حجتالاسلاموالمسلمین علی معتمدی، مدیر حوزه علوم اسلامی دانشگاه صداوسیما، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا جایگاه رسانه ملی را در جامعه اسلامی چنین توصیف کرد: اینکه چه رسالتی برای رسانه ملی متصوریم با آنچه مسئولان تلویزیون برای خود قائلاند دو امر کاملاً جداگانه است، اما به هر حال آنگونه که امام راحل در سخنان خود تأکید داشتند، رسانه ملی باید همانند یک دانشگاه عمومی باشد؛ دانشگاهی که عموم جامعه را مخاطب قرار دهد. این مسئله با این نگرش که رسانه ملی فقط برای سرگرمی شکل گرفته تفاوت آشکار دارد. رسانه ملی از دیدگاه بنیانگذار انقلاب دانشگاهی است که باید در آن سبک زندگی ایرانی – اسلامی تبلیغ شود، نه اینکه سرگرمی در آن مهمترین ملاک باشد.
وی درباره استانداردهای اجرا در رسانه ملی گفت: جامعه ایرانی استانداردهایی برای سبک زندگی دارد، اما اینکه برنامهسازان تلویزیون هم چنین استانداردهایی را در ذهنشان دارند، موضوعی است که باید خود پاسخگوی آن باشند، اما آنچه از ظواهر امر پیداست برنامههای سیما با فرهنگ ایرانی و اسلامی همخوان نیست.
این کارشناس فرهنگی درباره مجریان تلویزیون و نحوه انتخاب آنها گفت: شاید این سؤال پیش بیاید که ملاک انتخاب مجری در تلویزیون چیست؟ چون اگر معیار درستی وجود داشته باشد، باید شاهد اتفاقات بهتری باشیم. آنچه اهمیت دارد این است که در این حوزه چه کارهای تربیتی انجام شده است؟
وی افزود: مجری در وهله اول افق فکریاش را از خانواده وام میگیرد. این نکته را میتوان از طریق گزینش مورد توجه قرار داد و افرادی را انتخاب کرد که در این زمینه شرایط خوبی دارند، اما مرحله بعد تربیت، در رسانه رخ میدهد که رسانه ملی باید این مسئولیت را برعهده گیرد. درباره مجریان صدا و سیما پرسش بسیار مهمی وجود دارد، آن هم اینکه معیار برای انتخاب بازیگران برای مجریگری چیست؟
این کارشناس رسانه ادامه داد: بهرهگیری از بازیگران در اجرا چندان پسندیده نیست، زیرا مخاطبان از مجری تصویر ذهنی خاصی دارند. برای همین وقتی او سعی میکند پیام اخلاقی دهد، باورش برای تماشاگر دشوار است؛ برای مثال اگر بازیگری در مقام مجری بخواهد درباره محسنات حجاب سخن بگوید، در گام اول تماشاگر آنچه به نظرش میرسد، ذهنیتی است که از او در فضای مجازی دارد و زمانی که این دو تصویر متفاوت را میبیند نه تنها برایش پذیرفته نیست، بلکه به کلیت رسانه هم بدبین میشود.
معتمدی درباره برخی مسابقات تلویزیونی اظهار کرد: این روزها مسابقاتی در سیما اجرا میشود که به سادهترین شکل به شرکتکنندگان جوایز سنگینی اعطا میکند. این اتفاق پسندیده نیست، زیرا در جامعه تأثیر تربیتی منفی دارد. البته مسئولان سیما در توجیه این اقدام بیان میکنند که جایزه را آنها نمیدهند و اسپانسرها مبلغ جوایز را تقبل میکنند، اما این دلیل هم چندان برای مخاطبان قابل پذیرش نیست. این نوع نگرش ذائقه مردم را تغییر میدهد، زیرا به مردم میآموزد که به سهلترین شیوه میشود پول فراوانی کسب کرد.
معتمدی درباره نقش دانشگاه صداوسیما در تربیت نیروی متعهد چنین توضیح داد: اگر منظور از عملکرد دانشگاه صداوسیما به انتخاب مجریان مربوط میشود، باید بگویم در این حوزه دانشگاه نقشی ندارد، چون مجریان به شکلی دیگر گزینش میشوند. در ضمن، گزینش مجریان پیرو سیاستهایی است که این روزها در رسانه ملی حاکم است. تلویزیون در شرایط فعلی بیش از هر چیزی به روی جذب تماشاگر تأکید دارد. یعنی به هر قیمتی در پی جذب تماشاگر باشیم. این معیار در جوامع غربی قابل پذیرش است، اما به نظرم برای صداوسیمای کشوری که عنوان اسلامی را به یدک میکشد نمیتواند کافی باشد.
مدیر حوزه علوم اسلامی دانشگاه صداوسیما تأکید کرد: این نکته را بارها شنیدهایم که در حال حاضر مردم قدرت انتخاب صدها کانال را دارند و سختترین کار حفظ تماشاگر است، اما شرایط موجود سبب نمیشود که به هر طریقی تماشاگر را جذب کنیم، زیرا اگر بتوانیم در شرایط سخت مخاطب را پای تلویزیون نگاه داریم، مسئولیت خود را به درستی ایفا کردهایم، زیرا در شرایط عادی همه قادرند مبلغان خوبی باشند.
وی با اشاره به تبلیغاتی که این روزها از تلویزیون پخش میشود با زندگی عموم مردم به ویژه طبقه ضعیف و متوسط همخوانی ندارد، گفت: متأسفانه برخی از مسئولان رسانه ملی چندان با شرایط زندگی توده مردم آشنا نیستند. برای همین تصور درستی از شرایط زندگی آنها ندارند. برداشت مدیران از زندگی همان چیزی است که در زندگی خود میبینند. پس طبیعی است که در چنین شرایطی نتوانند مشکلات حاکم بر زندگی طبقه متوسط و ضعیف را درک کنند. حاصل چنین تفکری در تلویزیون با تبلیغاتی که پخش میشود کاملاً عیان است.
معتمدی ادامه داد: نکته دیگری که در حوزه تبلیغات وجود دارد به جذابیتهای بصری برمیگردد که باید به آن ریشهایتر نگاه کنیم. در کشورهای غربی از ابزارهایی، چون زنان، برای جذابیت بصری استفاده میشود، اما در ایران به دلیل نگاه اسلامی و دینی که وجود دارد از انسانها به مثابه ابزاری برای تبلیغ استفاده نمیکنیم. بنابراین برنامهسازان بر روی جذابیتهای محیطی متمرکز میشوند و با چینش دکورهای محیطی برای ارائه محصول اقدام میکنند و نتیجه این امر همان تجملگرایی است که در برخی تبلیغات تلویزیونی شاهد آنیم.
وی در پایان تأکید کرد: فلسفه تبلیغات بازرگانی درآمدزایی اقتصادی است، اما به هر حال در حوزه تبلیغات شاهد مسائل تربیتی نیز هستیم. به ویژه تبلیغی که بارها از تلویزیون پخش میشود به مرور ذهن مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث همذاتپنداری میشود و وقتی تماشاگران عام تلویزیون نتوانند آن سبک زندگی را تجربه کنند، نتیجهای جز یأس و ناامیدی افراد جامعه در پی نخواهد داشت. در چنین شرایطی مسئولان باید شرایط را درک کنند و نباید مرعوب شبکههای ماهوارهای فارسیزبان شوند و از آنها الگوبرداری کنند و نیاز است به اهمیت جریانسازی در سینما توجه کنند.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام