جهل مقدس آفت جامعه دینی است/ عقلانیت؛ پادزهر جاهلیت
کد خبر: 3844439
تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۴

جهل مقدس آفت جامعه دینی است/ عقلانیت؛ پادزهر جاهلیت

گروه معارف ــ عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان با بیان اینکه تلقی‌های جاهلانه، خشک و قشری از دین، نسخه‌های بدلی از اسلام است و مروجان آن استعمارگران و استحمارگرانی‌اند که منافع خود را در جهالت توده‌ها جست‌وجو می‌کنند، افزود: جامعه دینی که قداست از ویژگی‌های آن است، آفت‌های خاص خودش را دارد. اگر این قداست با جهالت همراه باشد، مصیبت‌ عظمی می‌شود.

جهل مقدس آفت جامعه دینی است/ عقلانیت؛ پادزهر جاهلیت

جهل به معنای نادانی، نقطه مقابل علم و عقل معنا می‌شود. انسان جاهل، انسان نادانی است که به جهل خود واقف نیست، بلکه خود را آگاه و عالم می‌پندارد و بر همین اساس به تفکر و تعقل‌ روی نمی‌آورد. جهل در هر امر و زمینه‌ای مذموم شناخته شده و مورد مذمت قرار گرفته است، ولی بیش از هر چیز جهل مذهبی یا به تعبیری جهل مقدس مورد مذمت واقع شده، چراکه آمیخته‌ شدن جهل و خرافات با تعصبات مذهبی، خسارت‌ها و پیامدهای جبران‌ناپذیری را برای دین و جامعه دینی رقم می‌‌زند. خبرنگار ایکنا اصفهان، در همین رابطه گفت‌وگویی با مجید صادقی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان، انجام داده است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

ایکنا ــ جهل از منظر فلسفی چه معنا و مفهومی دارد و چه خصوصیات و ویژگی‌هایی بر آن مترتب می‌شود؟

در فلسفه و منطق، انسان به عنوان حیوان ناطق معرفی می‌شود، ناطق به معنای عاقل است. در واقع چیزی که انسان را از موجودات دیگر جدا می‌کند ناطقیت، عاقلیت و تفکر است. بنابراین فصل ممیز انسان از دیگر موجودات عقلانیت و تفکر او بوده و علم و عقل از ویژگی‌های انسان است. جهل نیز در آثار حکما و روایات گاهی در مقابل علم و گاهی در مقابل عقل قرار می‌گیرد. علم یعنی دانایی و جهل نقیض علم و عدم وجود آن و امری عدمی است. اما گاهی جهل در مقابل عقل قرار می‌گیرد و به سفاهت و حماقت معنا می‌شود.

حکما عقل را در دو حوزه می‌دانند؛ حوزه عقل نظری و حوزه عقل عملی. عقل نظری بخشی از ادراک انسان است که هست‌ها و نیست‌ها را درک می‌کند و جهان را می‌شناسد. اما عقل عملی متکفل درک بایدها و نبایدهاست. پس اگر جهل در مقابل عقل قرار گیرد، جهل نیز دو معنا پیدا می‌کند؛ جهل در حوزه نظر و جهل در حوزه عمل. شاید به همین دلیل است که راغب اصفهانی در مفردات خودش سه معنا از جهل را مطرح می‌کند، از نظر او جهل خالی بودن نفس از علم است و شاید معنی اصلی جهل نیز همین باشد. معنی دیگر جهل، اعتقاد به چیزی بر خلاف آنچه هست یا اعتقاد غلط و غیرواقعی است و معنای سوم، انجام کاری است برخلاف آنچه  باید باشد؛ یعنی وی از اعمال غلط و غیرواقعی نیز به جهل تعبیر می‌کند. در فلسفه نیز زمانی که انسان از دانسته‌ها و معرفتی که در شأن اوست خالی می‌شود به جهل می‌رسد. اگر انسانی آنچه «باید» را نداند، یعنی تصمیم غلط بگیرد هم جاهل است.

ایکنا ــ ریشه‌ها و عوامل جهل چیست؟ آیا انسان ذاتاً جاهل آفریده شده یا بر اساس نوعی از شرایط به سمت جهالت کشیده می‌شود؟

عده‌ای مانند افلاطون اعتقاد دارند زمانی که انسان متولد می‌شود، از عالم دیگری آمده و در عالم مثل با همه حقایق آشنا بوده و عالِم است. اما با انتقال او به خاکدان عالم هستی دچار فراموشی می‌شود. در نگاه افلاطون علم همان تذکر است و انسان چیزهایی را که قبلا می‌دانسته به یاد می‌آورد.

در نگاه دیگر، انسان در زمان تولد چیزی نمی‌داند و جاهل متولد می‌شود. نگاه حکمای ما و نگاه قرآن بیشتر به این سمت کشیده شده و در آیه 78 سوره نحل آمده است: «وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ...؛ خداوند شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمی‌دانستید و برای شما گوش و چشم و دل‌ قرار داد»؛ لذا این آیه بیان می‌کند که انسان چیزی نمی‌داند و با ورود به این عالم به واسطه حواس خدادادی معرفت پیدا کرده و با بنا کردن این معارف بر روی هم، عالم می‌شود و این دانستن هیچ‌گاه پایانی ندارد. البته بعضی اعتقاد دارند که انسان در حوزه تصدیقات دانسته‌هایی را بدون تعلیم از همان ابتدا با خودش به همراه دارد، دانسته‌هایی مانند اصل اجتماع نقیضین محال است و اینکه هر چیزی خودش، خودش است که جزو بدیهیات اولیه محسوب می‌شود. این نظریه غالب‌تر از تئوری اولی است.

ایکنا ــ منظور از جهل مقدس چیست و چه پیامدهایی برای جامعه به همراه دارد؟

در روایات ما جهل مذمت شده است، پیامبر(ص) می‌فرمایند: «هیچ فقری شدیدتر از جهل نیست». حضرت علی(ع) نیز فرمودند: «هیچ ثروتی مانند عقل نیست» و در روایتی دیگر نیز می‌فرمایند: «بدترین مصیبت انسان‌ها جهل و نادانی است» و یا «ریشه تمام بدی‌ها در نادانی است». بنابراین جهل در روایات و آیات قرآنی بسیار مذمت شده است. زمانی که جهل وارد وجود انسان می‌شود، تبعات زیادی با خود به همراه دارد که قرآن کریم نزدیک 60 اثر برای جهل مانند اختلاف، استکبار، ضلالت و گمراهی، اعراض از حق، بت‌پرستی، انحرافات اخلاقی، دنیاطلبی، تمسخر، خرافات و... اشاره کرده است.

من تعجب می‌کنم که چرا برخی مقدسان و مدعیان مسلمانی به جهل رو می‌آورند. با یک نگاه به آیات و روایات می‌بینیم که چقدر جهل مذمت شده است. ابن‌سینا، در «رساله معراجیه» کتاب منسوب به او، روایتی را از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند که ایشان به حضرت علی (ع) فرمودند: «یا علی اذا رایت الناس یتقربون الی خالقهم بانواع البر فتقرب انت الیه بانواع العقل تسبقهم؛ ای علی زمانی که دیدی مردم با انواع نیکی مانند نماز و روزه و صدقه به خداوند تقرب پیدا می‌کنند، تو با انواع عقل‌ورزی به خداوند تقرب پیدا کن و از آنها جلو بزن». ابن‌سینا در آنجا با سه وصف مرکز حکمت، فلک حقیقت و خزانه عقل علی علیه السلام را می‌ستاید و با اعظام خاصی به سخن پیامبر(ص) می‌نگرد. بنابراین دانستن و خردورزی در روایات اهمیت بسیار دارد و این از عجایب است که اهل شریعت محمدی به سمت دوری از معرفت کشیده شوند و به ورطه جهالت فرو افتند. جهالتی که معمولاً در جامعه دینی مخصوصا جوامع اسلامی شکل می‌گیرد، امری کاملاً بیگانه است، چرا که در بطن و متن اسلام، معرفت جزو اصول است؛ در روایتی آمده: «اول الدین معرفه الجبار؛ اولین قدم برای ورود به دین معرفت پیدا کردن و شناختن خداوند حکیم است»؛ لذا تلقی‌های جاهلانه، خشک و قشری از دین نسخه‌های بدلی از اسلام است و مروجان آن استعمارگران و استحمارگرانی‌اند که منافع خود را در جهالت توده‌ها جستجو می‌کنند.

ایکنا ــ از نظر شما جهل مقدس یعنی انسانی که متدین است از روی جهالت کارهایی را انجام دهد یا جهلی که از روی تعصبات دینی به وجود می‌آید؟

حضرت علی(ع) در روایت تکان دهنده‌ای در غررالحکم می‌فرمایند: «ما قصم ظهری الا رجلان عالم متهتک و جاهل متنسک هذا ینفر عن حقه بتهتکه و هذا یدعوا الی الباطل بتنسکه؛ دو قشر پشت مرا شکستند؛ عالم گناهکار و جاهل مقدس‌نما». این عالم با گناهش مردم را از دین می‌راند و دیگری با جهالتش مردم را به سمت باطل می‌کشاند؛ لذا جهل مقدس یعنی مقدس‌مآبانی که فقط به پوسته دین می‌چسبند و معرفت درونی ندارند. زمانی که امری برای انسان قداست پیدا می‌کند و وجودش مملو از ایمان به آن می‌شود، این ایمان تمام وجود او را مسخر خود می‌سازد و عواطف، ذهن، فکر و تمام زوایای وجودی و قوای جسمانی او را به خود مشغول می‌کند، حال چنین انسانی که مسخر چنان ایمانی می‌شود، اگر جاهل باشد، بعثت باطلی در وجود او ایجاد می‌شود و به مصیبت بزرگی تبدیل می‌گردد. متقدسان جاهلی که شمشیر به دست می‌گیرند و سر کودک را جلو چشمان پدر و مادرش جدا می‌کنند، به راحتی انسانهای بی‌گناه را سر می‌برند یا آبروی کسی را می‌برند و یا بهتان می‌زنند، بویی از معرفت نبرده‌اند و فقط قداست‌هایی ظاهری از دین گرفته و به آن تعصب و تصلب می‌ورزند.

وضعیتی که داعش در سال‌های اخیر در منطقه ایجاد کرده، از بازیگران کافر پشت صحنه آنان که بگذریم، مصداق بارز جهل مقدس است. آنها کسانی هستند که در ظاهر تقدس دارند، ولی هیچ بهره‌ای از معرفت، عقلانیت و دانش نبرده‌اند و به جای احیا و تبلیغ دین بیشتر آن را از جامعه می‌زدایند. قطعا پشت پرده این جریانات متفکران متهتک قرار دارند. نقل است در زمان قاجار سفیر انگلیس در ایام محرم لباس عزاداران می پوشید و در بین مردم قمه می‌زد. اگر جهل در جامعه فراگیر شود، مصیبت‌های زیادی به بار می‌آورد و اولین مصیبت آن این است که موج‌سواران به راحتی به موج‌سواری می‌پردازند. جامعه دینی که قداست از ویژگی‌های آن است، آفت‌های خاص خودش را دارد، اگر این قداست با جهالت همراه باشد، مصیبت‌ عظمی می‌شود. همین افرادی که تحت عنوان دعانویسی، رمالی و سحاری و عوام‌فریبی می‌کنند از جمله آفتهای متداول جامعه ماست که از قداست جاهلانه مردم سوء‌استفاده می‌کنند. در جامعه‌ای که گرایش‌های ماورایی وجود دارد، اگر این گرایش‌ها با عقلانیت قرین نشود، افرادی با استفاده از آن به اهدافی که خودشان در نظر دارند می‌رسند. اگر جهل‌زدایی در جامعه دینی صورت نگیرد، مسائل خاصی مانند اتفاقاتی که در این چند سال در خاورمیانه پیش آمده است، به وجود می‌آید. پس جهل مقدس جهلی است که نوعی قداست نیز در کنار آن وجود دارد.

اگر جامعه دینی از جهل نجات پیدا نکند، شرایطی به وجود می‌آید که در آن حتی امام معصوم قربه الی الله ذبح می‌شود. روز عاشورا کسانی که امام حسین(ع) را به شهادت رساندند، افرادی اهل نماز بودند و یا خوارجی که در مقابل حضرت علی(ع) ایستادند، اهل قداست بودند. ابن عباس زمانی که برای مذاکره با آنان رفت گفت اینها از بس سجده رفته بودند پیشانی‌ها و کف دست‌هایشان مانند زانوی شتر پینه بسته بود. شمر و ابن زیاد و خولی و سنان و امثال ذلک اهل مناسک و نماز و روزه بودند، اما جهالتشان بلای جانشان شد. اگر معرفت وجود نداشته باشد، جهالت، پتانسیل وسیعی را که در اثر ایمان در انسان ایجاد شده است را به تباهی می‌برد.

ایکنا - برای زدودن جهل از جامعه چه باید کرد؟

برای زدودن جهل از جامعه باید تفکر رواج پیدا کند. پیامبر(ص) فرمودند: «یک لحظه تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است». مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی می‌فرماید: «وقتی بر سر سجاده می‌نشینی تفکر کن که تفکر بهترین عبادت است». انسان نباید تا چیزی به گوشش رسید آن را باور کند، قرآن در آیه 6 سوره حجرات می‌فرماید: «... إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ...؛ اگر فاسقى براى شما خبرى مهم آورد، درباره آن تحقیق کنید، تا مبادا از روى نادانى به قومى آسیب برسانید». نکته دیگر این است که ما نباید از اهل دانش و عالمان عامل جدا شویم، در آیه 43 سوره نحل آمده است: «... فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛ پس از اهل ذکر (از متخصّصین دینی عصرتان) بپرسید اگر نمی‌دانید».

جهل‌زدایی کار بسیار سختی است، مخصوصاً در برخورد با افرادی که به نوعی به جهل مرکب دچار هستند، این افراد نمی‌دانند که نمی‌دانند، به تعبیر سقراط «انسان عاقل کسی است که می‌داند که نمی‌داند». چنین انسانی به راحتی وارد گفت‌وگو می‌شود و حقیقت و سخن منطقی را می‌پذیرد. اما کسانی که به جهل مرکب دچار هستند هم نمی‌دانند و هم به جهلشان علم ندارند و بسیار انسان‌های خطرناکی هستند. من به همه توصیه می‌کنم کتاب «عقل و جهل» اصول کافی را بخوانند. در آن کتاب حدیث معروفی از امام صادق(ع) نقل شده است که جنود عقل و جهل را معرفی می‌کند و می‌فرماید عقل و جهل هرکدام 75 سرباز دارند. اگر عقل پایش را جایی گذاشت 75 برکت مانند ایمان، رجا، وفا، رافت، عفت، عدل، اخلاص، شکرگزاری، دانایی و گذشت گسترش می‌یابد و اگر جهل به جایی وارد شد 75 مصیبت مانند نفاق، ناامیدی، ناسپاسی، ظلم،کینه، تهتک، تکبر، اختلاف و خرافات به بار می‌آورد.
انتهای پیام

captcha