روشنگریهای لازم، اسلام ناب را در جامعه ارائه کنند. به همین جهت مورد توجه سایر جریانهای فکری قرار گرفتند و آن مرکزیت علمی، معنوی و مذهبی آنان رفته رفته خودنمایی میکرد.
وی تصریح کرد: وقتی نوبت به امامت امام کاظم(ع) رسید؛ حکومت به خاطر مقابله با این جریان ایشان را به زندان انداختند و امام کاظم(ع) بخش قابل توجهی از عمر خود را در زندان گذرانند.
فروغی بیان کرد: امام رضا(ع) وقتی به امامت رسیدند، حدوداً 10 سال از دوران امامت خویش را در زمان هارون الرشید گذراندند و هارون الرشید همان فشارها و محدودیتها را برای امام رضا(ع) نیز اعمال کردند؛ اما پس از مرگ او، درگیریهای به وجود آمده میان مأمون و امین فرصتی را برای امام رضا(ع) به وجود آورد و به علاوه در این زمان یک جریان گسترده علمی نیز آغاز شده و در جهان اسلام حاکم بود. به همین دلیل گفت وگو و چالشها میان ادیان و افکار وجود داشت به ویژه وقتی که بحث ترجمه آثار یونانی، رومی، ایرانی و هندی مطرح بود، حجمهای زیادی از این مکاتب به اسلام راستین وارد شد.
وی ادامه داد: یکسری عقاید انحرافی در جامعهی اسلامی مانند عقاید معتزله و اهل حدیث نیز وجود داشت؛ از این رو رسالت حفظ اسلام ناب و راستین محمدی و تبلیغ و ابلاغ آن بر عهدهی امام رضا(ع) بود، به علاوه با توجه به سابقه این خاندان نظر علما و دانشمندان بیشتر متوجه امام رضا (ع) بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با توجه به انتقال امام رضا (ع) از مدینه به مرو بیان کرد: حجاز در آستانه تبدیل به کانون علمی و مذهبی جهان اسلام حول محور امام رضا(ع) قرار داشت و این آسیب بزرگی به دستگاه خلافت وارد میکرد از این رو مأمون با ترفند، امام رضا (ع) را به مرو(خراسان) کشاند.
فروغی در رابطه با اهداف انتقال امام رضا(ع) از مدینه به مرو، اظهارکرد: مأمون چند منظور را دنبال میکرد؛ در گزارشهای تاریخی آمده است که خود مأمون تمایلاتی به سمت مذهب شیعه داشته است به همین جهت علاقهمند به حضور امام رضا (ع) نزد خویش بوده که البته فقط یک نظریه است و نظریه دیگر اینکه وقتی مأمون در این ارتباط با مخالفت خود عباسیان رو برو میشود، به زمان امام علی (ع) استناد میکند که وقتی ایشان به خلافت رسید به فرزندان عباس نیز مناصبی داد، لذا اکنون که ما به قدرت رسیدهایم باید به فرزندان علی(ع) مناصبی بدهیم.
وی تأکید کرد: مأمون به صورت آهسته، توطئههایی علیه امام رضا (ع) ایجاد کرد و این مبتنی برچند مسئله بود، یکی اینکه چون امام رضا (ع) محور علمی جهان اسلام به حساب میآمدند و مأمون با شناختی که از این خاندان داشت، میدانست که علم ایشان، علم حقیقی است و به همین خاطر میخواست در جلسات مناظره علمی که در پایتخت برگزار میشد، امام رضا(ع) با شرکت در این جلسات از دانشمندان سایر ادیان و فرق از لحاظ علمی از آنان شکست بخورد که با توجه به شخصیت و داشتن علم الهی و درایت حضرت، این توطئه مأمون با شکست مواجه شد.
وی تصریح کرد: هدف دیگر مأمون از نزدیک شدن امام به حکومت، بدان سبب بود که مخالفتهایی را که از سوی ایرانیان و علویان نسبت به حکومت بود را خنثی کند و از طرفی هم میخواست آن زهد، تقوا و معنویت ائمه اطهار را که زبان زد بود زیرسوال ببرد که اگر آنها زمینه برایشان فراهم شود، آنان نیز نسبت به قدرت، حکومت و امور دنیا علاقهمند هستند که امام رضا (ع) آن توطئه را خنثی کردند.
فروغی در رابطه با توطئه دیگر مأمون و قصد از واگذاری خلافت به امام رضا(ع)، بیان کرد: زمانی که میخواستند خلافت را به ایشان واگذار کنند، امام(ع) فرمودند تو حق چنین کاری را نداری؛ اگر این خلافت از جانب خدا به تو رسیده است تو حق واگذاری آن را نداری و اگر از جانب خدا به تو نرسیده است از آن تو نیست که بخواهی واگذار کنی و بدین ترتیب این توطئه مأمون را نیز خنثی کردند.
وی ادامه داد: به همین جهت مأمون با ترفندهایی که برای امام رضا(ع) ایجاد کرد و نتوانست خلافت را به او واگذار کند، به امام گفت پس ولی عهدی را بپذیر که به نوعی بتواند امام را در مسائل و ظلم و ستمهایی که در حکومت اتفاق میافتد، شریک کند. امام به دلیل فشارهای وارد از جانب مأمون آن را پذیرفت به شرط آنکه در هیچ کار و اموری شرکت نکند و بدین ترتیب، همگان متوجه شدند که پذیرفتن ولی عهدی از جانب امام رضا(ع) به اجبار است.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: شیعیان احساس میکردند، امام گرچه به ظاهر ولی عهدی را پذیرفته بودند ولی در حصر و زندان هستند و خواستند او را آزاد کنند. امام فرمودند: شما اگر سخنان و اهداف ما را به مردم به درستی منتقل کنید، آن جامعه است که از ما استقبال میکند.
فروغی گفت: آنچه امام(ع) را در این زمان برجسته کرد، بیشتر برگزاری آن مناظرات است که امام با اهل حدیث،کتاب و سایر ادیان داشتند. در هیچ جلسهای نبود که اما در آن شرکت کند و پیروز نشود و اینها همه باعث شد تمامی توطئههای مأمون خنثی شود و نتیجه عکس دهد.
وی افزود: امام هر روز برجستهتر و شاخصتر میشد به همین جهت مأمون نتوانست حضور امام را تحمل کند و پس از آنکه مامون وزیرش، فضل را به قتل رساند، امام رضا(ع) را نیز مسموم کرد.