به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مسابقات بینالمللی قرآن روشندلان جهان اسلام در سه دورهای که برگزار شده دستآوردهایی را برای این قشر از جامعه به همراه داشته است، یکی از همین موارد، شناخته شدن قاریان و حافظانی است که تا قبل از مسابقات هیچکس حتی اعضای جامعه قرآنی اطلاعی از فعالیت آنها نداشت و به نوعی در گمنامی تمام در گوشهای کشورمان مشغول خدمترسانی در عرصه فعالیتهای قرآنی بودند.
برگزاری مسابقات بود که باعث شد تا این چهرهها بیشتر شناخته شوند و جامعه با توانمندی آنها بیش از گذشته آشنا شود و دیگر روشندلان که انگیزههای لازم برای حضور در این عرصه را نداشتند، باانگیزهتر از گذشته وارد فعالیتهای قرآنی شوند.
محمدتقی کریمیفیضآبادی، حافظ روشندل کل قرآن کریم، یکی از همین چهرهها هست که به واسطه حضور در مسابقات بینالمللی قرآن روشندلان جهان اسلام شناخته شد و به یُمن حضور در این مسابقات با انگیزهای به مراتب بیشتر از گذشته به دیار خود رفته تا کار آموزش قرآن را از سر بگیرد.
کریمیفیضآبادی، حافظ کل قرآن کریم با 45 سال سن امسال در سومین دوره مسابقات بینالمللی قرآن روشندلان جهان اسلام حضور یافت. حضوری که هر چند به کسب رتبه برای وی ختم نشد، اما باعث شد تا استان گلستان برای اولین بار در تاریخ مسابقات بینالمللی قرآن نمایندهای داشته باشد و خروجی آن هم کسب رتبه چهارمی این مسابقات باشد.
حکایت این حافظ روشندل، حکایت خواستن و توانستن است، او مسیر حافظ قرآن شدن را بارها طی کرد، اما هر بار توان رفتن تا پایان راه نداشت تا اینکه چاره کار را در توسل جستن به ائمه اطهار(ع) جست و عازم مشهد شد تا متوسل به امام رضا(ع) شود.
وی در نهایت و پس از سه بار رفتن و نرسیدن، کار حفظ خود را در 16 ماه به سرانجام رساند. حالا این حافظ روشندل حدود 20 سال بعد از آن سالها رو در روی خبرنگار ایکنا نشسته و از هر دری سخن گفته است، از چگونگی ورود خود به عرصه فعالیتهای قرآنی تا لزوم برگزاری مسابقات قرآن و مشکلاتی که نابینایان برای حفظ قرآن کریم با آن مواجه هستند. مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است؛
- جناب کریمی، در ابتدا خود را معرفی کنید.
محمدتقی کریمی فیضآبادی هستم، ساکن استان گلستان، 45 سال سن دارم و مدرک کارشناسی علوم قرآنی دارم.
- در مورد فعالیتهای قرآنی خود بگویید و اینکه از چه سالی کار حفظ را آغاز کردید؟
سال 1370 بود که نیت کردم تا وارد بحث حفظ قرآن کریم شوم. به هر دری زدم تا امکاناتی در این زمینه برای خودم فراهم کنم که چندان موفق نبودم و با اینکه پیشرفت اندکی داشتم، اما مجبور به رها کردن محفوظاتم شدم.
با توجه به اینکه تمایل بسیار زیادی به کار حفظ قرآن داشتم و برای خودم تعریف کرده بودم که حتماً باید حافظ قرآن شوم، سال 73 با روحیهای بهتر به سراغ این کار رفتم. این بار سرعت پیشرفتم بهتر بود، اما باز هم نتوانستم کار حفظ را به پایان برسانم و لذا آن را نیمهکاره رها کردم.
- با توجه به اینکه بسیاری از حافظانی که در ابتدای راه قرار دارند با چنین مشکلی مواجه هستند و ترس از موفق نشدن دارند، بحث به موفقیت نرسیدن شما در کار حفظ قرآن بیشتر ناشی از چه علتی بود؟ چه چیزی باعث میشد تا نتوانید کار حفظ قرآن را به پایان ببرید؟
با اینکه انگیزه بسیار زیادی داشتم تا تمام قرآن را حفظ کنم، اما موفق به این کار نمیشدم. شاید بخشی از این عدم موفقیت به خاطر مهیا نبودن به لحاظ روحی و نداشتن صبر و حوصله در این راه بود. در هر دو باری که کار حفظ را نیمه کاره رها کردم انتظار داشتم در مدت کوتاهی تمام قرآن را حفظ کنم، اما وقتی کار گره میخورد، ناامید میشدم. البته نبود امکانات و به وجود آمدن برخی مشکلات دیگر نیز در تمام نشدن کار حفظ موثر بود.
- سرانجام در سال 77 کار حفظ شما به پایان رسید، این بار که موفق شدید چه تفاوتهای با سالهای گذشته کرده بودید؟ چه تغییراتی در شما به وجود آمده بود که توانستید بار سوم تا آخر راه را با موفقیت طی کنید؟
با گذشت شش سال از اولین اقدامی که برای حفظ قرآن کریم داشتم، هنوز انگیزه این کار در من وجود داشت. لذا سال 1376 سفری به مشهد مقدس داشتم، همانجا به امام رضا(ع) متوسل شدم تا در این راه مرا یاری کند و سختیهای مسیر برایم آسان شود. چند ماه از سفر من گذشت و قصد حفظ قرآن کردم و این بار با دو دوره قبل فرق داشت و با روحیه و انگیزه بسیار مضاعفی که داشتم موفق شدم طی 16 ماه کار حفظ قرآن را به پایان ببرم. نکته جالب این است که آخرین سورههایی را که حفظ کردم در حرم مطهر رضوی و در آستان امام رئوف(ع) بود که کار حفظ را به پایان رساندم و همین باعث شد تا شیرینی و حلاوت این کار برای همیشه با من همراه باشد.
- مطمئناً چنین اصرار و پافشاری بر حافظ قرآن شدن نیاز به یک انگیزه بسیار جدی و محکم داشته، این انگیزه از کجا شکل گرفت؟ آیا اتفاق خاصی باعث شد تا شما وارد بحث حفظ قرآن شوید؟
دهه هفتاد که مسابقات بینالمللی قرآن از صدا و سیما پخش میشد من پای ثابت گوش دادن مسابقات بودم، علاقهای که واقعاً از منشأ این علاقه اطلاع ندارم، در ضمیر ناخودآگاه من علاقه وجود داشت و در ایام مسابقات هر روز با عشق و علاقه بسیار زیاد پای تلاوتها در مسابقات مینشستم. گرایش من به سمت قرآن از همین مسابقات شروع شد و به فکر حفظ قرآن پیش رفتم. آن دو باری هم که موفق نشدم امکانات خوبی نداشتم تا اینکه در سال 77 با استفاده از گوش دادن به نوار کاست موفق به حفظ قرآن شدم.
خانواده من هم یک خانواده معمولی و فعالیتهای دینی و قرآنی آنها در حد سایر افراد جامعه بود. لذا از خانواده تنها من بودم که به صورت حرفهای کار حفظ قرآن را دنبال کردم.
- اصولاً چالش یک نابینا برای ورود به بحث حفظ قرآن چه مواردی میتواند باشد؟
کار حفظ قرآن کریم برای نابینایان دو شیوه دارد، بخش اول اینکه برخی باید با خط بریل حفظ کنند که مشکلات بسیار بیشتری دارند و بسیار زمانبر هم خواهد بود. بخش دوم حفظ قرآن براساس فایلهای صوتی است، این شیوه مشکلات کمتری دارد. من خودم بار سوم به صورت صوتی کار حفظ قرآن را انجام دادم.
با همه این حرفها بیشترین چالش و مشکلی که یک حافظ نابینا با آن روبهروست بحث آشنا نبودن با خطوط بریل است. نبود امکانات در استانها و شهرستانهای کمتر برخوردار چالش دیگری هست که البته در سالهای اخیر کمتر شده است. در آن سالهایی که مشغول کار حفظ قرآن بودم امکانات بسیار محدود بود و برای من که در یکی از روستاهای استان گلستان زندگی میکردم، این امکانات در حد صفر بود. بنابر این دو چالش جدی یک نابینا، نبود امکانات و آشنا نبودن با خط بریل میتواند باشد.
- معمولاً بخشی از اهداف افراد برای ورود حرفهای به بحث حفظ یا قرائت قرآن، حضور در مسابقات و کسب رتبه است، برای شما هم این انگیزه وجود داشت یا خیر؟
در ابتدا این انگیزه وجود نداشت و تنها علاقه شخصی باعث شد تا به این سمت گام بردارم. اما بعدها وارد مسابقات قرآن هم شدم و ناگزیر از این حضور هستم؛ چرا که مسیر یک حافظ یا قاری از این سمت میگذرد و بنا به دلایلی باید در مسابقات حضور داشته باشد.
- در چه مسابقاتی حضور داشتهاید و تاکنون موفق به کسب چه رتبههایی شدهاید؟
در مسابقات استانی و کشوری بسیار زیادی حضور داشته و رتبههای اول تا سوم را در مقاطع مختلفی به دست آوردهام. در مسابقات کشوری که به همت سازمان اوقاف و امور خیریه برگزار میشود و مسابقات مرجعی هم هست، دو بار در مرحله منطقهای، رتبه اول را و در مرحله استانی نیز چندین رتبه به دست آوردهام. در نهایت نیز از طریق آزمون انتخابی که سازمان بهزیستی برگزار کرد برای حضور در مسابقات بینالمللی قرآن روشندلان انتخاب شدم.
- مسابقات روشندلان سه دوره است که برگزار میشود و در این مدت مخالفان و موافقانی پیدا کرده است، نظر شما در مورد این رقابتها چیست؟
این مسابقات در کنار سایر مسابقاتی که برگزار میشود، شکوه قرآنی ایران اسلامی را نمایش میدهد. جلوههای باشکوه قرآن کریم در این مسابقات به خوبی دیده میشود. زمانی که شرکتکنندگانی از اکثر کشورهای دنیا به این مسابقات میآیند نمیتوانیم بگوییم رقابتها باشکوه نیست.
این مسابقات باعث شده است تا وحدتی بین مسلمانان به وجود بیاید و شعار مسابقات هم که برگرفته از همین عامل است، نشانگر تلاش برای شکلگیری این وحدت است. شعار این دوره از مسابقات شعاری بسیار اثربخش و برازنده مسابقات است؛ چرا که الفت، دوستی و ارتباطات بین شرکتکنندگان به خوبی دیده میشود و همین باعث میشود بهتر بتوانیم فرهنگ انقلاب اسلامی را صادر کنیم.
- در حال حاضر برخی اعتقاد دارند که مسابقات قرآن روشندلان نباید به صورت مجزا از مسابقات اوقاف برگزار شود و نابینایان با افراد عادی در مسابقات بینالمللی ایران رقابت کنند، نظر شما در این زمینه چیست؟
مطمئناً اگر افراد نابینا با افراد همسطح خودشان رقابت کنند، بسیار عادلانهتر خواهد بود و برگزاری این مسابقات در کنار مسابقات بینالمللی قرآن ایران میتواند ارتقاء سطح قاریان و حافظان نابینا را به دنبال داشته باشد. هر چند ممکن است تفاوت سطح بسیار زیادی وجود نداشته باشد، اما اثرگذاری این دو قشر بر هم در بطن مسابقات بسیار زیاد خواهد بود. لذا من اعتقاد دارم این مسابقات باید برگزار و به صورت همزمان با مسابقات اوقاف نیز برپا شود. اتفاقاً برگزاری همزمان این مسابقات شکوه آن را بسیار بیشتر و بهتر خواهد کرد. اگر روشندلان ببینند در چنین سالنی اجرا دارند و از صدا و سیما نیز پخش میشود، بسیار ترغیب خواهند شد.
- در مورد امور قرآنی استان گلستان هم بگویید در حال حاضر وضعیت فعالیتهای قرآن در این استان چه وضعیتی دارد؟
متأسفانه، تاکنون از این استان هیچ شرکتکنندهای موفق به کسب رتبه در مسابقات اوقاف نشده است. اساتید قرآن در این استان بسیار کم هستند و همین باعث شده تا شاهد رشد بسیار زیاد فعالیتها در آنجا نباشیم. البته در مسابقاتی که با حضور اصناف و اقشار مختلف برگزار میشود، نمایندگان استان گلستان موفقیتهایی به دست آوردهاند، اما در سطح اول قرآنی کشور که مسابقات اوقاف باشد، تاکنون توفیقی حاصل نشده است.
- سازمان بهزیستی با برگزاری مسابقات بینالمللی قرآن نابینایان گام مهمی برای روحیه بخشی به این قشر و علاقهمندان به این عرصه برداشت، ارزیابی شما از فعالیتها و خدمات سازمان بهزیستی به روشندلان در بحث فرهنگی و قرآنی چیست؟
برگزاری این مسابقات، واقعاً روحیهبخش بود و نابینایان بسیاری را جذب فعالیتهای قرآنی کرده است. فعالیت سازمان در سطح کشور با توجه به برگزاری این مسابقات و خدماتی که در جشنواره قرآنی ارائه میشود، مطلوب است اما فعالیتهای این سازمان در استان گلستان و در بحث آموزش قرآن به هیچ وجه قابل قبول نیست. در واقع هیچ آموزشی در آنجا وجود ندارد. استفاده از تجربیات افرادی با تجربه هم به استفاده در محافل محدود شده است.
- در حال حاضر فعالیت اقتصادی خاصی دارید یا خیر؟
عمده درآمد من از راه تدریس قرآن کریم است. من مدرس قرآن هستم و در سپاه استان گلستان و موسسات و خانههای قرآن سازمان تبلیغات اسلامی در اطراف شهر گرگان مشغول آموزش هستم و تاکنون 12 حافظ کل قرآن و بینهایت حافظ در اجزاء مختلف آموزش دادهام. با توجه به اینکه ساکن روستای فیضآباد هستم عمده فعالیت خودم را در این روستا تمرکز دادهام و در آنجا یک دارالقرآن تشکیل دادهام و فعالیتهای آموزشی در آن صورت میگیرد.
- سخن آخر.
من همیشه یک آرزو داشتهام و آن هم این بوده که به مسابقات بینالمللی قرآن راه پیدا کنم، امسال این آرزو محقق شد. در کنار این، آرزوی عاقبت به خیری در پناه قرآن را دارم. در این دنیا شرایط هرگونهای که باشد میگذرد، اما آنچه که مهم است، آخرت است که امیدوارم قرآن دست ما را بگیرد.
انتهای پیام