به گزارش خبرنگار ایکنا؛ در پی پیشنهاد انجمن قلم ایران، چهاردهم تیرماه از سال ۱۳۸۱ پس از تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان «روز قلم» در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران ثبت شد. هر چند غیر از انجمن قلم که جایزه قلم زرین را سالانه برگزار میکند، رخداد مهمی در این روز اتفاق نمیافتد و اهل قلم چندان مورد توجه قرار نمیگیرند. اما این روز بهانهای شد تا چند نویسنده زن درباره دغدغههای خود بگویند.
طاهره ایبد، نویسنده فعال در این زمینه میگوید: فرهنگ در کنار اقتصاد زیربنای ماندگاری و هویت جامعه را میسازد، اما به دلیل شرایط بد اقتصادی و مشکل مدیریت اقتصادی که اغلب آن به دهههای گذشته مربوط میشود، پیامدهای آن، گریبان جامعه را گرفته و به اقتصاد آسیب شدید زده است. وقتی وضعیت اقتصادی جامعه دچار مشکل میشود، اولین جایی که آسیب میبیند، کتاب و کتابخوانی است، نمیتوان از مردمی که سقف انتظاراتشان به کف هرم رسیده و غذا و مسکن دغدغه اصلی مردم شده است، انتظار کتابخوانی را داشت، هر چند پیش از این در این زمینه مشکل داشتیم، اما اکنون وضعیت بدتر شده است.
وی میافزاید: نمیدانم میتوان امیدی به مسئولان داشت یا نه؟! اما آرزوی من این است که بتوانیم در ماههای آینده شاهد بهبود وضعیت اقتصادی را داشته باشیم و به سمتی حرکت کنیم که جامعه به سمت فرهنگ و کتابخوانی حرکت کند و کتاب بخشی از زندگی مردم شود.
ایبد ادامه میدهد: نویسنده و هنرمند وجدان جامعه هستند و باید نسبت به مسائل پیرامون خود واکنش نشان دهند و دغدغههای مردم و جامعه را دغدغه خود بدانند، زیرا نویسندگان نسبت به مسائل پیرامون خود نگاه متفاوت و عمیقتری دارند، با وجود اینکه عده ای از نویسندگان وضعیت سیاسی اجتماعی جامعه را مورد نقد قرار میدهند، اما متأسفانه عده بیتفاوتها کم نیست.
این نویسنده تصریح میکند: من سیاسی نیستم؛ اما وقتی سیاست در زندگی رخنه میکند و گرد نگرانی و ناامنی بر همه چیز میپاشد، دیگر نمیتوان نسبت به مسائل و اتفاقهایی که در کشور رخ نی دهد بیتفاوت بود. واقعیت این است که من مانند بقیه مردم ایران، نگرانم. با ادامه این شرایط و بحران اقتصادی کشور دچار فقر فرهنگی و بیهویتی هم خواهد شد که امیدوارم هر چه زودتر شاهد اصلاحات ریشهای و اساسی باشیم تا مردم بتوانند از دغدغه غذا و مسکن رها شوند و به رشد و پیشرفت فرهنگی و اجتماعی ایران بیندیشند.
سوسن طاقدیس که عمری برای کودکان و نوجوانان قلم زده میگوید: وضعیت فرهنگی و اقتصادی در کشور به گونهای است که ما را هم بیانگیزه کرده و جلوی کارمان را میگیرد و به نوعی نویسندهها دچار بلاتکلیفی شدهاند و وقتی این حجم از مسائل و مشکلات را میبینند، خسته و بیانگیزه میشوند.
وی میافزاید: به نظر میرسد فرهنگ برای مسئولان و مدیران چندان اهمیتی ندارد، من با هزار امید و آرزو طرحی را پیشنهاد میکردم، این طرح اجرا میشد، اما نه به واسطه من. من در رابطه با کتابهای درسی حرفهای بسیاری داشتم، اما مورد توجه قرار نگرفت.
منیژه آرمین نیز میگوید: متأسفانه دغدغه فرهنگ نداریم، اگر ما بتوانیم فرهنگ را از سیاست جدا کنیم، به این معنی که فرهنگ تابع جریانهای سیاسی نباشد، اوضاع بهتر خواهد بود. مشکل امروز ما در حوزه فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و ... بسیار پیچیده است و عوامل مختلفی هم در این زمینه دخیل هستند، اما باید یک عده افراد صاحبنظر در این زمینه تصمیم گیری کرده و به نتایج عملی برسند و متأسفانه اغلب جلسات خروجی مناسبی ندارند.
وی میافزاید: این شرایط چه در عرصه فرهنگ و چه هنر، شایسته کشورمان نیست و من انتظار بیشتری داشتم. به نظرم برای حل مسائل فرهنگی باید یک جمع فرهنگی بدون دغدغههای سیاسی تصمیم گیری کنند و تصمیمشان بر روی کاغذ نباشد و پشتوانه عملی داشته باشد. متأسفانه یک جریان فرمالیستی از سالهای قبل بر عرصه ادبیات حاکم شده و بر شعر و داستان و ... اثر گذاشته و ضد معناگرایی جانشین معناگرایی شده و امروز ما شاهد نقد نویسندگان نسبت به مسائل پیرامون خود نیستیم.
انتهای پیام