به گزارش خبرنگار ایکنا؛ رضا ولیزاده، نامی آشنا در عرصه هنر خوشنویسی و کتابت قرآن است. در سال ۱۳۹۳ او را از میان ۳۰۰ کاتب و فعال قرآنی کشور، به همراه ۱۱ نفر دیگر به عنوان «خادم قرآن» انتخاب کردند. وی هم اکنون خوشنویس فوق ممتاز کشورمان است و حدود ۲۰ سال است که غیر از قرآن، کتابت دیگری نداشته است. برای آشنایی بیشتر با این کاتب برجسته قرآن، به گفتوگو با وی نشستهایم که در ادامه از نظر مخاطبان میگذرد.
فعالیت قرآنی و هنریتان را از چه سالی آغاز کردید؟
حدود ۳۸ سال است که به طور مداوم مینویسم، یعنی از نوجوانی کار خوشنویسی را آغاز کردم، تاکنون جزوات قرآنی، مفاتیح، منتخب مفاتیح و قرآن را نوشتهام، به عنوان مثال کلیات مفاتیح الجنان را سه بار، منتخب مفاتیح که حدود ۷۰۰ صفحه است حدود ۱۴ بار کتابت کردهام و ۲۶۰-۲۷۰ صفحه نیز کتب ادبی مانند دیوان سعدی و حافظ را نوشتهام. اما از سال ۷۷ که برای اولین بار قرآن را کتابت کردم، تاکنون کتاب دیگری ننوشتهام و در واقع ۱۲ بار قرآن را کتابت کردهام که از این تعداد ۳ جلد چاپ شده و بقیه در مراحل تصحیح، غلط گیری و چاپ است و اکنون هم مفاتیح الجنان را مینویسم که برای مرکز طبع و نشر قرآن است و حدود ۵۰۰ صفحه آن را نوشتهام.
چقدر برای کتابت یک جلد قرآن وقت صرف میکنید؟
بستگی به عیار هنری کار دارد، قرآن هنری به سبک استاد نیریزی نوشتهام که عیار هنری بالایی دارد و دو سال زمان برد، اما قرآنهای بازاری هم نوشتهام که ناشر و مردم میپسندند و عیار هنری در آن دخیل نیست. آثار بازاری حدود ۳ ماه زمان میبرد. اما قرآنهای هنری وقت زیادی را طلب میکند و اگر یک روز تمام وقت بگذارید، سه صفحه بیشتر نمیتوان نوشت.
مفهوم عیار هنری از نظر شما چیست؟
اثری که از نظر خوشنویسی عیار خط بالایی داشته باشد دارای اعراب پیچیدهتری است و از نظر ظاهری نیز زیباست و اساتید به نام کشور آن را تأیید میکنند، میتوان گفت که این خط عیار هنری بالایی دارد. اما قرآنهای بازاری عیاری هنری پایینی دارند و خوانا بودن، درشت بودن و دو رنگ بودن آن برای عموم مردم اهمیت دارد که آثار هنری با بازاری کاملاً متفاوت هستند.
بیشتر قرآنهایی که کتابت کردهاید به خط نسخ بوده یا خطوط دیگر را کتابت کردهاید؟
بله، در ابتدا به نسخ عثمانطه مینوشتم، اما چهار قرآن اخیرم با عیار هنری بالا و نسخ ایرانی است، یکی از این قرآنها برای حوزه هنری است که از بین ۶۰ خوشنویس من را برای این کار انتخاب کردند و توقع زیادی از نظر هنری از من داشتند و این کار برایم بسیار سخت بود، اما خدا را شاکرم که انجام شد و در مرحله غلطگیری و چاپ است. قرآن دیگری نیز برای مرکز طبع و نشر نوشتم که به سبک استاد نیریزی است.
فعالیتهای هنری برای شما حرفه است یا در کنار کارتان به آن میپردازید؟
فعالیت هنری شغل من است و از این طریق امرار معاش میکنم زیرا من کاتب ممتاز قرآن هستم و در کشور تنها هفت نفر در این سطح هستند.
آیا خط شما نرم افزاری شده است؟
خیر، اما خط استاد نیریزی که نسخ ایرانی است نرمافزاری شده که رأس همه خطوط است.
غیر از خط نسخ، به خطهای دیگر هم کتابت میکنید؟
بله، خط نستعلیق خط اول من و خط اصلی خوشنویسان ایرانی است، خط ثلث، خط دوم من بود که اغلب کتیبههای مساجد و اماکن مذهبی به این خط نوشته میشود، مثلاً در یکی از رواقهای مسجد امام خمینی(ره) بازار تهران به همین خط کتابت شده است یا کتیبههای امامزاده حسن(ع) در جنوب غرب تهران را به طول حدود نیم کیلومتر کتابت کردهام و یا مسجد امام رضا(ع) کتیبههایی به خط من وجود دارد.
چرا یک کاتب همزمان چند خط را کتابت نمیکند، آیا این موضوع در تمرکز کاتب اثرگذار است؟
بله، زیرا انرژی کاتب گرفته میشود و من اکنون خط ثلث نمینویسم و با وجود اینکه سالهاست نسخنویس هستم، اگر بخواهم ثلث بنویسم، انرژی مضاعفی باید صرف کنم. به نظرم اگر خوشنویس روی یک خط کار کند، موفقتر خواهد بود. من در خط نستعلیق، فوق ممتاز هستم و این رتبه کمی نیست، اما با توجه به اینکه رشته اصلی من کتابت قرآن است، از این رو بیشتر به خط نسخ مینویسم.
همه قرآنهایی که نوشتهاید، سفارشی بوده است؟
همه قرآنها با سفارش ناشر بوده و بدون سفارش نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. چون کار، بسیار سنگینی است و یک تا دو سال زمان میبرد و تمکن مالی ما آنقدر نیست که بخواهیم بدون سفارش کاری انجام دهیم؛ زیرا از همین هنر امرار معاش میکنیم و براساس تعداد صفحاتی که مینویسیم هزینه آن را دریافت میکنیم.
از خارج از کشور هم سفارش داشتید؟
خیر، چون آنها اعرابگذاری متفاوتی دارند و کار قدری سختتر میشود. البته من از لبنان درخواست داشتم، اما نپذیرفتم زیرا در ایران کارهای بسیاری داشتم. در سفری که به لبنان داشتم از من خواستند در بیروت با تأمین مسکن و درآمد خوب بمانم، اما نتوانستم قبول کنم، خانواده و دوستانم برای من اهمیت بیشتری دارند.
وضعیت شغلی شما چگونه است؟
چندان درآمد این کار راضی نیستم، اما با توجه به اینکه خداوند توفیق داده، از نظر معنوی و روحی راضیام و این آرزوی من بود که روزی کاتب ممتاز قرآن باشم، اما از نظر درآمد و گذران زندگی چندان رضایتبخش نیست. اکنون به دلیل وجود انواع دستگاهها، فونتهای رایانهای و ... که وارد کار بازار شده، رقیبی برای کاتبان ایجاد شده و کار سنتی کتابت قرآن در حال حاضر تقریباً مانند کوزهگری است. فقط کار اصیل هنری است که هنر دوستان میتوانند ارزش آن را درک کنند و سراغ این کار میآیند، در حالیکه ناشران و سیستم چاپ و نشر ایران از این هنر فاصله گرفته است. از این رو کار ما هم مانند بقیه فعالیتهای هنری به مشکل برخورد کرده است. گلهای از کسی ندارم و این طبیعت تکنولوژی است.
از نظر بیمه هم مشکل دارید؟
بیمه داریم، البته بیمه صندوق هنرمندان وزارت ارشاد، که به دلیل کتابت قرآن نیست، بلکه به دلیل خوشنویس بودن و دارا بودن مدرک ممتاز و فوق ممتاز از انجمن خوشنویسان است و هیچ ربطی به کتابت قرآن ندارد. اگر بشود که کاتبان قرآن را که مرکز طبع و نشر یا سازمان دارالقرآن بیمه کنند، برایمان بهتر خواهد بود. بیمه بزرگترین مشکلی است که با آن مواجهیم زیرا با وجود ۲۴ سال سابقه بیمه چون به صورت خویشفرماست چندان برایمان ارزشمند نیست و هر ماه من و همسرم نزدیک به ۵۰۰ هزار تومان هزینه درمانی داریم و این مبلغ برایمان سنگین است.
چه حسی از دیدن آثارتان در دستان مردم دارید.
اگر هزینه مالی کتابت یک قرآن، یک میلیارد تومان باشد، باز خستگی آن کار در تنمان است و تا وقتی که اولین کار از چاپ درمی آید، سنگینی کار و خستگی آن رفع میشود و آن شیرینترین لحظه برای من است. من کتاب مفاتیح و یا قرآن کتابت خودم را در حرم امام حسین(ع) و حرم امام علی(ع) و زیارتنامه حرم حضرت معصومه(س) دیدم و آن لحظه برای من، لحظه پرواز است و کسی نمیتواند این لحظه را درک کند، مگر اینکه آن را تجربه کرده باشد. من همیشه آرزو میکنم تا زنده هستم و نفس میکشم بتوانم قرآن کتابت کنم.
چرا خطها اینقدر شبیه هم شدهاند؟
خطها با هم متفاوت هستند، حتی خط من با وجود اینکه 12 بار کتابت کردهام، آنها را با هم مقایسه کنید، با یکدیگر متفاوت هستند، چون زمان و سن و سال من متفاوت بوده است. خط مانند اثر انگشت است، خط عثمان طه با خط من کاملاً متفاوت است و خط من با خط شاگردم و استادم متفاوت است، اما مردم تفاوتی میان آنها نمیبینند. اما من میتوانم خط استاد امیرخانی را از میان هزاران اثر تشخیص دهم، چون واقعاً چهره استاد را در آن میبینم. برخی مواقع خوشنویسها برای امرار معاش، مجبورند نسخ ایرانی را کنار بگذارند و خط نسخ عربی را بنویسند.
جایگاه جهانی خوشنویسی ایران در چه سطحی است؟
متأسفانه اعراب قرآنهای ایرانی را قبول ندارند و ادعا دارند خودشان رأس کتابت قرآن هستند، اما در واقعیت این طور نیست؛ زیرا از نظر هنر خوشنویسی و خط در سطح بالایی هستیم. این به دلیل تعلل مسئولان است که آنها بیش از 40 سال است که روی خط نسخ عرب کار میکنند و تمام قرآنها را در عربستان و سوریه و ... چاپ و به صورت رایگان ارائه میکنند. فقط به این دلیل که خط خودشان را رواج دهند، اما مسئولان ایرانی این کار را نکردند، با اینکه نسخ ایرانی زیباتر از خط عربی است. البته هنر ایرانی در جهان، جایگاه بالایی دارد، اما در بین جهان اسلام شناخته شده نیستیم. البته 10 سالی است که مرکز طبع و نشر قرآن با تأسیس دارالکتابه خط نسخ ایرانی را احیا کرده است.
به نظر شما چه عواملی خط ایرانی و کتابت سنتی را تهدید میکند؟
نرم افزاری شدن خط یکی از عوامل تهدیدکننده خط ایرانی است و در این زمینه مسئولان وزارت ارشاد و آموزش و پرروش باید به کتابت قرآن به ویژه با خط نسخ ایرانی توجه کنند و هزینهای را که برای کارهای خارجی صرف میکنند، صرف کارهای ایرانی کنند و هنرمندان خط نسخ ایرانی را دریابند. من نهایت سعیام را میکنم و دو برابر یک فرد عادی کار میکنم، اما مشکلات مادی، ما را تحت فشار قرار میدهد و همین فشارها سبب میشود، همسرم گله کند. از این رو اگر مسئولان به کتابت قرآن توجه کنند و به خوشنویسان بها دهند، مشکلات حل خواهد شد. اگر این طور باشد، میتوانیم خط نسخ ایرانی را احیا کنیم.
آموزش هم دارید؟
آموزش داشتم، اما مدتی است که این کار را انجام نمیدهم و بر کتابت قرآن متمرکزم. با توجه به اینکه خوشنویسی به سطوح گوناگون تقسیم میشود، برخی این را به صورت حرفهای انجام میدهند اما من کتابت میکنم و همزمان هم نمیتوانم دو کار را با هم انجام دهم و وقت کافی برای آموزش ندارم. من دوستی دارم که در حوزه آموزش فعالیت کرده و شاگردان بسیاری دارد، اما در عوض من آثار چاپی زیادی دارم که هر یک جای خود را دارد.
در خانواده شما کسی به این هنر گرایش دارد؟
خیر، پسرم در رشته کامپیوتر تحصیل کرده و دخترم هم علاقهای به این هنر ندارد. برادرانم خطاط هستند، من سه برادر داشتم که یکی از آنها به نام عباس ولیزاده فوت شد که خوشنویس حرفهای بود، اما برادران دیگرم نیز خوشنویس هستند، اما نه به صورت حرفهای.
برای اولین بار چه زمانی دست به قلم شدید؟
اولین استادم مادرم بود، که با مداد به من سرمشق میداد و به قدری زیبا مینوشت که پس از چندین سال خوشنویسی، باز هم احساس میکنم نتوانستهام مانند او بنویسم. همچنین یکی از معلمانم به نام آقای دهقان باعث شد خوشنویس شوم و از نوجوانی به این هنر روی بیاورم.
بزرگترین آرزوی شما چیست؟
امیدوارم بتوانم تا آخرین لحظه عمرم کتابت قرآن را ادامه بدهم. سن و سالمان بالا میرود و چشممان دیگر همان سوی اولیه را ندارد و این خواسته من از خداوند است که بتوانم باز هم قرآن کتابت کنم.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام