به گزارش خبرنگار ایکنا؛ یکی از موضوعاتی که طی سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته و با اقبال مخاطبان و البته نویسندگان در این حوزه روبرو شده، دفاع مقدس بوده؛ است موضوعی که در این سالها با شمار فراوانی اثر با رویکرد آن در ابعاد مختلف روبرو بودیم و البته تقریظهای رهبر معظم انقلاب بر این روند را نمیتوان نادیده گرفت که خود اثر بسیاری بر جلب توجه مخاطبان به این سمت و سو داشته است.
در عین حال یکی از مباحث که به نظر میآید تا حدودی کمتر دیده شده است، نقش بانوانی است که در عرصه دفاع مقدس نقشآفرینی کردهاند. بازنمایی این نقش تنها مربوط به فعالیت بانوان در پشت جبهههای نبرد نمیشود و در کنار این حضور پررنگ که در گوشه گوشه شهرمان به چشم میخورد، میتوان به نقش بانوانی اشاره کرد که یک گام پا را فراتر گذاشتند و با ایفای نقشهای متفاوتتری قدم در جبهه گذاشتند و یک گام عقبتر از خط مقدم به فعالیت پرداختند.
به منظور بررسی نقش بانوان در این عرصه به سراغ سعید علامیان، نویسنده پیشکسوت کشورمان و خالق کتابهای «برای تاریخ میگویم»، «دارساوین» و «ملاقات در فکه» رفتیم و با وی به گفتوگو نشستیم که متن آن از نظرتان میگذرد؛
ـ در بیشتر آثاری که در حوزه نشر دفاع مقدس منتشر شده، اغلب به نقش مردان پرداخته شده است و بانوان بیشتر در قالب یک همراه نمایش داده شدهاند و آثاری که زن را به عنوان محور خود مورد توجه قرار داده باشد کم هستند که شاید در این باره بتوان به «دا» یا «من زندهام» اشاره کرد. در این باره آیا بانوان و نقشی که ایفا کردهاند مورد غفلت قرار گرفته است؟
در این باره باید به دو گونه به موضوع نگاه کرد؛ یکی از این گونهها، موضوع بانوان در دفاع مقدس بهعنوان خالقان آثار است و افرادی که بهعنوان نویسنده رمان و خاطره در این حوزه حرفی برای گفتن داشتهاند که در این باره باید گفت که کتابهای بسیاری از سوی نویسنده در این حوزه خلق شده است.
از این منظر، در این باره که بانوان در نگارش آثار خاطره، رمان و قصه چه سهمی دارند و تا چه میزان نقشآفرینی کردهاند را باید چنین تبیین کرد که کمکاری وجود ندارد و نقش زنان در این باره بسیار پررنگ است.
ـ موردی را که شما اشاره کردید به نقشآفرینی بانوان در نگارش اثر درباره دفاع مقدس مربوط میشود. در این باره آیا نمیتوان گفت که در برههای از زمان و برخی افراد دچار کمکاری بودهایم؟ آیا معتقد هستید که به صورت تمام و کمال در این حوزه به نقش زن پرداخته شده است؟
البته در اوایل جنگ مهاجرانی را داشتیم که طیف بسیار وسیعی از افراد را شامل میشد. مهاجران کسانی بودند که در خوزستان یا شهرهای غربی زندگی میکردند و همسران و پسران آنها در منطقه عملیاتی حضور پیدا کرده و میجنگیدند و این بانوان ناچار بودند که بار مهاجرت را به دوش بکشند. خانواده این افراد هجرتی اجباری داشتند و با زندگی در شهرهای دیگر به غربت میرفتند و هر آنچه در شهرهای خود داشتند را رها میکردند.
درباره نگارش اثر در این بخش تا حدودی کمکاری شده است. متاسفانه خاطرات و داستانهای مهاجران جنگ را چندان برجسته نکردهایم و نویسندگان به دنبال این موضوع نبودهاند و در سوژهها به دنبال این افراد نرفتیم و نقش تا حدودی نادیده گرفته شده و ناگفته مانده است.
ـ در این حوزه موسسات و نهادهایی را داشتهایم که به نقش زنان در عرصه دفاع مقدس به گونهای دیگر پرداختهاند و سعی کردهاند که زندگی شهید را از زبان همسر و مادر بیان کنند که «نیمه پنهان ماه»، «شوکران» و ... از این جمله هستند، اما این نقشها صرفاً به موضوع بانوان از جنبه حضور در خانواده مربوط میشود. نظرتان در این باره چیست؟
بله. در آثاری که یاد کردید اغلب سوژهها و شخصیتها در زندگینامه داستانی و خاطرات شهدا، مادران هستند و به شکلی میتوان آنان را پای ثابت یک کتاب زندگینامه شهید و جانباز دانست. حتی برای نگارش کتاب زندگینامه ایثارگرانی که اکنون حضور دارند نیز باید به نقش مادران و همسران پرداخت.
بر اساس این مطالب تصور میکنم که نقش بانوان در آثار دفاع مقدس کمتر از مردان نیست. البته عملیات کردن کاری مردانه بود. در آثار مربوط به بانوان بسیاری از خاطرات امدادگران را داریم که به صورت مستقیم در جنگ بودند و دختران خرمشهری که اسلحه به دوش گرفتند و کار رزمی کردند و به حوزه امدادگری ورود پیدا کردند.
بانوانی هم بودند که به جبهه میآمدند و لباس رزمندگان را میشستند و آشپزی میکردند. این بانوان اگرچه در جبهه بودند، ولی در خط مقدم حضور نداشتند. در شهرها نیز بانوان بیکار ننشسته و در حال آمادهسازی هدایای مردمی بودند. بر این اساس نمیتوان گفت که کمکاری شده است.
ـ در صحبتهایتان به نقش بانوان در عرصه دفاع مقدس اشاره کردید. اگر بخواهیم این نقشها را در قالب یک کتاب تبیین کنیم، علاوه بر مواردی که بیان شد، چه موارد دیگری را میتوان یادآوری کرد؛ چه در پشت جبهه و چه در خط مقدم.
موضوع دفاع مقدس یک موضوع دووجهی حماسی و عاطفی است. البته ما وجه تاریخی و پژوهشی آن را کنار میگذاریم و این حوزه را به پژوهشگران و مورخان واگذار میکنیم که تاریخ جنگ را استحصال کنند، ولی آثاری که از آنان در این باره صحبت میکنیم، بیشتر جنبه حماسی و عاطفی دارند.
برای تبیین موضوع مقدمهای میگویم. در این حماسهها بانوان همپا و همدوش مردان هستند و آنان را از مردها جدا نمیبینیم به غیر از مواردی که در حوزه رزم مطرح است. بسیاری از خاطراتی که ملاحظه میکنید تحت موضوع رضایت مادران مطرح است و رزمندگان مقید بودند که با رضایت مادر به جبهه بروند که در ذهن رزمندهها این موضوع حائز اهمیت بسیار بود که اگر وجود نداشت، آن سفر برای آنان دارای اشکال شرعی بود و این گونه میدانستند که اگر شهید شوند مشخص نیست که درجه آنان در آن دنیا چه باشد؛ بنابراین به سراغ کسب رضایت مادر میرفتند.
از این سو مادری که طی مدت فرضی 20 سال فرزندش را در سختیها و بیماریها بزرگ کرده و به سطحی از رشد و بالندگی رسانده است، باید از او بگذرد؛ گذشت از این فرزند کمتر از گذشتی که رزمنده با برداشتن اسلحه، رفتن به میدان و گذشتن از جان میکند نیست؛ زیرا وی نیز بخشی از جان خود را فدا میکند.
گفت و گو از آزاده غلامی
انتهای پیام